مدیریت جزیرهای پاشنه آشیل صادرات گاز ایران/ مجلس شرایط عمومی قراردادهای گازی را تعیین کند
یک کارشناس انرژی گفت: بیتوجهی مسئولین دولتی و مدیریت جزیرهای صادرات گاز، جایگاه ایران در بازار گاز را تضعیف کرده است. در این بین فرصتهایی مانند صادرات گاز ترکمنستان و آذربایجان به کشورهای همسایه نیز برای ایران وجود دارد.

یک کارشناس انرژی گفت: بیتوجهی مسئولین دولتی و مدیریت جزیرهای صادرات گاز، جایگاه ایران در بازار گاز را تضعیف کرده است.
در این بین فرصتهایی مانند صادرات گاز ترکمنستان و آذربایجان به کشورهای همسایه نیز برای ایران وجود دارد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، در حال حاضر جایگاه ایران در بازار گاز منطقهای به شدت متزلزل شده است به گونهای برخی کارشناسان معتقدند در چند سال آینده ایران یا از بازار گازی منطقه حذف خواهد شد و یا تبدیل به یک مهره بیتاثیر در این بازار خواهد شد.
در این بین بررسی دلایل عدم توفیق ایران در بازار گاز یکی از موضوعات با اهمیتی است که کمتر به آن پرداخته شده است.
برای بررسی این دلایل با حبیبالله ظفریان کارشناس نفت و انرژی به گفتگو نشستیم.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
*جنگ تمام عیار آمریکا برای حذف ایران از بازار گاز منطقه
فارس: چرا جایگاه ایران در بازار گاز اینقدر تضعیف شده است؟
چه عواملی باعث شده است که وزارت نفت حتی در تصاحب بازارهای منطقهای ایران نیز کارنامه موفقی نداشته باشد؟
ظفریان: ما عملا در جنگ گازی با آمریکا هستیم اما مسئولین یا آن را احساس نمیکنند و یا خود را کنار کشیدهاند.
یعنی آمریکا در ماجرای خط لوله صلح به هند فشار آورد و نگذاشت وارد توافق با ایران شود.
از طرفی در تلاش است تا خط لوله تاپی احداث شود و بازار شرقی ایران کاملا از دست ما خارج شود.
الان به طور مداوم به عراق هم فشار میآورد که میادین گازی خود را توسعه دهد و همچنین از عربستان گاز وارد کند تا بدین صورت مانع صادرات گاز ایران به عراق شود.
از طرفی دیگر صادرات LNG خود را به ترکیه افزایش داده و ایران در آستانه حذف از بازار ترکیه قرار دارد.
در نتیجه همه اینها نشان میدهد که آمریکا یک جنگ تمام عیار را علیه ما در موضوع صادرات گاز شروع کرده است.
در دوران ترامپ آمریکا به صورت جدی در تلاش است تا بازار گاز را از آن خود کند.
کما اینکه توانسته بازار نفت را تا حد خوبی در اختیار بگیرد.
در مجموع چالشهای زیادی برای صادرات گاز ایران وجود خواهد داشت اما آورده زیادی را هم برای کشور به ارمغان میآورد.
در این حوزه شما میتوانید به عملکرد روسیه نگاه کنید.
روسیه برای صادرات گاز به اروپا تلاش زیادی انجام داد و حتی در دوران شوروی بعضا گاز خانگی را قطع میکردند اما صادرات گاز به اروپا را نه.
در نتیجه به خاطر برنامهریزی و پیگیری سیاست کلان خود هماکنون توانستهاند عمده واردات گاز اروپا را تامین کنند و از این اهرم در معادلات سیاسی خود با اروپا به شدت بهره میبرند.
روسیه در اوج بحران اوکراین، دو بار صادرات گاز را به این کشور قطع کرد و در قضیه جدایی کریمه از اوکراین نیز از این ابزار استفاده کرد.
در نتیجه صادرات گاز روسیه به اروپا در تمام مناسبات سیاسی آنها تاثیرگذار بوده است.
*اقدامات پوتین برای تقویت جایگاه روسیه در بازار گاز اروپا
اما علیرغم ظرفیت گازی و موقعیت منطقهای ایران، صادرات و تجارت گاز همچنان مساله مهم کشور نیست.
به بیان دیگر در سخنان مسئولین و رویکردهایی که در سطح اول کشور اتحاذ میکنند، صادرات گاز هیچ جایگاهی ندارد.
شما به رویکرد روسیه توجه کنید.
در سال 2000 که پوتین در روسیه به قدرت رسید بلافاصله شروع به خریدن سهام شرکت گازپروم کرد.
گازپروم در دوران ریاست جمهوری یلتسین عمده آن خصوصی شده بود و پوتین با خرید سهام از سایر سهامداران این شرکت، سهم دولت را به بالای 50 درصد رساند تا اختیار تصمیمگیری در این شرکت را به دست بگیرد.
