سال سخت رسانهها درسال سیاه کرونا/اهالی رسانه به دریای کرونا زدند
دگرگون شدن همه شئون اجتماعی زندگی ایرانیها در سال جاری به مقوله رسانهها نیز رسید. کرونا آمده بود و همه چیز در حال تغییر بود.در آستانه روز خبرنگار به تحولات رسانهها در سال جاری پرداختهایم

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: هفته پایانی سال ۱۳۹۸ به سنت همه پایان سالهای رسانهها ایرانی نیمه تعطیل گذاشت.
اخبار کرونایی روز به روز ترسناکتر میشد.
بعضی رسانهها شروع به دورکاری کردند و برخی از رسانهها نیز قید انتشار را زدند و همه چیز را به پایان تعطیلات موکول کردند.اما همه در شوک بودند و هنوز تکلیف ماجرای کرونا مشخص نبود و کسی حدس نمیزند که این آغازی برای تحولاتی بزرگ در جامعه رسانههاست.
در همین حال، بسیاری ازمردم در ایام نوروز سال ۱۳۹۹ به خاطر کرونا ترجیح دادند در خانه بمانند.
به این ترتیب کمکم لزوم تولید محتوای آنلاین در رسانه ها یشتر نمایان میشد.
ولی رسانه ها هنوز آماده نبودند و رسانههای شخصی و فضای مجازی، نبض افکار عمومی را به دست گرفتند.
گواه این ماجرا لایوهای اینستاگرامی افراد شاخص و حتی اهالی رسانه ای بود که با استقبال مخاطبان روبه رو شد.
اما به مرور زمان رسانه ها متوجه شدند که تغییرات جامعه ایران بسیار عمیقتر از آنی است که با صبر کردن به پایان برسد.
رسانهها شروع کردند به تطبیق خودشان با شرایط و سختی های این مسیر تازه برای آنها مشخص شد.
به دلیل ماهیت خاص کرونا در این شرایط اهمیت رسانههای رسمی بیشتر شد.
دیگر چاره ای نبود.
رسانهها در روزهای سخت، به دریای کرونا زدند.
سال سخت جامعه ایرانی با همراهی رسانهها ادامه دارد.
دورکاری و آنلاین شدن رسانهها
تعطیلات نوروز به پایان رسید و آتش کرونا خطرناکتر از قبل کماکان زبانه میکشید.
خبرگزاریها و رسانههای آنلاین بخشی مهمی از فعالیتهای خود را به انعکاس اخبار مربوط به ویروس کرونا اختصاص داده بودند.
روزنامهها اما در تردید انتشار یا عدم انتشار بودند.
در این زمان دو اتفاق مهم جدید برای رسانههای ایرانی رخ داد.
اول اینکه چیزی به نام دورکاری که پیش از این در رسانههای ایرانی جایی نداشت؛ پدید آمد و تعداد زیادی از خبرنگاران و روزنامهنگاران خانهنشین شدند و از خانه و به صورت آنلاین به تولید محتوا میپرداختند.
اما دومین اتفاقی که در عرصه رسانهها رخ داد توجه آنها به فعالیتهای آنلاین به ویژه مراجعه به شبکههای اجتماعی در فضای مجازی بود.
این دو اتفاق به تدریج ساختار رسانهها را دچار تغییر و تحول کرد.
رقابت در عرصه شبکههای مجازی برای رسانهها به شدت مهم شد و همه آنهایی که از لزوم مجازی شدن هر چه زودتر رسانهها سخن میگفتند حالا با اطمینان بیشتری به این امر تاکید میکردند
عباس عبدیٰ رئیس انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در باره مشکلات این دوره برای خبرنگاران میگوید: «با طرح فاصلهگذاری اجتماعی، در مرحله تولید خبر و گزارش که معمولاً نیازمند حضور خبرنگار در میدان است، مشکلات زیادی بهوجود آمد چراکه خبرنگاران نیز همانند سایر اقشار باید فاصله اجتماعی و سایر محدودیتهایی که وزارت بهداشت در این ایام مقرر کرده را رعایت میکردند.
