وقتی 70 عالم مشروعه خواه توسط مشروطه خواهان افراطی به شهادت رسیدند
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر گفت: علامه امینی در کتاب شهیدان راه فضیلت از ۷۰ عالم نام میبرد که توسط مشروطه خواهان افراطی به شهادت رسیدند. این درحالی است که ما معمولاً فقط از شیخ فضلالله نوری و سیدعبدالله بهبهانی نام میبریم.

رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر گفت: علامه امینی در کتاب شهیدان راه فضیلت از ۷۰ عالم نام میبرد که توسط مشروطه خواهان افراطی به شهادت رسیدند.
این درحالی است که ما معمولاً فقط از شیخ فضلالله نوری و سیدعبدالله بهبهانی نام میبریم.
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، نشست علمی جریان شناسی نهضت مشروطه با حضور موسی حقانی رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر و حجتالاسلام محمدصادق ابوالحسنی و میثم عبداللهی پژوهشگر تاریخ معاصر امروز در پژوهشکده انقلاب اسلامی برگزار شد.
حجتالاسلام محمدصادق ابوالحسنی در این نشست به دوگانه سازی تاریخ نگاران مشروطه پرداخت و گفت: عنادی که تاریخنگاران مشروطه نسبت به شیخ داشتند هنوز پس از ۱۱۱ سال از شهادت شیخ فضلالله نوری ادامه دارد و روز، هفته، ماه و سالی نیست که این جریان، مقاله یا پایاننامهای علیه شیخ ننویسند و در مسیر تحریف تاریخی گام برندارند.
وی افزود: مشروطه از مهمترین و پیچیدهترین مقطع تاریخی ایران است.
کاستیهای که در پیچیدگی مشروطه است به این پیچیدگی دامن زده است.
برای ورود به این مقطع ناچاریم از عنوان اصلی این نشست جریانشناسی نهضت مشروطیت استفاده کنیم، جریانشناسی مشروطیت جز پدیدارشناسی تاریخی این مقطع به دست نخواهد آمد.
وی ادامه داد: باید با نگاه پدیدار شناسانه شالودههای بی بنیاد را بشکنیم.
یکی از مهمترین آسیبها در فهم بیش از یک قرن پیش ایجاد سناریوی دو قطبیهای کاذب است.
سناریو سازی دو قطبی کاذب به این معنی است که در روی دادن واقعهای عوامل گوناگونی تاثیر میگذارد.
اما دوگانه سازان در یک کلیشه قالبی دوگانه را میگنجانند و همه عوامل را به دو قالب تقلیل میدهند یک طرف را سفید و طرف دیگر کاملاً سیاه نشان میدهند.
ابوالحسنی ادامه داد: در تاریخ مشروطه فاتحان تاریخ نگاری مشروطه را نوشتند و شعار زنده باد غالب و مرگ بر مغلوب را رقم زدند و علیه مشروعه خواهان هرگونه توهینی را مستحق دانستند.
در مشروطه اگر ما این دوقطبی سازی را نبینیم و احتمالاً اگر دو قطبی هست و ندانیم کجاست گرفتار کلیشهها و دوگانه کاذب میشویم.
عبداللهی: مشروطه خواهان افراطی با اسلحه اقدامات خود را جلو میبردند
میثم عبداللهی پژوهشگر تاریخ معاصر از سخنران بعدی بود که گفت: در گیلان قریب به ۳۰ سال پیش از مشروطه مرجعیت دینی را آیتالله حاج ملا محمد خمامی بر عهده داشته که مرجع تقلید مردم منطقه بود و نیز اجرای حدود را نیز انجام میداد.
وی افزود: پیش از مشروطه، حکمرانان هر منطقهای شاه کوچکی به شمار میآمدند و معمولاً از نزدیکان شاه بودند.
در آن منطقه اقتدار داشتند و کسی نمیتوانست جلوی آنها را بگیرد.
همچنین به سبب داشتن نیروی نظامی، هر ظلمی را مرتکب میشدند و خودشان نیز چندان افراد سالمی نبودند.
عبداللهی ادامه داد: نقل شده یکبار حکمران گیلان، سعدالسلطنه که مردی فاسد و خونریز بود، گوش یک روحانی بیگناه را به سبب اطاعت نکردن از او به یک تیر چوبی میخ کرد، این موضوع سبب شلوغی شهر میشود و مردم به سوی خانه آیتالله خمامی حرکت میکنند.
با اشاره آیتالله خمامی بازارها تعطیل شد و تحصن و اعتصاب سراسر شهر رشت را فرار گرفت.
وی گفت: خبر به مظفرالدین شاه رسید.
