مبارزه با فساد، از شعار تا عمل/ نمایش ممنوع، دم خروس بیرون است!
وزارت ورزش و جوانان در هفتههای اخیر بر شیپور مبارزه با فساد دمیده، اما این شعار جذاب چندان ضمانت عملی ندارد.

به گزارش مشرق، هفته گذشته با اعلام رسمی خبر بازداشت یکی از مدیران میانی باشگاه پرسپولیس، ورود قوه قضائیه و دیگر نهادهای نظارتی مانند وزارت اطلاعات به بحث مبارزه با فساد در ورزش شکلی همگانی بهخود گرفت.
پس از گذشت ۳ ماه از زمان ارسال نامه وزیر ورزش به دفتر وزیر اطلاعات برخوردها شروع شده و تعدادی از عوامل فساد در باشگاهها شناسایی و برخوردها آغاز شدند.
وزارت ورزش با اعلام این موضوع اعلام کرد که برای مبارزه با فساد، علم نبرد را در دست دارد و با یاری نیروهای وزارت اطلاعات به صحنه آمده است.
سلطانی فر وعده داد: «مطمئنا در روزها و هفته های آینده، ما اخبار بیشتری از برخورد با مفسدین در عرصه ورزش و عوامل فساد مطرح خواهیم کرد و شما خواهید شنید.
امیدوار هستیم که این حرکت بتواند باعث سالم سازی فضای ورزشی شود.» اما چقدر از سخنان آقای وزیر در سال آخر حکمرانیاش بر ورزش ایران سندیت و سنخیت دارد؟
انتصاب شخصی برای باشگاه دولتی
یکی از مدیران میانی باشگاه پرسپولیس در حالی توسط مقامات امنیتی و نظارتی روانه بازداشتگاه شد که قاعدتاً عملکردی تابع و مطیع مدیران بالادستیاش داشته.
در یک مجموعه اگر مدیران و کارکنان پائین رتبهتر به اتهام فساد، پولشویی و تخلفات مالی مورد توبیخ قرار بگیرند، قطعا این تخلفات از سمع و نظر مدیران بالادستی نمیتواند دور مانده باشد.
سرپرست مدیرعاملی پرسپولیس نیز همسو با مسعود سلطانیفر اقدامات وزارت اطلاعات و قوه قضائیه را برای ورود به مسئله فساد و رانت در فوتبال تحسین کرده اما آقای سرپرست آیا کاملا شفاف و پاک به صندلی تصمیم گیرنده نخست باشگاه تکیه زده؟
شاید در شرافت، سلامت و درستی رسول پناه تردیدی نباشد باشد و حتی در امر دندانپزشکی هم یک طبیب حاذق باشد، اما باز هم دلیلی نمیشود که بتواند مجموعهای حساس و بزرگ بهنام پرسپولیس را به نحو احسن مدیریت و سرپرستی کند.
دندانپزشک شخصی وزیر ورزش در حالی از مبارزه با فساد حرف میزند که خودش به یکباره از مطب طبابتش به ساختمان باشگاه پرسپولیس منتقل شده و کرسی مدیرعاملی را در اختیار خودش دیده و در نحوه انتصاب او توسط وزیر ورزش شائبههای زیادی وجود دارد که خودش میتواند شمایل یک انتخاب خارج از قواعد کاری و قوانین وزارتی را نمایان کند.
بیشتر بخوانید: مدیر بازداشتی حق ورود به باشگاه پرسپولیس را ندارد
کارگزار همه کاره
وزارت ورزش درحالی داعیه مخالفت با فساد را به سینهاش چسبانده که هنوز از شفافیت کاری مجموعه زیردست و مدیران گماشتهاش هیچ اطلاعی ندارد و یا اطلاع دارد و اظهار نمیکند.
مشکل کارگزار باشگاه پرسپولیس که چندماه پیش بهوجود آمد، به اندازهای در رسانهها علنی شد که لااقل یک کارت زرد از طرف وزیر به متولیان تخصیص و انتخاب کارگزار در باشگاه پرسپولیس داده شود، اما در عین ناباوری شخصی که مفاد و باگهای عجیب قرارداد را افشا کرده بود از کار در مجموعه باشگاه پرسپولیس بیکار شد تا آقایان با خیال راحت به ماموریت خود بدون مزاحم ادامه بدهند.
ویدیوهای دیگری هم از افراد نزدیک به وزارت ورزش در فضای مجازی منتشر شده بود که دلالت بر وجود ارتباطات بین کارگزار این باشگاه با افرادی داشت که متهم به اختلال مالی در باشگاه پرسپولیس هستند و برای شرح وخامت اوضاع در نحوه عقد قرارداد بسته شده فیمابین آن را به "قرارداد ترکمانچای" تشبیه کردهاند.
شرکت کارگزار باشگاه پرسپولیس درحالی همکاریاش با باشگاه را ادامه داد که مفاد قرارداد عجیب و غریبش در رسانهها آشکار شده بود.
کارگزاری که در قراردادش با این باشگاه انگار خودش کارفرما است و باشگاه پیمانکار، بدون هیچ نگرانی و مسئلهای به استفاده از نام بزرگ این باشگاه میپردازد و همین ابهام بزرگ ماجراست.
پاداش بیکفایتی!
در استقلال اما اتفاقات عجیبتری رخ داده.
در چند سال اخیر آبیها یکی از پرهزینهترین تیمهای ایران بودهاند که با بریز و بپاش فراوان چندین و چند بازیکن بیمصرف خارجی با قیمتهای گزاف و چند برابری خرید؛ از گرو و ایسما گرفته تا منشا و بویان که برخی از آنها سرجمع ۹۰ دقیقه هم برای استقلال به میدان نرفتند اما با یک چمدان دلار بادآورده ایران را ترک کردند.
این قراردادهای چندبرابری و مشکوک حتی به نیمکت سرمربیگری رسید تا یک پیرمرد آلمانی بیکار ناگهان با یک قرارداد چند برابری روی نیمکت بنشیند.
قراردادهایی که همه چند برابر رقم واقعی خود منعقد شدهاند و پشت پرده آنها نفر همهکاره و جنجالی آبیها بود.
مردی که ردپای وی در تمامی قراردادهای ریز و درشت استقلال در چند سال اخیر بوده و کوه بدهیها را برای استقلال بر جای گذاشت.
عجیب اینکه بعد از اینهمه گلکاری در باشگاه استقلال مدیرعامل وقت که متهم اصلی در به قدرت رسیدن فرد جنجالی بود، بعد از شاهکار مدیریتیاش که به استعفای اجباری منجر شد، پاداش مدیریت مشعشع خود که مهمترین آن پر و بال دادن به نفر دوم باشگاه بود را با مدیریت یکی از مهمترین مجموعههای ورزشی کشور گرفت تا پاداش مدیریت باکفایت خود را گرفته باشد!