سپس مدیرعامل و تیم مدیریتی شرکت گازپروم را از بین مدیران تراز اول و کاملا مورد اعتماد انتخاب کرد.
آقای میلر که از سال 2000 تا امروز مدیر این شرکت است از کاملا لحاظ سیاسی به پوتین نزدیک است.
رئیس هیات مدیره این شرکت از ابتدا آقای مدودوف بود.
یعنی از همان ابتدا نگاه ویژهای به گاز پروم به عنوان بازوی تجارت گاز روسیه وجود داشت.
همچنین در برخی مذاکرات گازی خود پوتین شخصا حضور پیدا میکرد.
بعد از جدایی کریمه در قضیه قرارداد با چین، شخص پوتین ورود پیدا کرد و قیمت را به نقطهای رساند تا با چین به توافق برسند.
یعنی کاملا در سطح اول کشور این مساله تجارت گاز در حال پیگیری است.
در ایران کدامیک از مسئولین سطح اول کشور در مورد صادرات گاز صحبت میکنند؟
یک اظهارنظر، حضرت آقا در دیدار سال 93 داشتند و پس از آن دیگر در سطح اول کشور صادرات گاز جدی نیست.
من اعتقاد دارم کسی که بیشترین پیگیری را در بحث صادرات گاز کرده است خود شخص رهبری بود.
ابتکار ایجاد اوپک گازی از ایشان بود.
خودشان پیگیری کردند ولی در سطح مسئولین ارشد کشور و رئیس جمهوری و وزرای خارجه و حتی وزاری نفت که مسئله به آنها مربوط میشود، صادرات گاز مسئلهای فرعی است.
ناظر به دولت فعلی یا قبلی هم نیست در عموم دولتها همین طور بوده است.
تازه در دولت فعلی ما کلا صادرات گاز را هم چند تکه کردیم و هر بخش آن در اختیار یک شرکت است.
در مجموع مساله صادرات گاز با این سطح تعامل جلو نخواهد رفت.
قرارداد صادرات گاز به ترکیه و عراق هم وقتی جلو رفت که در سطح اول کشور پیگیری شد.
یعنی با ابتکارات شخصی افراد جلو رفت وگرنه در ساختار کشور برنامهریزی انجام نشده بود.
ظاهرا وزارت خارجه شأن خود را بالاتر از این میداند که به مسئله صادرات گاز ورود کند.
مجموعه اینها فضایی را ایجاد می کند که صادرات گاز امر فرعی در کشور حساب شود و نتیجه این میشود که در آستانه حذف از بازار گاز قرار داشته باشیم.
* کمیسیون انرژی برای تعیین شرایط عمومی قراردادهای گازی اقدام کند
فارس: در حال حاضر مدل و چارچوب مشخصی برای انعقاد قراردادهای گازی با کشورهای دیگر وجود ندارد.
آیا این موضوع چالش ایجاد نمیکند؟
ظفریان: در حال حاضر پیگیری صادرات و تجارت گازی هیچ مبنا و ساختار حقوقی مشخصی در داخل کشور ندارد.
یعنی تاکنون مبتنی بر مذاکرات افراد موضوع صادرات گاز پیش رفته است.
هر بار هم بحث صادرات گاز به میان آمده است مشکلاتی در قیمتگذاری پیش آمده و دعواهایی انجام شده است.
چرا این اتفاقات میافتد؟
زیرا ما هیچ زیرساخت حقوقی برای تجارت گاز نداریم.
ما در اینجا نیاز به زیرساخت حقوقی در قالب شرایط عمومی قراردادهای گازی داریم.
قراردادهای گازی مطابق مصوبه دولت جز قراردادهای مهم نفتی هستند و مثل قراردادهای توسعه میدان در سطح بالای اهمیت قرار دارند.
لذا باید برای اینها شرایط عمومی مشخص شود.
مجلس و دولت باید در این حوزه مطابق قانون ورود کنند و چارچوب مشخصی را برای مذاکرهکنندگان ایجاد کنند.
باید حتما این شرایط عمومی را به نحوی ایجاد کنیم تا فشار از روی مذاکرهکننده برداشته شود تا بتواند در شرایط منطقی مذاکره کند.
حالا در این زیرساخت حقوقی چه نکاتی باید مورد متوجه قرار بگیرد: نکته اول ناظر به انعطاف قیمتی است.
گاز قیمت جهانی واحد ندارد و مبتنی بر اینکه قیمت نفت چه تغییری کند، قیمت در قراردادهای گازی نیز جابهجا میشود.
ما در تعاملات تجارت گاز باید به سمت انعطاف قیمتی حرکت کنیم.