شاه بلافاصله حاکم را عزل کرد و تلگراف عذرخواهی برای آیتالله خمامی فرستاد و تأکید کرد که من حکمران جدیدی را به سوی شما میفرستم که او را همانند فرزند خودتان بدانید.
این حادثه نشان میدهد که مخالفت آیتالله خمامی سبب بسته شدن بازارها، ایجاد تحصن و حتی ارسال نامه عذرخواهی از سوی شاه شده است.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: در این فضا که آیتالله خمامی شخصیت مقتدر و محبوبی در میان روستاییان و شهریها بودهاند، حوادث مشروطه رخ میدهد و ایشان در این برهه مواضع مقتدرانهای در حمایت از مشروطه میگیرد.
وقتی نخستین حرکتها در تهران برای مشروطه رخ میدهد آیتالله خمامی تجمعی را در بقعه خواهر امام (ع) از بقاع معتبر رشت ترتیب میدهد که جمعیت زیادی در آن حضور پیدا میکنند و حمایت خود را از نهضت اعلام میکنند.
عبداللهی ادامه داد: تا زمان قاجار سیستم پادشاهی مطلقه بر ایران حاکم بوده است.
در ابتدای مشروطه، مدتی بحث عدالتخانه را دنبال میشد ولی بعد از مدتی به مطالبه مشروطه تبدیل شد.
مشروطه به معنای آن بود که حکومت قاجار باید از مطلق بودن خارج شود و مشروط به قانون شود.
علما نیز تأکید میکردند که قانون باید قانون اسلام باشد و در این شرایط عدهای نفوذی و سکولار بحث قانون غربی را مطرح میکنند.
وی افزود: در آغاز مشروطه، فعالیتهای دو جریان ازلی و بهایی در گیلان بیشتر به صورت پراکنده بود.
اما هر چه زمان جلوتر رفت، فعالیت آنها در رشت، بیشتر، منسجمتر و مؤثرتر شد.
اوج فعالیتهای مخرب این دو جریان در رشت، در دوران استبداد صغیر است.
عبداللهی ادامه داد: میرزا کریم خان رشتی، عامل برجسته انگلیسیها، مأموریت یافت تا در رشت پایگاه قدرتمندی ایجاد کند و به وسیله آن، تهران را فتح کرده، محمدعلی شاه را خلع و مشروطه انگلیسی را در ایران حاکم کند.
میرزا کریم خان رشتی جبههای از مخالفان محمدعلی شاه با انواع گرایشهای مختلف و حتی متناقض را در رشت گردآورد.
وی افزود: بسیاری از مشروطه خواهان متواری به اروپا یا مناطق حاشیه ایران، به رشت آمدند و در تأسیس کمیته ستار و تصرف رشت، کمک کردند.
برخی بعد از تصرف رشت رسیدند و به عنوان نیروهای تحت فرمان میرزاکریم خان رشتی، در فتح قزوین و در نهایت فتح تهران کمک کردند.
بابیها و بهاییها در این ماجرا، یکی از ارکان لشکر میرزا کریم به شمار میرفتند.
این پژوهشگر تاریخ تصریح کرد: در این شرایط آیتالله خمامی بارها به انجمن رشت تذکر میدهد ولی میبیند که مشکل حل نمیشود در اوایل سال ۱۳۲۵ قمری در اعتراض به عملکرد انجمن رشت و اغتشاشات، راهی تهران میشود.
آیتالله خمامی وقتی چنین تصمیمی میگیرد، سکولارها و آشوبگران تلاش میکنند تا به تهران نرود چرا که میترسیدند در تهران حکم تعطیلی انجمن رشت را بگیرد.
ولی ایشان عزم جدی برای سفر به تهران داشت.
وی افزود: در ماجرای فتح رشت و اندکی بعد از آن، چند اقدام تروریستی مهم انجام شد که تا پیش از آن سابقه نداشت.
مدیریت این اقدامها با میرزا کریمخان رشتی و کمیته ستار بود و گروه تروریستی ابوالفتح زاده و منشی زاده، متناسب با برنامهریزیهایی که شده و مأموریتهایی که به آنها داده شده بود، اقدام میکردند.
در واقع، بعد از ترور نافرجام شیخ فضل الله نوری در تهران، در دی ۱۲۸۷ با یک تیم تروریستی پنج نفره به سرپرستی کریم دواتگر، آنها حضور فعالی در رشت داشتند و به ترور علمای مشروعه خواه پرداختند.
این پژوهشگر ادامه داد: در دوران استبداد صغیر چهار مجتهد در رشت ترور شدند.
