شهادت مظلومانه باقرالعلوم(ع)
در چنین روزی در ۷ ذیالحجه سال ۱۱۴ هجری قمری، پنجمین امام شیعیان، حضرت امام محمد باقر(ع) توسط خلیفه سفاکِ اموی با زهر مسموم و بر اثر آن به شهادت رسیدند.

ایسنا/اصفهان در چنین روزی در ۷ ذیالحجه سال ۱۱۴ هجری قمری، پنجمین امام شیعیان، حضرت امام محمد باقر(ع) توسط خلیفه سفاکِ اموی با زهر مسموم و بر اثر آن به شهادت رسیدند.
"محمدبن علی" معروف به باقر العلوم، نخستین امام از نسل حسنین بودند.
مادر ایشان فاطمه دختر امام حسن(ع) و پدرش حضرت علی بن الحسین سجاد (ع) فرزند امام حسین (ع) بود.
تولد آن حضرت بنا بر قول مشهور اول رجب و یا سوم صفر سال ۵۷ هجری بود.
امام باقر(ع) در کربلا حضور داشت و چهار ساله بود.
شهادت ایشان نیز در ۷ ذیالحجه سال ۱۱۴ هجری قمری و در دوره خلافت هشام بن عبدالملک اموی رخ داد.
قبر مبارکِ ایشان در قبرستان بقیع است.
اوضاع سیاسی دوران امام باقر(ع)
دوران امامت آن بزرگوار مصادف با اواخر خلافت ولید و دوره سلیمان بن عبدالملک و دوران دو ساله عمربن عبدالعزیز و همچنین عهدِ خلافت یزیدبن عبدالملک و در نهایت هشام بن عبدالملک بود.
در دوره ولید، فتوح زیادی صورت گرفت و قلمرو مسلمانان به نهایت وسعت آن رسید.
از یک طرف مسلمین اندلس را فتح کردند و از طرفی وارد هند شده و از سمت آسیای میانه هم به منطقه کاشغر و مرزهای چین رسیدند.
البته این فتوح گسترده با فتوح دهههای نخستین اسلام تفاوت بسیار داشت چراکه در موارد بسیاری نیت جهاد و توسعه اسلام جای خود را به غنیمت جویی و غارت داده بود.
سخنان "طارق بن زیاد" قبل از ورود به اسپانیا حس غنیمت جویی و نه توسعه دینی وی را نشان میداد.
"عمربن عبدالعزیز" تنها خلیفه پرهیزگارِ اموی بود که اقدامات خوبی را انجام داد.
وی "فدک" را به فرزندان فاطمه(س) برگرداند.
همچنین لعن و سبِ حضرت علی(ع) را تعطیل و جهاد را که مایه غارت و تجاوز شده بود متوقف کرد و حتی جلسهای برای اثبات افضل بودن علی(ع) بر همه صحابه منعقد کرد.
در زمان این خلیفه منع نگارش حدیث که از زمان خلیفه اول مطرح بود را لغو و اجازه داد سیره رسول اکرم(ص) با نگارش احادیث پیغمبر به صورت رسمی در دستور کار قرار گیرد.
عمربن عبدالعزیز بهترین تعامل مثبت در بین خلفا با امام محمد باقر(ع)داشت.
مدت خلافت عمر، فقط ۲ سال بود و شاید توسط امویان مسموم شده باشد.
بعد از او در دوران خلافت یزیدبن عبدالملک شرایط به حالت نخستین برگشت.
یزید، اهل طرب و عیش و نوش بود.
دو کنیز به نام "سلامه" و "حبابه" داشت که به شدت دلبسته آنان بود.
با مرگِ حبابه، یزید نیز در غم از دست دادنش از دنیا رفت.
امام باقر(ع) در دوران خلافت طولانی هشام نیز شرایط سختی داشت.
در دوران هشام، نهضت عباسیان در خراسان اوج گرفت، قیام "زیدبن علی" به وقوع پیوست.
هشام، خلیفهای بخیل و در عین حال دوراندیش بود.
وی یکی از معروفترین خلفای اموی محسوب میشود.
این خلیفه اموی نسبت به امام باقر(ع) بدبین بود و به ایشان طعنه میزد و در نهایت نیز امام را مسموم کرد.
علمِ امام
پیشگویی رسول خدا(ص) به جابر بن عبدالله انصاری که تو باقر را ملاقات خواهی کرد و وقتی او را دیدی سلام من را به او برسان معروف و مشهور است.
آن حضرت به "باقرالعلوم" یعنی شکافنده علوم، معروف بود.
این لقب از سوی رسول خدا(ص) به ایشان داده شده بود.
شرایط زمانی دوران امامت امام باقر(ع) سبب توجه جامعه به علوم شده بود و اگر قرن اول هجری، قرن فتوح و گسترش اسلام در سرزمینهای جدید بود، قرن دوم دوران توجه به علوم ترجمه، علوم تمدنهای پیشین به عربی و تدوین فقه در جهان اسلام و توجه به علوم اسلامی مختلف شناخته می شود.
در چنین شرایطی موقعیت علمی برجسته امام باقر(ع) آشکار شد.
محافلِ علمیِ ایشان معروف و مشهور بود و شخصیتهای مهم علمی جهان اسلام در آن شرکت میکردند و از دریای دانش امام باقر العلوم(ع) بهره میجستند.
