آیا دینی سازی علم به جمود و ایستایی میانجامد؟
یکی از اشکالاتی که به علم دینی مطرح میشود آن است که دین ثابت بوده و معرفت علمی که بر اساس آن ایجاد میشود ثابت خواهد بود و پس از استفاده از ظرفیت های مشخص دین، علم از پویایی میایستد.

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه_ علی عسگری: بر پروژه علم دینی که طرح آن بعد از انقلاب اسلامی گسترش بیشتری یافت اشکالات گوناگونی تا کنون وارد شده است.
گذشته از آنکه این مجموعه اشکالات دارای ریشههای معرفتی بوده و یا اغراض سیاسی-عقیدتی در پشت پرده آن نهان است قصد داریم تا برخی از این اشکالات را در بوته نقد گذاشته و بحث و بررسی کنیم.
علم دینی و جمود
یکی از اشکالاتی که به علم دینی مطرح میشود آن است که دین ثابت بوده و طبیعتاً معرفت علمی که بر اساس آن ایجاد میشود ثابت خواهد بود.
به معنای دیگر تشریع دین در هزار سال پیش به اتمام رسیده و اکنون منابع دینی ما یعنی قرآن و روایت؛ ثابت و فاقد پویایی اند چراکه دیگر پیامبری نیست که آیه جدید بیاورد و امامی نیست که روایت جدید برای ما بیان کند در نتیجه این منابع، ظرفیت مشخصی برای تولید علم دارند؛ پس اگر بر اساس آن ظرفیت های مشخص تولید شود دیگر توانایی تولید علم جدید را ندارند و علم به سکون رسیده و از پویایی میایستد.
آیا نقلی سازی علم منجر به جمود میشود؟
در همین ابتدا برای آنکه به مغالطه جز و کل دچار نشویم باید ذکر کرد که مشخصاً؛ این نقد به برخی از گرایشهای علم دینی علی الخصوص آنها که معتقد به نقلی سازی علم و استخراج آن بر اساس متون دینی هستند وارد میشود نه بر مطلق مبحث علم دینی چرا که فرضا اگر کسی در موضوع علم دینی؛ دین را نه متن مقدس بلکه عقاید و جهان بینی کلی همچون وجود عالم مجرد و تأثیر آن بر ماده و … در نظر بگیرد؛ دیگر ایستایی معنا ندارد همچنان که اعتقاد به ماده گرایی؛ منجر به ایستایی علم نشده است.
اما در خصوص همان نحله هایی که به نوعی از نقلی سازی معتقد اند نیز باز میتوان پاسخهایی داد.
برای نمونه در دفاع از کسانی که علوم انسانی اسلامی را از دریچه فقه دنبال میکنند میتوان گفت که مقوله اجتهاد که در فقه مطرح است؛ بنیادش بر پویایی است.
چراکه کلام مجتهد حکم شرعی است و حکم شرعی؛ نه متن صرف بلکه استنباطات مجتهد است که بنا بر هر عصری؛ طبق شرایط قابلیت تغییر دارد چنانچه از گذشته تا کنون هم فقه و احکام شرعی تغییرات محسوسی داشتهاند.
بنابراین در این موضوع هم ایستایی نمیتواند مطرح شود.
اما در خصوص برخی از گرایشهای دیگر علم دینی که معتقد اند علوم تجربی همچون فیزیک و … را باید از متن مقدس استخراج کرد شاید بتوان دو پاسخ به این اشکال داد:
الف- دین ثابت است اما معرفت دینی خیر: اگر دین را به معنای «ما انزل الله علی الرسول» یعنی آن چیزی که خدا بر پیامبر خود فرستاده تعریف کنید آن وقت قطعاً دین ثابت خواهد بود چراکه امروزه با خاتمیت دین اسلام جریان ارسال وحی نیز متوقف شده است اما معرفت دینی، یعنی فهمی که بشر از وحی به دست آورده در حیطههای مختلف اخلاق، عقاید و احکام همواره دستخوش تغییر، رشد و پویایی بوده است.
ب- بطنهای معنایی قرآن: به آیه چهل سوره نبأ توجه نمائید: «إِنَّا أَنْذَرْنَاکُمْ عَذَابًا قَرِیبًا یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ وَیَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُرَابًا» معنای کلمات به ظاهر بسیار روشن و ساده است، در واقع خداوند در حال بازگو کردن حال کافران در قیامت است که دعا میکنند ای کاش خاک بودیم کنایه از آنکه هرگز زاده نمیشدیم اما این تنها معنای ظاهری آیه است.