از سوی دیگر، ذات مطبوعات داشتن تحریریه است ولی دور هم جمعشدن خبرنگاران در محیط کار میتوانست مشکلاتی را برای آنها بهوجود بیاورد.
بنابراین افراد تحریریه از هم دور شدند و تلاش کردند با دورکاری تا حدی مشکلات را حل و فصل کنند.»
دورکاری اما برخی از خبرنگاران را با هراس امنیت شغلی نیز مواجه کرد.
آنها حدس میزدند که مرحله بعد از دورکاری بیکاری است و امکان تعدیل شدنشان در این شرایط بالا میرود.
با این همه روند دورکاری رسانهها کماکان ادامه پایان کردتا اوایل اردیبهشت ماه که با فروکش کردن دوران پیک کرونا کم کم تحریریه ها دوباره شلوغ شد.
اما این تحریریهها؛ تحریریههای سابق نبودند.
روزگار عوض شده بود و حالا رقابت برای دیده شدن به رقابت در عرصه فضای مجازی بودن تبدیل شده بود.
بخش آنلاین رسانهها به یکباره مهم شد؛ نیرو جذب شد؛ توجه بیشتری به این بخش شد و اتفاقی که محققین رسانهای در ایران آن را در دهه پیش رو حدس میزدند خیلی زودتر از آنچه پیشبینی شده بود رخ داد.
خبرگزاریها شروع به برگزاری جلسات آنلاین اینستاگرامی شبانه کردند.
کانالهای تلگرامی دوباره با اهمیت مضاعفی مواجه شد.
توجه به فیلمهای کوتاه و پادکست و دیگر آثار محتوایی مولتیمدیا رونق گرفت و رسانهها متوجه شدند این راهی اجتنابناپذیر است و دیر یا زود باید به این تغییر اساسی تن بدهند.
البته همچنان طرفداران «متن» در ایران استدلالهای خودشان مثل ماندگاری بیشتر و تاریخسازی متون و… را تکرار میکردند اما روند پرشتاب هر چه بیشتر مجازی شدن، سریع شدن، کوتاه شدن و...
آغاز شده بود و همه رسانهها در این ماراتن حاضر بودند.
ممنوعیت چاپ روزنامه ها
روز ۱۲ فروردین ستاد ملی مقابله با کرونا و معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد اعلام کردند نسخه کاغذی نشریات از ۱۶ فروردین چاپ نخواهد شد.
در آن زمان اعلام شد این تصمیم برای "مقابله با شیوع کرونا" گرفته شد و تا پایان اجرای طرح فاصلهگذاری اجتماعی ادامه خواهد یافت.
این اتفاق با واکنش بسیاری از رسانه ها و روزنامه نگاران همراه شد آنها معتقد بودند با این حرکت اقتصاد نحیف رسانه ها ضعیف تر از گذشته خواهد شد و عملاً مرگ روزنامه ها را در ایران به دنبال خواهد داشت.
بعضی از صاحبان رسانه ها به کارمندانشان اعلام کردند: «در سال جدید انتظار افزایش درآمد نداشته باشند و باید با حقوق سال قبل کار کنند.» بعد از این اتفاق فایل پی دی اف روزنامه ها بر روی سایت و یا کانال های اطلاع رسانی منتشر می شد.
در این شرایط روزنامه به نسخه آنلاین خودشان توجه بیشتری کردند.
این برای اولین بار درتاریخ معاصر بود که کاغذی چاپ شدن روزنامهها ممنوع شده بودند و آنهایی که فکری برای مجازی شدن نکرده بودند داد اعتراض بلند کردند و دوره ممنوعیت چاپ روزنامهها چندان ادامه پیدا نکرد؛ اما هشداری بزرگ برای روزنامههای ایرانی بود.
آنها چگونه میتوانستند بدون کاغذی چاپ شدن فعالیت کنند؟
ذهنها به پاسخگویی به این سوال کشیده شد و روزنامهنگاران سنتی کمکم به فکر تغییر تصورات سنتیشان درباره روزنامهها افتادند.
تیتر روزنامه ها بعد از بازگشت
روزنامهها از ۲۳ فروردین دوباره چاپ شدند.
