چرا مردم از «منافقین» متنفرند؟/ «جنایت» اسلامآباد غرب فراموش نشدنی است
در سال ۶۰ که کشور درگیر تجاوز رژیم بعثی حاکم رب عراق به مرزهای غربی کشور و تصرف مناطق و شهرهای مرزی بود و همچنین التهاب فعالیت گروهکهای ضد انقلاب و تجزیه طلب تعدادی از استانها و مناطق کشور را در برگرفته بود، این گروهک بنای تخریب انقلاب و ناسازگاری و ترور مسئولین و کشتار خیابانی مردم را بنیان گذاشت.

در سال ۶۰ که کشور درگیر تجاوز رژیم بعثی حاکم رب عراق به مرزهای غربی کشور و تصرف مناطق و شهرهای مرزی بود و همچنین التهاب فعالیت گروهکهای ضد انقلاب و تجزیه طلب تعدادی از استانها و مناطق کشور را در برگرفته بود، این گروهک بنای تخریب انقلاب و ناسازگاری و ترور مسئولین و کشتار خیابانی مردم را بنیان گذاشت.
خبرگزاری فارس، کرمانشاه - نامدار یوسفوند*: ۵ مرداد یکی از افتخارات تاریخی و یکی از مصادیق عظمت سینه ستبر ایران اسلامی است.هر چند در سال ۶۰ با شمشیر کشیدن نفاق بر روی مردم و خیانت به کشور چهره تروریستی جریان منافقین برای مردم عیان شد و در آن سال کمر نفاق شکست اما در مرداد ۶۷ رزمندگان اسلام در کرمانشاه بر فرق نفاق تیر خلاص زد.
درست بعد از ۸ سال جنگ که بر پیکر کشور زخمهای فراوانی بود، سازمان تروریستی منافقین بر علیه کشور و ملت رنج کشیده ایران تیغ کشید و در سوم مرداد ۶۷ پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران و با حمایت کامل رژیم منحوس صدام با عملیاتی تحت نام «فروغ جاویدان» از مرز کرمانشاه وارد کشور شد و در ۴ مرداد ۱۳۶۷ و پس از اشغال شهر اسلام آبادغرب نیرویهای این سازمان، مجروحان (به گفته برخی منابع همچنین کارکنان) مستقر در بیمارستان این شهر را قتلعام کرده و اجساد آنان را در محوطه بیمارستان به آتش کشیدند و یکی از جنایات جنگی در این شهر به وقوع پیوست.
در ۵ مرداد در «تنگه چهار زبر» رزمندگان اسلام به همراه مردم کرمانشاه مردانه در مقابل آنان ایستادند و با شکل دادن عملیات مرصاد به فرماندهی شهید صیاد شیرازی طومار آنان در هم پیچید و به سزای ۸ سال خیانت به کشور (خدمت به صدام) رسیدند و بیفروغیشان روشن و نور پریدگی آنان جاودانه شد.
جریان شناسی سازمان مجاهدین خلق معروف به سازمان تروریستی منافقین یکی از تاسف بارترین و غم انگیزترین داستان هاست.
آنان قبل از انقلاب یکی از تشکیلات مخالف رژیم دیکتاتوری شاه بودند.
اما با غلبه جو مبارزات چپ مارکسیستی در جهان آن روز گرفتار آن مدل از چپ گرایی شدند و تلاش کردند بر اساس آن گرایش قرائتی از اسلام را مطرح کنند که با التقاط آن با باورهای مارکسیستی بتوان علیه حکومت پهلوی مبارزه مسلحانه را تئوریزه کرد.
انتخاب نام مجاهدین خلق که در زبان دین کلمهای ناآشنا است در این مقوله ارزیابی می شود.
چرا که در زبان دین هر حرکت نجاتبخش خلق و یا دفاع از مردم تحت عنوان جهاد فی سبیل الله تعبیر میشود و عینیت پیدا میکند.
