انفعال ارشاد در مقابل بیانیهبازیِ همان همیشگیها!
هر از چندگاهی تعدادی از سینماگران بیانیهای منتشر میکنند و در آن به اتفاقات سیاسی_اجتماعی ورود میکنند. بیانیه ای که معمولا ساز و کار مشخصی برای ورود سینماگران به آن وجود ندارد!

هر از چندگاهی تعدادی از سینماگران بیانیهای منتشر میکنند و در آن به اتفاقات سیاسی_اجتماعی ورود میکنند.
بیانیه ای که معمولا ساز و کار مشخصی برای ورود سینماگران به آن وجود ندارد!
به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، هر از چندگاهی تعدادی از سینماگران بیانیهای منتشر میکنند و در آن به اتفاقات سیاسی_اجتماعی ورود میکنند.
اینبار بازداشت یک متهم امنیتی بهانه این ماجرا بود.
شروعجریان
شروع جدی بیانیهبازی برخی از سینماگران را باید از دهه۷۰ و تحولات سیاسی آن دوره بدانیم.
سپس در انتخابات مختلف تعدادی از سینماگران -خصوصا یکی از فیلمسازان زن- بهعنوان لیدر تنظیم بیانیه و جمعآوری امضا از هنرمندان در این زمینه پررنگتر شدند.
عدهای این کار را امری طبیعی و برخی آنرا ورود سیاستزدگی به هنر میدانستند.
حوادث سال۸۸ را باید اوج این جریان دانست.
البته این بیانیهها صرفا منحصر به یک سمت ماجرا نبود و دودستگی جامعه به فضا هم رسوخ کرد.
زمستان تلخ
دیماه سال گذشته با جنایت آمریکاییها روزهای تلخی برای ایران رقم خورد.
دولت ایالات متحده آمریکا سردار محبوب کشورمان حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساندند.
این اقدام تروریستی باعث ایجاد موجی توامان از احساسات و خشم در جامعه شد.
احساسات بینظیر مردم به حاج قاسم که باشکوهترین تشییع جنازه کشورمان -و شاید فراتر از آن- را رقم زد و خشمی که با هدف انتقام از دولت آمریکا بود.
متاسفانه حادثه تلخ هواپیمای اکراینی پیش آمد و همین باعث شد تا طبق معمول همان سینماگران همیشگی برای بهمزدن آرامش جامعه وارد شوند.
باز هم همان خانم فیلمساز پیشقدم شد و فراخوان راهپیمایی داد.
هرچند که نهایتا آن را منتفی اعلام کرد اما تهران برای چند ساعت و در چند نقطه شاهد تجمع و اغتشاش بود.
پاسکاری با بیبیسیفارسی
چند وقتی بود که از بیانیهبازی خبری نبود تا اینکه دوشب پیش بازهم شاهد اتفاقی جدید بودیم.
در موردی عجیب وبسایت بیبیسی فارسی خبری با عنوان بیانیه ۵۰۰نفر از اهالی فرهنگ و هنر منتشر کرد.
در این خبر ادعا شده بود آنها خواهان آزادی شارمین میمندینژاد موسس جمعیت امام علی هستند که چندیپیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.
البته این اتفاق ابعاد مختلفی داشت.
اول اینکه ظاهرا مثل همیشه امضا کنندگان بیانیه به اطلاعات پرونده فرد مذکور دسترسی داشتهاند(!) و اتهامات او را بیجا میدانند.
مورد بعدی مربوط به اسامی آن ۵۰۰نفر ادعایی بود.
در خبر بیبیسی تنها اسامی چندنفر اعلام شده بود.
به این ترتیب در عمل راهی برای تایید ادعای امضا توسط ۵۰۰نفر وجود نداشت.
و اما نکته بعد مربوط به محل انتشار این بیانیه بود.
هر مطلعی -با هردیدگاه سیاسی- بهخوبی میداند که بیبیسی یکی از رسانههای اصلی جبهه مقابل ایران برای اعمال تحریمها بوده است.
حالا چطور میشود که هنرمندان در چنین رسانهای بیانیهشان را منتشر میکنند؟
آیا ارتباطی بین بانیان بیانیه با سیاستگذاران بیبیسی است؟
بانیان بیانیه پاسخ میدهند؟
انفعال ارشاد
چرخه اقتصادی سینمای ایران در حالت عادی از برخی بنگاههای خصوصی اقتصادی در تهران مهجورتر است.
یعنی این هنر در کشورمان تا تبدیل شدن به صنعت راهی طولانی دارد.
اهل فن به خوبی میدانند که بیشتر تولیدات سینمای ایران بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با بودجه و تسهیلات دولتی ساخته میشود.
نکته جالبترش این است که اتفاقا بسیاری از همین تولیدات حتی قادر به تامین سرمایه اولیه خود هم نیستند.
در این بین سهم اقتصادی غالب عوامل سینمای ایران بسیار ناچیز است و بخش عمده به تعداد محدودی میرسد؛ کسانی که اتفاقا همیشه جزو ما راضیترینها هستند.
ارشاد در این معادله چه نقشی دارد؟
اول اینکه به نظر میرسد در بیانیهبازیها بسیاری از امضاکنندگان یا از روی تعارف در عمل انجام شده قرار میگیرند و یا از جزئیات بیانیه باخبر نیستند.
به دفعات -ازجمله در مورد اخیر- پیش آمده فردی که بیانیه را امضا کرده بعدا گفته از جزئیات خبر نداشته و الان با متن بیانیه موافق نیست.
هرچند که این بهانه توجیه درستی نیست اما نشان میدهد باید در این زمینه اِطلاعرسانی شود.
یعنی ارشاد در این زمینه آگاهسازی کند که فرد تبعات حقوقی احتمالی امضایش را بداند.
اما وظیفه دیگر ارشاد این است که تکلیفاش را با امضاکنندگان بیانیههای خاص روشن کند.
البته که هر شهروند ایرانی حق دارد درباره موضوعات مختلف اظهارنظر کند اما ازهرکس اندازه شرایط و جایگاهش توقع وجود دارد.
وقتی فلان بازیگر یا کارگردان شهرت و ثروتش را مدیون بودجههای بیتالمال است اوضاعش با دیگران متفاوت است.
نمیشود امروز بیانیه بدهیم و فردا در پروژههای حاکمیتی حضور پیدا کنیم.
حداقل توقع از ارشاد این است که این دسته از هنرمندان را از دایره ارتزاق تولیدات حاکمیتی خارج کند.
حتما این هنرمندان خودشان توان ادامه فعالیت حرفهای را خواهند داشت.
لااقل با این اقدام، اعتراضات این سینماگران هم صادقانهتر به نظر خواهد رسید.
انتهای پیام/