بیشتر آنها بعد از سرگیری کارشان به اهمیت فاصله گذاری اجتماعی و مبارزه با کرونا تاکید کردند.
تیترها آنها به شرح زیر است:
روزنامه آرمان ملی با تیتر اصلی «خطر شنبه شلوغ»، روزنامه ابتکار با تیتر اصلی «فاصلهگذاری میان مردم!»، روزنامه شهروند با دو تیتر اصلی «افزایش تقاضا برای تست خصوصی کرونا» و «آژیر سلامت در ترکمن ده»، روزنامه اطلاعات با تیتر اصلی «مسئولان برنامههای کمک به قشرهای ضعیف را سریعتر اجرا کنند»، روزنامه اعتماد با تیتر اصلی «مزد بیکفاف کارگران»، روزنامه همشهری با تیتر اصلی «تهران پس از کرونا»، روزنامه آفتاب یزد با تیتر اصلی «ضرورت تعویق سه ماهه اقساط وام مسکن»، روزنامه خراسان با تیتر اصلی «رزمایش همدلی و کمک مومنانه»، روزنامه شرق با تیتر اصلی «فرار از نفت صفر» و تیتر دو مصاحبه با عنوان «آنچه مردم ضعیف را معترض کرد»، روزنامه رسالت با تیتر اصلی «رزمایش همدلی»، روزنامه فرصت امروز با تیتر اصلی «نگاه ایرانیها به کرونا»، روزنامه کیهان با تیتر اصلی «فراخوان رهبر انقلاب رزمایش همدلی و حمایت از نیازمندان»، روزنامه مردم سالاری با تیتر اصلی «آغاز طرح فاصله گذاری هوشمند اجتماعی» روزنامه وطن امروز با تیتر اصلی «نهضت همدلی ایرانی»، روزنامه جوان با تیتر اصلی «ملت ایران خوش درخشید» و روزنامههای ابرار، جام جم و سیاست روز با تیترهای اصلی «ملت ایران در آزمون کرونا خوش درخشید» به جریان وقایع اجتماعی روز واکنش نشان دادند.
همچنین روزنامههای خبر ورزشی با انتشار مصاحبهای با شجاع مدافع تیم پرسپولیس با تیتر اصلی «از کمیته انضباطی بیش تر از کرونا می ترسم» و روزنامه هدف با تیتر اصلی «سید و شیخ در جنگ با کرونا» جزو روزنامههای ورزشیای بودند که در پوشش اخبار ورزشی از کرونا هم غافل نشدند.
روزنامه هفت صبح هم با یکی از تیترهای اصلی خود با عنوان «روزهای شلوغ لایو اینستاگرام»، از جمله مطبوعاتی بود که به پررنگ شدن فعالیت سلبریتیها و تماشا و دنبالکردن چهرههای محبوب در فضای مجازی و به ویژه اینستاگرام توسط مردم در روزهای گذشته اشاره کرد.
تامین هزینهها؛ چالش اصلی رسانهها در دوران کرونا
دوران کرونا به رسانه های ورزشی کمی سخت تر گذشت!
به خاطر کرونا تقریباً تمام رویدادهای ورزشی متوقف شد.این در حالی است که رسانه های ورزشی دیگر محتوا آنچنانی برای روایت و نگه داشتن مخاطب نداشتند!
همین امر باعث شد رسانه های شناخته شده ورزشی کشور افت بسیار محسوسی در رنکینگ گوگل داشته باشند.
یکی از خبرنگاران ورزشی در گفت و گو با خبرنگار مهر اعلام کرد:
«رسانه … قادر به پاس کردن چک هایش نیست و خبرنگاران خود را حق التحریر کرده.
اما از آنجا که رویدادها بسیار کم بود عملاً تولید مطلب به حداقل ممکن رسید و انگیزه ای برای خبرنگاران نمی ماند.» او در پاسخ به این سوال که آیا اوضاع بهتر می شود ادامه داد: «البته شروع لیگ فوتبال در نقاط مختلف جهان و کشورمان کمی اوضاع این رسانه ها را بهتر کرد اما هنوز مثل سابقش نشده.
حق التحریر شدن رسانه اعصاب ما را بهم ریخت.
