روایت فارس از خلبان شهیدی که آخرین پروازش او را به جشن عروسیاش نرساند
مراسم تشییع پیکر شهدای مردمیاری و خلبانان هوانیروز در اصفهان برگزار شد.
روایت فارس از خلبان شهیدی که آخرین پروازش او را به جشن عروسیاش نرساند
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، مراسم تشییع پیکر شهدای مردمیاری و خلبانان هوانیروز ساعت 9 صبح امروز از ابتدای خیابان فیض برگزار شد.
یوسف قربانی فرمانده کل هوانیروز در این مراسم گفت: به سرهنگ خواجوی میگویند پرواز شب خطرناک است، اما میگوید برای خدمت لباس پوشیدهام و همرزمان شهید نیز با سر عبارات فرماندهشان را تأیید میکنند.
مجری پیام امیر کیومرث حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش را قرائت میکند، یکی از درجهداران در میان جمعیت نشسته و نشان ارتش را روی کلاهش به دقت لمس و نگاه میکند.
در ادامه حجتالاسلام احمد سالک با اشاره به آیه 169 سوره آلعمران خاطرنشان کرد: فرهنگ شهادت تابلوی راه جامعه است، دیروز جوانان ما در راه مبارزه حق علیه باطل و امروز در راه خدمترسانی به مردم شهید شدند.
نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی گفت: شهید ودعی قرار بود بعد از بازگشت عروسی بگیرد، با این جملهی سالک سرها پایین میرود و شانهها میلرزد.
وی تاریخ اصفهان در دفاع از انقلاب را مرور کرد و افزود: اصفهان همواره پیشتاز مبارزه در دفاع از اسلام بوده است و 36 شهید قبل از انقلاب، 23 هزار شهید در دفاع مقدس و در 40 سالگی انقلاب 27 شهید امنیت تقدیم انقلاب کرده است.
سالک ادامه داد: مردم علیرغم فشارهای معیشتی تشییع پرشکوهی برای شهدای امنیت انجام دادند و امروز برای بدرقه شهدای خدمترسانی اینجا جمع شدهاند.
در ادامه نماز توسط آیتالله مهدوی بر پیکر شهیدان خوانده شد و جمعیت به سمت گلستان شهدا حرکت کردند،
در مسیر صدای هقهق دختری که پوشیه زده بود توجه مردم را جلب میکرد.
مداح در طول مسیر گفت: امروز سختترین لحظه زمانی بود که مادر شهید ودعی روی پیکر شهید گریه میکرد و میگفت میخواستم دامادیت را ببینم؛ هر بار مداح نام شهید ودعی را در کنار نام قاسمبنالحسن میآورد صدای گریه جمعیت بلند میشد.
یک پاسدار میکروفن را میگیرد و بلند فریاد میزند: گوشها بشنود که ارتشی و سپاهی متحدند و در راه دفاع و خدمت جانشان را فدا خواهند کرد.
جمعیت به چهار راه رکنالملک که رسید صدای اللهاکبر فضا را پر کرد، در یک آژانس هواپیمایی دو نفر خانم با لباس مهماندار هواپیما گریه میکردند، در گوشهای تک افسر جوان نیروی دریایی در جمعیت با لباس مشکی و درجه متفاوت توجهها را به خود جلب میکند.
در نزدیکی گلستان شهدا، مداح محمدمهدی پسر شهید علی اشرفی را نشان میدهد و از یتیم شدنش میگوید، ماهان فرزند ۵ ساله شهید مسعود خواجوی را در آغوش میکشد و از حضور ۱۰ ساله خواجوی در سیستان میگوید، صدای گریه کلاه سبزها بلند میشود و دیگر تلاشی برای قطع کردن گریههایشان نمیکنند.
پیش از آغاز مراسم پیکر شهدا توسط پرسنل ارتش از ابتدای خیابان تا جایگاه تشییع شد، یکی از درجهداران هوانیروز روی پیکر شهدا کلاه پرواز میگذاشت، قاری آیاتی از قرآن را خواند و رزم نوازان ارتش سرود ملی را نواختند.
مجری پیام آیتالله یوسف طباطبایینژاد امامجمعه اصفهان و نماینده ولیفقیه در استان اصفهان را قرائت کرد، محمد یزدخواستی برای مداحی پشت تریبون رفت و شهدای این سانحه را علیاکبرهای میهن نامید.
ارتشیان با عینکهای خلبانی ایستاده گریه میکنند، به هر کدام که چند ثانیه نگاه میکنی گریهشان متوقف میشود، شاید نمیخواهند صلابت یک نظامی با گریه شکسته شود، در این هنگام پیام امیر سیدعبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش خوانده میشود.
انتهای پیام/63064/ج10/ن