بعد از دستگیری سعید محسن، اصغر بدیعزادگان، محمد حنیفنژاد به همراه مسعود رجوی در سال ۱۳۵۱ شمسی به اعدام محکوم شدند.
نکته جالب توجه در جریان این دستگیری آن بود که مسعود رجوی به علت همکاری با ساواک از مجازات اعدام و مرگ گریخت و به حبس ابد محکوم شد و سه نفر دیگر اعدام شدند!
گفته میشود که تغییر ایدئولوژیک از اسلام به سمت التقاط نیز از سال ۵۱ شکل گرفته است.
در سال ۶۰ که کشور در گیر تجاوز رژیم بعثی به مرزهای غرب کشور و تصرف مناطق و شهرهای مرزی بود و همچنین التهاب فعالیت گروهکهای ضد انقلاب و تجزیه طلب تعدادی از استانها و مناطق کشور را در برگرفته بود این سازمان بنای تخریب انقلاب و ناسازگاری و ترور مسئولین و کشتار خیابانی مردم را کلید زد.
در تاریخ کمتر اسمی است که به اندازه نام مجاهدین خلق پارادوکسیکال و ضد ونقیض باشد.
ترور خلق، پناه بردن به دشمن جانی خلق و شرورترین و منفورترین انسان نمای قرن (صدام) و دریوزگی و جاسوسی برای دشمن خلقهای عالم یعنی آمریکای جنایتکار از آن سازمان تروریستی چیزی جز آدمکشی و خلق آزاری به نمایش نگذاشته است.
با اعلام جنگ مسلحانه ترور سران تاثیر گذار انقلاب و انفجار در حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری و...
از جمله این جنایات هولناک بود.
در این بین بخشی از افرادی که اعلام جنگ مسلحانه کرده بودند به همراه رئیس جمهور وقت و به همراه آنان از کشور گریختند و سالهای سال بعنوان بازوی اطلاعات و عملیات صدام بر علیه دو ملت ایران و عراق عمل کردند.
بخش یا شاخه دیگری از سازمان تحت نام شاخه لطف الله میثمی که اعلان جنگ نکرده بود در کشور باقی ماند که حتی در زمان جنگ هم آزادانه فعالیت سیاسی داشت و نشریه راه مجاهد را منتشر میکرد.
علاوه بر این از هر دو طیف افرادی اعم از هوادار یا عضو پنهان در داخل کشور ماندند و جریان نفوذ و دادن اطلاعات به دشمن در زمان جنگ و اطلاعات هستهای بعد از جنگ و سایر بدبختیهای متعاقب از همین جا نشات می گرفت و میگیرد.
هماهنگی و هماوایی با سردسته ظالمان عالم یعنی رژیم ضد بشر آمریکا و جلسه با منفور ترین سفاکی که به خون ایرانیان تشنه است و بعنوان نئوناکان صهیونیست در جهان شناخته میشود یعنی جان بولتن را باید تاریکترین حرکت این گروهک در دهه اخیر ارزیابی کرد.
علاوه بر این باید این نکته را یادآور کنیم که تا چند سال قبل حتی رژیم ضد بشر آمریکا این گروهک را در لیست تروریستی قرار داده بود و در سال ۱۳۸۹ دادگاهی در عراق حکم بازداشت مسعود رجوی به همراه مریم رجوی و ۳۹ تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق را به اتهام جنایت علیه بشریت صادر کرد.
در تاریخ کمتر اسمی است که به اندازه نام مجاهدین خلق پارادوکسیکال و ضد ونقیض باشد.
ترور خلق، پناه بردن به دشمن جانی خلق و شرورترین و منفورترین انسان نمای قرن (صدام) و دریوزگی و جاسوسی برای دشمن خلقهای عالم یعنی آمریکای جنایتکار از آن سازمان تروریستی چیزی جز آدمکشی و خلق آزاری به نمایش نگذاشته است.
*عضو هیات علمی دانشگاه رازی کرمانشاه
انتهای پیام/ح/ح