ما همینطوری چند شیفیت کار می کنیم تا درآمدمان کفاف خرج های زندگی مان را بدهد، اینطوری خیلی اوضاع بهم ریخت.»
این اتفاق کموبیش برای رسانههای دیگر نیز رخ داده بود.
فروش روزنامهها به شدت کاهش یافته بود و تامین هزینهها تبدیل به یکی از اساسیترین دغدغههای صاحبان رسانهها شده بود.
بلای کاهش آگهیها
بخش زیادی از اقتصاد رسانه ها به آگهی کسب و کارها گره خورده.
طبیعی است که کرونا باعث رکورد کسب و کارها و کاهش آگهی آنها شد، بنابراین رسانه ها بخش زیادی از درآمدشان را از دست دادند.
این مورد در روزنامه ها بدتر بود.
چرا که فروش روزنامه ها در خوشبینانه ترین حالت چند ده هزار نسخه است که با شیوع ویروس بسیار پایینتر آمد.
حالا رسانه ها برای ادامه حیات باید به حقوق و دستمزد کارکنان، نبود آگهی ها در عین تحمیل هزینه های مقابله با کرونا به تحریریه می پرداختند و این شرایط یکی از سختترین دورههای اداره یک رسانه در تاریخ ایران بود.
تعدیلهای مرحله دوم؛ از صفحه تا روزنامه نگار
وقتی شرایط کرونا به یک ثبات موقت رسید، دیگر تکلیف بسیاری از رسانه ها مشخص شد.
آنها چاره ی جز تعدیل نیرو نداشتند و روزنامه ها علاوه بر خبرنگاران، صفحات خود را تعدیل کردند.
در همین رابطه روزنامه شرق یکی از روزنامه هایی بود که شایعه تعدیل ۱۵ نفر از نیروهایش شنیده شد.
اما رحمانیان مدیر مسئول این روزنامه می گوید: «خودم با معاون وزیر ارشاد تماس گرفتم و وضعیت روزنامه را توضیح دادهام؛ اینکه ما ۴ صفحه کم کردیم چه بسا ۴ صفحه دیگر هم کم کنیم یا اصلاً روزنامه را تعطیل کنیم، اما فردا روزی به من نگویید رحمانیان کاش به من گفته بودی و من فقط برای اینکه این کاشکیها را نشنوم، به شما زنگ زدهام وگرنه میدانم نه میتوانید کاری انجام دهید و نه کاری انجام میدهید.
اگر کمکی صورت گرفته، لطفاً رسماً اعلام کنند.
جز آن یارانه اندکی که نصف حقوق یک ماه ما را هم تامین نمیکند، هیچ کمک دیگری به ما نشده است»
از سوی دیگر بعضی از رسانه ها مانند «شهروند» با تغییر پلتفرم ارائه خودشان همزمان به سوی تعدیل محتوا و نیرو گام برداشتند.
هر چند این تصمیم با نظر مدیران ارشد شهروند گرفته شد ولی به نظر می رسد نسخه سایت شهروند تنها به مطالب هلال احمر می پردازد و دیگر مانند روزنامه سوژه ها و اخبار را پوشش نمی دهد.
روزنامه ای که گزارشات اجتماعی آن بارها توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد.
به این ترتیب هر چند روز یک بار خبری از تعدیل صفحات یا نیروهای رسانهها به ویژه روزنامهها منتشر میشد.
شرایط مالی سخت روزنامهها؛ حالا تاثیر خود را روی معیشت روزنامهنگاران نشان میداد و روزنامهنگاران بیکار شده در حال افزایش بودند.
بیمه بیکاری کرونا کفاف نمیداد و خیلی از روزنامهنگاران به فکر تغییر شغل افتادند.
اوضاع بهم ریخته بود و معلوم نبود که چه سرانجامی در انتظار رسانهها و روزنامههاست.
اهالی رسانه به دریای کرونا زدند
کرونا خبرنگاران و اهالی رسانه را مانند هر قشر دیگری بی آسیب نگذاشت و از جهات مختلف به آنها فشار وارد کرد اما افرادی که کمترین میانگین دریافتی میان مشاغل دیگر دارند و شغلشان جزو مشاغل سخت محسوب می شود، در این میدان دشوار کم نگذاشتند.