شهرت علمی امام باقر(ع) محدود به حجاز نبود و عراق و خراسان را شامل میشد.
علما در محضر علمی وی خاضع و خاشع بودند و محدثان اهل سنت روایات زیادی را از زبان ایشان نقل کردهاند.
مبارزه با احادیث جعلی یکی از اقدامات مهم امام باقر(ع) است، مبارزه با اخبار و احادیث جعلی و ساخته شده به دست یهودیان مسلمان شده نمونه ای از مبارزه با خرافات توسط امام به شمار میرود.
یهودیان از قبل اسلام در بین اعراب اهمیت زیادی داشتند.
آنان به لحاظ علمی برتر از اعراب جاهلی بودند و اعراب آنان را به عنوان مرجعیت علمی قبول داشتند و هر مشکل علمی که داشتند از بنیاسرائیل میپرسیدند.
قریش حتی برای سوال پیچ کردن پیامبر (ص)، دست به دامن یهودِ یثرب شدند و از آنان خواستند که سؤالاتی سخت طرح کنند که پیامبر (ص) درمانده شود و نتواند جواب دهد.
این موقعیت برتر علمی و قابل قبول یهود در ذهن دست کم برخی از اعراب باقی ماند و به خصوص یهود مسلمان شده مثل کعب الاحبار، وهب بن منبه، عبدالله بن سلام، محمدبن کعب قرظی و ...
اخبار و احادیث جعلی فراوانی را رواج داده و در گسترش اخبار دورغین بسیار مؤثر بودند.
همچنین اقدامات آنان به خصوص در تفسیر آیات الهی مربوط به پیامبران پیشین مؤثر بود.
با توجه به اینکه نگارش حدیث به طور رسمی در زمان امامتِ امام باقر(ع) و در عهد خلافتِ عمربن عبدالعزیز شروع شد و خلفای قبلی اجازه نگارش حدیث را نمیدادند، مسئولیت امام در حفظ و حراست از احادیث صحیح در برابر جعلیات و خرافات اهل کتاب سنگینتر بود.
همچنین نخستین و قدیمیترین سیره مدون باقی مانده درباره مراحل مختلف زندگی رسول خدا(ص) از آن "ابن اسحاق" است که خلاصه و گزینشی از آن توسط شاگردش "ابن هشام" باقی مانده است.
محمدبن اسحاق بن یسار، معاصر با امام باقر بود و حتی برخی وی را از شاگردان امام دانستهاند.
امام باقر(ع) مثل سایر ائمه و بلکه به جهت شرایط خاص زمان ایشان، بیشتر از آنان در مقابله با تحریفات یهود عکسالعمل نشان دادند.
غیر از مبارزه با تأثیرات منفی اهل کتاب بر مسلمانان، امام با "مرجئه" نیز مبارزه میکرد.
در دوران آن بزرگوار اندیشه مرجئی رشد فراوانی یافته بود و امویان هم به رشد آن دامن میزدند.
هدف بنی امیه رواج تقدیرگرایی و تثبیت حکومت خود بود.
آنان تلاش داشتند مبارزه با امویان را مبارزه با مشیت الهی و خواست خدا مطرح کنند و مردم را به پذیرش امویان وا دارند.
مرجئه، اسلامِ لسانی را قبول داشتند و اینگونه تبلیغ میکردند که هر کس شهادتین را بگوید مسلمان است هر چند نماز نخواند و یا مشروب بنوشد.
با این کار آنان ترک محرمات و یا انجام ندادن واجبات را باعث بیدینی نمیدانستند و خلفای اموی را که مرتکب گناهان میشدند خارج از اسلام به حساب نمیآوردند و حتی درباره خلفایی مثل یزید، حکمِ قطعی نمیدادند و آن را به خدا واگذار میکردند.
البته در اواخر دوران امام باقر(ع)، مرجئه خراسان به رهبری "حارث بن سریج" با نمایندگان و عُمال اموی درگیر شدند.
آنان اعتقاد داشتند دولت اموی نباید از کسانی که شهادتین را بر زبان جاری میکنند جزیه بگیرد.
امام باقر(ع) با انحرافات مرجئه به شدت مبارزه کرد.
ایشان مرجئه را کافر و دشمن اهلبیت میدانست.
طبیعتاً اسلامِ زبانی بدون توجه به احکام مورد نظر ائمه ارزش نداشت و ایشان این نوع از اسلام را برای نابودی ارزشهای دینی مضر میدانستند، هرچند مرجئه ادعا میکردند که با این کار به دنبال وحدت همگانی هستند و همه معتقدین به حرم الهی و پیغمبر اسلام(ص) را داخل در مسلمین دانسته و از جداییطلبیها گریزانند، ولی اعتقاد آنان با احادیث نبی مکرم اسلام، عملکرد آن بزرگوار و اساس اسلام در تضاد بود و طبیعی بود که امام باقر(ع) که رهبری شیعیان و وظیفه مقابله با انحرافات را بر عهده داشت با آنان مبارزه کند و شیعیان را از اندیشه آنان بر حذر دارد.
*منبع
- عباسی، علی اکبر(۱۳۹۳): تاریخ امامان شیعه، انتشارات جهاد دانشگاهی، واحد اصفهان.
انتهای پیام