تامین اجتماعی؛ پاسخ سرمایهداری به تهدید
لستر تارو در کتاب آینده سرمایه داری: تغییر و تحول ساختاری در نظام سرمایه داری جهان میگوید که تمامی اصلاحات رفاهی و تامینی در نتیجه مورد تهدید قرار گرفتن سرمایهداری شکل گرفته است.

ایسنا/خراسان رضوی لستر تارو در کتاب آینده سرمایه داری: تغییر و تحول ساختاری در نظام سرمایه داری جهان میگوید که تمامی اصلاحات رفاهی و تامینی در نتیجه مورد تهدید قرار گرفتن سرمایهداری شکل گرفته است.
تامین اجتماعی در قرون اخیر هر روز بیش از پیش در جوامع گوناگون اهمیت مییابد و به طور دقیقتر دولتها و حاکمان به اهمیت آن پی میبرند.
نقش و اهمیت نظام تامین اجتماعی به نوعی برساخته شرایط اقتصادی و اجتماعی حاصل از انقلاب صنعتی و ساختارهای شکل گرفته پس از آن است.
در ابتدا جا دارد که نگاهی به تعاریف و مفاهیم نظام تامین اجتماعی در جهان و کشور خودمان بیندازیم تا با پیشزمینه ذهنی بهتری به سراغ بررسی عوامل و شرایط ایجاد نظام تامین اجتماعی در جهان و ایران که مطلب حاضر در صدد آن است برویم.
سازمان بینالمللی کار، تامین اجتماعی را حمایتی میداند که جامعه در مقابل پریشانیهای اقتصادی و اجتماعی پدید آمده به واسطه قطع یا کاهش درآمد بر اثر سالمندی، از کار افتادگی، فوت، بیکاری، بیماری، بارداری و همچنین جبران هزینههای درمانی و نگهداری، به اعضای خود ارائه بدهد.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز در اصل ۲۹ خود به نظام تامین اجتماعی میپردازد و بیان میکند: «برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، از کار افتادگی، بیسرپرستی، حوادث و سوانح، نیاز به مراقبتهای بهداشتی و درمانی به صورت بیمهای و غیر بیمهای (حمایتی) حقی است همگانی و دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یکایک افراد تامین کند.»
با این تعاریف حداقل میدانیم که نظام تامین اجتماعی درصدد این است تا از کارگران و نیروی کار در دوران فعالیت در راستای حفظ توان کار وی و در مقابل حوادث و بیماریها حمایت کند و از طرفی با تامین دوران بازنشستگی وی امیدی را برای فعالیت کارگر فراهم کند، اما این نظام با این کارکرد چگونه شکل گرفت؟
جایگزینی ماشین با نیروی انسانی
در دوران پیش از انقلاب صنعتی محوریت تولید با نیرو و بازوی انسانی بود اما با وقوع انقلاب صنعتی و به طور خاص اختراع ماشین بخار که امکان انجام کار را با صرف گرما فراهم آورده بود و بازدهی فراوانی را به کارخانهها و حمل و نقل آورده بود در این فرایند این نقش محوری از بازوی انسانی گرفته شد و به ماشین داده شد و در همین راستا نیروی کار انسانی اهمیت کمتری پیدا کرد.
بازدهی بالای ماشینها سبب تولید ثروت فراوانی شد که صاحبان ابزار تولید یا همان سرمایهدارها بسیار بیشتر از نیروی کار انسانی از این ثمرات بهرهمند میشدند و این شرایط سبب ایجاد دو طبقه مجزا؛ یکی غنی و دیگری فقیر شد.
هرچه انقلاب صنعتی بیشتر در مسیر خود پیش میرفت و ثمرات ثروت حاصل از شیوه جدید تولید افزونتر میشد این شکاف میان طبقه کارگر و صاحبان سرمایه و ابزار تولید بیشتر میشد.
این شکاف شرایطی را ایجاد میکرد تا این طبقه بیبهره از ثمرات تولید و انقلاب صنعتی برای دست یافتن به این ثمرات اقتصادی دست به مبارزه بزنند و این مبارزه را هر روزه شدت ببخشد.
فقر، تشدید کننده تضاد میان کارگران و صاحبان سرمایه
در مجموع فقر طبقه کارگر و شکاف طبقاتی موجود با سرمایهداران باعث تشدید روزانه تضاد در این جوامع صنعتی میشد و از طرفی مکاتب سوسیالیسم و کمونیسم با حمایت از نیروی کار انسانی و مکتب کلاسیک با توجه به اهمیتی که برای سرمایه قائل بود، با حمایت از نیروی مکانیکی، این تضاد را تشدید میکردند.
تضاد موجود، مبارزات و اعتراضات مداوم کارگران را به همراه داشت و این مبارزات به اشکال مختلف از جمله اعتصاب و حتی در مواردی نابود کردن ماشینهای کارخانهها و ابزارآلات صنعتی و خطری جدی برای صاحبان سرمایه و ابزار تولید محسوب میشد، خطری که با افزایش فقر، بیکاری، امراض مختلف ناشی از شرایط زندگی در شهرهای صنعتی و عدم برخورداری از شرایط درمانی مناسب همگی شرایطی را فراهم میکرد که جایگاه سرمایهداران را تهدید میکرد.