آنها برای انعکاس اخبار ویروس کرونا از وارد شدن به بیمارستانهای پر از بیماران کرونایی نیز نترسیدند و در این راه سعی کردند به اطلاع رسانی دقیق و به موقع بپردازند.
از نبود ماسک و کمبود امکانات بهداشتی در روزهای اول گفتند و نوشتند.
به همین خاطر راهی مناطق شلوغ کرونایی شدند.
از طرف دیگر پیگیرافرادی شدند که بدون توجه به وضعیت بهداشتی راهی سفر می شدند.
زحمات و سختی کادر درمان را یادآور می شدند و ارزش امثال پرستار لاهیجانی که در راه مبارزه با کرونا درگذشتند را روایت کردند.
به کسب و کارهای آسیب دیده پرداختند و خطرات رفت و آمد کارگران و کارمندان را روایت کردند.
از بیمه بیکاری و وام معیشتی نوشتند.
قصه اجاره خانه و مشکلات اجاره نشینان را دلسوزانه روایت کردند.
تلاش این گروه باعث شد تربیون های رسمی روایتگر مشکلات جامعه باشد و مخاطبان به آنها نزدیکتر شوند.
این اتفاق قابلتوجهی در راستای نزدیکی تریبونهای رسمی به ویژه صداوسیما به مردم بود.
اعتماد مردم به رسانهها رسمی که تا اندازه زیادی پایین امده بود؛ به طرز قابلتوجهی افزایش یافت و رسانههای رسمی به زودی تبدیل به مرجع اول اخبار مربوط به کرونا شدند.
سختیهای کرونایی اهالی رسانه نتیجه داشت و مردم که اهالی رسانه را مثل کادر درمان در بیمارستانها میدیدند؛ نگرانیها و مشکلات کرونایی خودشان را از زبان آنها میشنیدند و میدیدند که اهالی رسانه عرصه را خالی نکردهاند؛ به آنها پاداش بزرگی به نام اعتماد دادند.
بخش مهم و اعظمی از آموزش و اطلاعرسانیهای مربوط به کرونا از طریق رسانهها به ویژه تلویزیون به مردم صورت گرفت و خیلی از کارشناسان موفقیت کاهش پیک اول کرونا را مدیون رسانههایی میدانند که اعتمادسازی کردند و مردم نیز با آنها همراه شدند.
در این میان رسانههای خارجی فارسی زبان مثل بیبیسی فارسی و صدای آمریکا و ایران اینترنشنال همچنان بر طبل ناامیدی، تفرقهافکنی، تردید در آمارها و اقدامات رسمی کادر درمان میکوبیدند و سعی فراوانی در بهم ریختگی فضای روانی جامعه داشتند.
کرونا علیه اهالی رسانه
سهیل گوهری و روح الله رجایی شاید معروفترین افراد شاغل در رسانه های کشور بودند که بر اثر کرونا از دنیا رفتند.
نکته تلخ آنکه رجایی سردبیر سابق روزنامه جام جم خودش پیامی علیه کرونا و مبارزه با این ویروس منتشر کرده بود.
در این میان رسانه های شهرستانی هم بی نصیب نبودند.
مهدی کاشی نهنجی از روزنامهنگاران صاحبنام استان همدان بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست داد.
مرگ اهالی رسانه، واکنش های غمگین زیادی در بین همکارانشان به دنبال داشت.
در همین حال شنیده می شود فاطمه علی اصغری و حسینی بای اینروزها به بیماری کرونا مبتلا شده اند.
اما فوت روحالله رجایی صحنه رسانهها را تبدیل به یکی از غمانگیزترین روزهای خود تبدیل کرد.
به محض بستری شدن، او به کم رفت و شوک بزرگی به دوستان و همکاران و آشنایان رجایی که از هر طیف و جناحی هم بودند وارد شدند.