مثلا روسیه در بازهای که قیمت نفت 100 دلار بوده است گازش را به بلاروس 15 سنت بر متر معکب میفروخت و در همان زمان به لهستان حدود 50 سنت بر متر مکعب می داد.
چرا این اختلاف قیمت عجیب وجود داشت؟
مبتنی بر تعاملات سیاسی با کشورهای مختلف این اتفاق افتاد.
بلاروس چون از لحاظ سیاسی به روسیه نزدیک است، روسیه به او گاز را ارزانتر میفروشد ولی به لهستان نه.
اوکراین تا روزی که به لحاظ سیاسی با روسیه هماهنگ بود با قیمت ارزان گاز میخرید ولی وقتی وارد فضای سیاسی علیه روسیه شد، قیمت گاز وارد شده از روسیه بالا رفت.
روسیه در تعامل با همه کشورها این فضا را دارد و انعطاف قیمتی در قراردادهای گازی در این کشور به رسمیت شناخته شده است.
در ایران چه اتفاق میافتد.
از یک طرف عدهای گاز را خیلی ارزان به یک شرکت واسطه میفروشند و از طرف دیگر فضایی وجود دارد که همه قراردادها باید مبتنی بر قیمت فروش گاز به ترکیه بسته شود که هر دو کار غلط است.
در نتیجه باید بازه قانونی برای انعطاف قیمت در نظر گرفت که نه قیمت رها شود و نه آنقدر سفت و سخت روی قیمتی متمرکز شویم که نشود قرارداد بست.
به نظرم ما باید این اختیار را به مذاکرهکننده خود بدهیم که براساس قانونی که تدوین میشود در مذاکرات قدرت انعطاف داشته باشد تا کار مذاکره جلو برود.
* مدیریت جزیرهای صادرات گاز باعث تضعیف جایگاه ایران شده است
فارس: به نظر شما منحل شدن شرکت ملی صادرات گاز و خرد و تقسیم شدن وظایف این شرکت بین سایر شرکتها چقدر بر تضعیف جایگاه ایران در بازار گاز موثر بوده است؟
ظفریان: در حال حاضر یک اتاق عملیات واحد برای مدیریت تجارت گاز کشور وجود ندارد.
ما الان ساختار تجارت گازمان به نحوی است که تجارت گاز با خط لوله بر عهده شرکت ملی گاز است.
در نتیجه موضوع تعامل گازی ما با ترکیه، ترکمنستان و عراق در حوزه مدیریتی شرکت گاز بود.
تجارت گاز ایران در قالب ال.ان.جی بر عهده شرکت نفت است.
همزمان موضوع صادرات گاز از طریق خط لوله عمان هم از قواعد بالا مستثنی شده و بر عهده شرکت نفت قرار گرفته است.
در نتیجه این چند پارگی در تجارت گاز باعث شده که در بازار منطقهای گاز شکستهای سنگینی در طول چندسال اخیر بخوریم.
موضوع تجارت گاز نیاز به یک مدیریت یکپارچه دارد.
ممکن است شما امروز برای خرید گاز از ترکمنستان وارد گفتگو شوید و همزمان با بحرین مذاکره کنید که گاز را به آنها بفروشید.
این یک اتفاق عملیات متمرکز میخواهد که مذاکره کننده بتواند همزمان خرید و فروش کند.
علاوه بر ضرورت وجود ساختار متمرکز در این حوزه، این ساختار باید اجازه توسعه میادین را هم داشته باشد.
البته منظور بنده این نیست که انحصارا توسعه میادین بالادست را به شرکت گاز بدهیم، ولی باید شرکت مذاکرهکننده امکان حضور در این فضا را بدهیم تا بدین صورت برخی اقدامات در مسیر صادرات گاز تسهیل شود.
*فرصت ایران برای صادرات گاز ترکمنستان و آذربایجان به کشورهای همسایه
فارس: در حالی ما از ضرورت صادرات گاز صحبت میکنیم که گزارشها حاکی از آن است که در سالهای آینده با مشکل کمبود گاز در داخل مواجه هستیم.
آیا راهکاری برای حل این مشکل وجود دارد؟
ظفریان: اینکه تولید گازمان در آینده به مشکل خواهد خورد، بحث درستی است و هم اکنون با افت فشار و تولید در پارس جنوبی مواجه هستیم.
متاسفانه برخی مسئولین از این موضوع نتیجه میگیرند که ما نمیتوانیم تجارت گاز کنیم.
توجه داشته باشید در موضوع تجارت گاز ایران دو امتیاز ویژه دارد که عبارت اند از منابع گازی و موقعیت منطقهای.
شما فرض کنید تراز گاز ما صفر است.