این در کشور سابقه نداشت.
در حقیقت به برکت وجود حاج مال محمد خمامی که از مؤسسان جریان «مشروعه خواهی» و از رهبران اصلی آن در کشور بود، جریان مشروعه خواهی در میان علما و عموم مردم گیلان، اکثریت داشت و جریان سکولار مشروطه خواه در اقلیت بود.
این امر در کشور کم سابقه بود و تنها در تهران و زنجان اوضاع به همین نحو بود.
وی گفت: این امر باعث شد تا چهار مجتهد برجسته رشت در ایام تصرف رشت ترور شوند.
آیت الله خمامی و آیت الله فومنی در رشت، و آیت الله بحرالعلوم رشتی و آیت الله تولمی از مجتهدان گیلانی هم در قزوین ترور شدند.
شیخ الاسلام قزوین هم به دست گیلانیهای فاتح قزوین ترور شد.
حقانی: ۷۰ عالم مشروعه خواه توسط مشروطه خواهان به شهادت رسیدند
موسی حقانی دیگر سخنران نشست بود که گفت: علامه امینی در کتاب شهیدان راه فضیلت از ۷۰ نفر عالم نام میبرند که توسط مشروطه خواهان افراطی به شهادت رسیدند.
ما معمولاً از علمای مشروعه خواهی که به شهادت رسیدند فقط از شیخ فضلالله نوری و سید عبدالله بهبهانی نام میبریم و از دیگر علمای شهید نامی نمیبریم.
وی افزود: مقام معظم رهبری بسیار روی انقلاب مشروطه تاکید دارند و در جایی میفرمایند انگلیسیها بدل فن مشروطه را با کودتای ۱۲۹۹ به ملت ایران زدند.
یعنی آمدند یک جریان را که برای پیشرفت و ترقی ایران و براساس آموزههای دینی و محدود کردن استبداد و از بین بردن ظلم و جنایت در کشور ایجاد شده بود را با کودتا مغلوب کردند.
حقانی ادامه داد: من براساس بیانات مقام معظم رهبری در خصوص ماهیت و علت انحراف نهضت مشروطه یادداشت برداشتم.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از نکات کلیدی ماهیت نهضت مشروطه را ضد استبدادی و ضد استعماری میداند که اتفاقا توسط غربگرایان دچار انحراف شد.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری نهضت مشروطه را حرکت مردمی و عدالت خواهانه میداند که مخاطب عدالت خواهی آن حکومت است.
مردم در پی تاسیس ساختار جدید در حکومت بودند.
شیخ فضلالله، آخوند خراسانی و مرحوم صاحب عروه نیز در پی عدالت خانه بودند.
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر گفت: زمانی که از عدالت صحبت میشود یک مفهوم روشن و بومی است که معیار آن قوانین اسلامی است، مخاطب عدالت خواهی دولت و حکومت هستند منظور علمای نجف هم همین بود.
اگر نهضت عدالتخانه به سرانجام میرسید دیگر سراغ ترجمه قانون اساسی بلژیک، فرانسه و انگلستان نمیرفتیم که دهها مسایل گوناگون حل نشده رخ دهد.
وی ادامه داد: مشروطهای که شیخ میپذیرد با پیش فرض عدالت خانه است حتی علمای نجف نیز همین پیش فرض را میپذیرند.
اما با اقدامات مخرب جریان نفوذ و تحریف علمای نجف برای مدت کوتاهی دچار تسامح شدند که مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیر خود در عید قربان به آن اشاره دارد.
حقانی گفت: مطابق نظر مقام معظم رهبری ماهیت مشروطه ضد استبدادی و ضد استعماری و کاملا مردمی است.
در راس این حرکت مرجعیت شیعه قرار دارند.
اصولا همه حرکتهای مردمی و ضد استعماری که در 200 سال اخیر در کشور ایجاد شد مرجعیت شیعه در راس آن نهضت ها بودند.
مردم هم به واسطه اعتماد به روحانیت مشارکت کردند.
در منابع تاریخی نیز بر رهبری حرکتهای مردمی توسط مراجع تاکید میشود.
به طور مثال کسروی میگوید با پیوستن شیخ فضلالله به سیدین (آیتالله بهبهانی و آیتالله سیدمحمد طباطبایی)، کمر استبداد شکست.
وی گفت: مقام معظم رهبری علت انحراف و شکست مشروطه را تحریف میداند و میفرمایند: حق و باطل در واقعه مشروطه امتزاج مییابد.
این باعث شد برخی از علمای بزرگ دچار تردید شوند و رهبری نهضت نتواند قاطع عمل کند.
انتهای پیام/