آنها کنار هم جمع شدند و هر کس به هر شیوهای که میتوانست از نذر و قربانی و دعاخوانی و مجالس روضه به یاری او شتافتند اما تقدیر او شکل دیگری رقم خورده بود و خبر فوت او، تحریریههای بسیاری از رسانهها و شبکههای اجتماعی آشنایان او را به یکی از ناراحتکننده ترین روزهای کرونایی تبدیل کرد.
روحالله رجایی سه کودک داشت و تراژدی فوت او تا سالهای سال در یاد اهالی رسانه خواهد ماند.
اما درگیری روحالله رجایی با کرونا نمادی از همبستگی اهالی رسانه در دورانهای سخت نیز بود.
چیزی که شاید بیش از همه چیز روح او را در آرامش فرو ببرد.
روحالله رجایی رفت و یاد او تا سالهای سال در ذهن اهالی رسانه باقی خواهد ماند.
بازار بورس و ارز تنور رسانه ها را داغتر کرد؟
شرایط اقتصاد بعد از کرونا باعث شد بسیاری از مردم به اخبار اقتصادی توجه زیادی داشته باشند.
گواه این ادعا رتبه بندی سایت های پربازدید ایرانی در موتورهای جستجو است.
در این ماجرا، بورس و استقبال مردم تاثیر بسیار زیادی داشت.
به همین سبب مخاطبان زیادی پیگیر اخبار روز اقتصاد کشور شدند.
در همین راستا روزنامههای صرفاً اقتصادی مثل دنیای اقتصاد یکی از تربیون هایی بودند که بخش مجازی آنها خیلی مورد توجه قرار گرفت.
شاید اگر رسانه ها در خصوص ارائه آموزش های اولیه بورس بیشتر تلاش می کردند مخاطبان بیشتر از صفحات اینستاگرامی رایگان به آنها مراجعه می کردند.
به طور کلی در ایام کرونا مخاطبان رسانه های اقتصادی کشور افزایش چشمگیری داشت.
اخبار کمکهای دولت به کروناییها؛ اخبار قیمت بیرویه ارز و طلا و همچنین بازار بورس کمک زیادی به صفحات اقتصادی رسانهها کرد.
رسانههای ایرانی تغییر کردند؛ تغییر ادامه دارد
بعد از ایام کرونا سبک نوشتار و رفتارهای رسانه ها تغییر کرد.
یکی از اثرات مثبت کرونا، توجه دوباره به رسانه های رسمی بود.
خانواده ها برای تاییدیه قطعی خبرها به نام و وابستگی های رسانه توجه می کردند و تنها صرف بیان از یک صفحه مجازی مطالب را قبول نمی کردند.
مورد بعد نوآوری و همگام شدن رسانه ها با ابزار روز بود.
خیلی از روزنامهها و خبرگزاری ها با استفاده از لایو اینستاگرام با بعضی از شخصیتها و سوژه های روز مصاحبه می کند و تا مدتها از بازنشر آن استفاده می کند.
بعد از این دوران رسانه های کشور بیشتر از قبل به نیازسنجی مخاطب نزدیک شدند.
اقتصاد رسانه ها بیشتر از قبل مورد توجه قرار گرفت و نیروهای رسانه با افزایش کارایی خود ادامه مسیر دادند.
با این شرایط کرونا تجربه های جدیدی را برای رسانه ها ثبت کرد و منشور رسانه ها در ایام بحران بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
به همین ترتیب مشخص شد که اقتصاد رسانهها نیاز به یک بازنگری جدی دارد و شرایط معیشتی رسانهها آنقدر شکننده است که با کوچکترین ضربه ای به بحران تبدیل میشود.
کرونا آزمون بزرگی برای اهالی رسانه بود.
خبرنگاران و عکاسان نهراسیدند و وارد میدان سخت و خطرناک انعکاس کرونا شدند؛ اما مدیران رسانهها بعضاً در برابر شرایط سخت اقتصادی کم آوردند.
کرونا زندگی را برای همه تغییر داد و اهالی رسانه در صف اول تغییر بودند.
کرونا ادامه دارد و آن طور که پزشکان و کارشناسان بهداشت و درمان میگویند باید برای زندگی چندین و چند ساله با کرونا اماده شویم.
این شرایط تغییر شرایط سنتی رسانهها را الزامی میکند.