در این صورت به دلیل موقعیت منطقهای ایران ما میتوانیم تجارت گازمان را بر این مبنا شکل دهیم که فقط گاز را از کشورهایی مانند ترکمنستان و آذربایجان بخریم و به سایر کشورها صادر کنیم.
اگر کار صادرات گاز را فقط بر اساس خرید گاز از ترکمنستان و آذربایجان پیش ببریم باز هم اتفاق بزرگی برای کشور میافتد و فواید سیاسی و اقتصادی زیادی برای کشور دارد.
البته رویکرد فعلی ما ظاهرا بازار ترکمنستان را فعلا از گزینهها خارج کرده است که ما باید به فکر ترمیم دوباره روابط باشیم.
اخیرا مرکز پژوهشهای مجلس نیز به فرصت ایران برای صادرات گاز ترکمنستان و آذربایجان اشاره کرده است.
همین الان ترکیه با وجود اینکه منابع گازی ندارد با برنامهریزی دقیق خود در خرید گاز از کشورهای مختلف در حال تبدیل شدن به هاب گازی منطقه است.
*صادرات گاز محرک افزایش تولید و صرفهجویی در مصرف گاز
اتفاقا کمبود گاز نه تنها مانع صادرات گاز نیست، بلکه صادرات گاز میتواند کلید حل مشکل کمبود گاز باشد.
در حال حاضر پیشبینی میشود که تولید پارس جنوبی افت قابل ملاحظهای در سالهای آینده خواهد داشت و با همین روندها تا 10 سال دیگر باید واردات گاز انجام دهیم تا نیاز داخل تامین شود.
چون سمت تولید گاز در آینده کاهشی است و سمت تقاضا به شدت رشد میکند که بخش زیادی از آن هم صرف واحدهای غیرمولد در بخش خانگی میشود.
در این بین دو راهکار پیش رو داریم.
یا باید سمت تولید را افزایش دهیم یا سمت مصرف را کاهش دهیم.
توضیح میدهیم که چگونه صادرات گاز به هر دو راهکار کمک میکند.
فرض کنید بخواهید تولید را افزایش دهید در نتیجه باید میادین پارس شمالی و کیش توسعه دهیم.
توسعه اینها نیازمند سرمایهگذاری است و کشور ما هم الان پول برای هزینه ندارد.
برای تامین مالی باید ابتدا خریدار پیدا کنیم که به صورت مطمئن گاز بتوانیم به او بفروشیم و از پولی که دریافت میکنیم هزینه توسعه میدان تامین شود.
برای مثال اگر بخواهیم میدان پارس شمالی را توسعه دهیم اول باید با کویت مذاکره کنیم و سالانه 10 میلیارد متر مکعب از ما گاز بخرد تا از درآمد صادرات بتوانیم با شرکت توسعه میدان چه داخلی یا خارجی، قرارداد ببندیم.
با این روش عملا میدان را تبدیل به پول میکنیم.
در نتیجه اگر صادرات گاز نکنیم اصلا نمیتوانیم هزینه توسعه را تامین کنیم.
اگر در داخل گاز را بفروشیم با قیمت یارانهای که دولت میدهد این هزینه تامین نمیشود.
پس صادرات گاز جرقه شروع تامین هزینه توسعه میدان است.
در سمت مصرف گاز تا وقتی که صرفهجویی منابع گازی در کشور به لحاظ مالی معنادار نشود، امکان صرفه جویی وجود ندارد.
راهکاری که برای صرفهجویی به ویژه در بخش خانگی هست، استفاده از بخش خصوصی برای بهینه کردن مصرف گاز در این بخش است.
مثلا بخش خصوصی یا دولتی طرحهای بهینه مصرف مثل عایق کردن دیوارها و موتورخانهها را اجرا کنند.
همه این طرحها زمانی کلید میخورد و انگیزهای برای بخش خصوصی و یا حتی دولتی ایجاد میشود که بتواند میزان گازی که صرفهجویی کرده را به قیمتی بفروشد.
الان اگر شرکت خصوصی این کار را بکند و مصرف گاز را کاهش دهد، کسی این گاز را از آنها نمیخرد چون ما محل مصرفی برای گاز خریداری شده ناشی از صرفه جویی نداریم.
اما فرض کنید ما قرارداد صادرات گاز به افغانستان داشتیم که مبتنی بر آن باید سالانه 5 میلیارد مترمکعب گاز به آنها صادر کنیم.
حال اگر شرکت گاز فراخوان دهد که هر کسی بتواند هر مقداری در مصرف گاز در بخش خانگی صرفهجویی کند من آن گاز صرفهجویی شده را با قیمت صادراتی یا 70 درصد قیمت صادراتی از او میخرم، انگیزه ایجاد خواهد شد تا شرکتهای زیادی برای بهینهسازی مصرف داخل اقدام کنند.
مصاحبه از سید احسان حسینی
انتهای پیام/