بدین شکل شرایط ایجاد شده در نتیجه شکاف طبقاتی و عدم بهرهمندی طبقه کارگر از ثمرات تولید و بیتوجهی دولتها و سرمایهداران به وضعیت اسفبار مردم فضایی نامناسبی را برای رشد انقلاب صنعتی ایجاد کرد و اعتراضات و اعتصابات کارگران باعث ایجاد نابسامانی در فضای کارخانهها و کارگاهها شد و در نتیجه کاهش تولید، منافع صاحبان سرمایه را با چالش مواجه کرد به دنبال این امر سرمایهداران و دولتها برای اینکه جامعه صنعتی بدون ناآرامیها به کار خود ادامه بدهد لزوم چارچوبی از خدمات عمومی را الزامی دانستند اما در ادامه دریافتند که صرفا با ایجاد چارچوبهایی چون تعیین حداقل ساعت کار، تامین بهداشت و تامین حقوق در شرایط بیماری جز با انجام اصلاحات در ساختارها و به طور خاص ساختارهای دولتی به دست نخواهد آمد.
خدمات عمومی راه مقابله با تضادها
صاحبان سرمایه و دولتها برای مقابله با تضادهای موجود در جامعه صنعتی و تغییر مسیر شرایط اجتماعی از چالشها به سوی توسعه، اشکالی از خدمات عمومی را صورت دادند و در مسیر تکامل این خدمات نیاز به تامین اجتماعی احساس شد.
بر همین منوال اصلاحاتی قانونی در مورد روابط کارگر و کارفرما صورت گرفت که این امر به این روابط که پیشتر صرفا روابطی سلیقهای بودند، شکلی حقوقی داد و آنها را تا حدودی از نفع یک جانبه کارفرما رها کرد.
مشخصا میتوان دید که انجام چنین اصلاحاتی لازمه حفظ ساختارهای موجود و نظام سرمایهداری بوده است، چنانکه لستر تارو در کتاب آینده سرمایهداری: تغییر و تحول ساختاری در نظام سرمایه داری جهان میگوید: « ثروتمندان زیرکتر از آن هستند که مارکس تصور میکرد، آنان دریافتند که ادامه بقای درازمدتشان به این بستگی دارد که شرایط انقلابی را از بین ببرند و همین کار را کردند».
وی همچنین تاکید میکند که تمامی اصلاحات رفاهی و تامینی در نتیجه مورد تهدید قرار گرفتن سرمایهداری شکل گرفته است.
در سال ۱۸۶۹ بیسمارک، صدراعظم آلمان، برنامههایی را برای برقراری بیمه اجباری کارگران در برابر بیماری، پیری، سوانح ناشی از کار و از کارافتادگی طراحی کرد و در سال ۱۸۶۱ برنامه امور تامین اجتماعی را به پارلمان ارائه کرد و این اقدامات و اقدامات دیگر برای جلوگیری از قدرت گرفتن سوسیالیستهایی که در سال ۶۹ به مجلس آلمان وارد شده بودند، انجام شد.
در مجموع سرمایهداران برای حفظ تسلط خود بر تولید، افزایش بهرهوری و کسب سود بیشتر و جلوگیری از شورشها و انقلابها اقداماتی را در جهت تامین و رفاه کارگران انجام دادند و نگاه خود را به کارگر تغییر دادند و آن را عنصری قابل سرمایهگذاری قلمداد کردند و بقای خود را در گرو نیروی کار سالم و تامین دیدند و در همین راستا حمایتهای مختلفی اعم از درمانی، بیکاری و مواردی از این دست را در دست اقدام قرار دادند که به مرور و در شرایط مختلف به این موارد افزوده شد.
در نتیجه دولتها به وضع قوانین مختلف پرداختند تا این الزامات را به صورت قانون در آورند.
جهانیشدن تامین اجتماعی
مساله تامین اجتماعی به مرور مسالهای جهانی شد و شکلگیری حقوق بینالملل کار، سازمان بینالمللی کار و اتحادیه بینالمللی تامین اجتماعی از نشانههای جهانی شدن مساله تامین اجتماعی هستند و در عین حال این نهادها و قوانین در راستای جهانی شدن مساله تامین اجتماعی در جهان حائز اهمیت هستند و در این راستا ایفای نقش میکنند.
به دنبال این جریان همانطور که قبلتر اشاره شد سرمایهداران اقداماتی را در راستای تامین و حمایت از نیروی کار انجام دادند که این اقدامات با گذشت زمان گسترش پیدا کرد و به صورت بیمههای اجتماعی درآمد و حتی در ادامه و به سبب اثربخشی این اقدامات دولتها نیز به این معادله ورود کردند و سبب گسترش این اقدامات و شکلگیری نظامهای تامین اجتماعی شدند و مسائل تامینی و حمایتی را از سطح ارتباط میان کارگر و کارفرما به سطح ملی رساندند و در نتیجه فعالیتهای مجزا مربوط به مسائل بهداشتی، درمانی، بازنشستگی و امثال آن به صورت یکپارچه و فراگیر در آمد و نظام تامین اجتماعی را شکل داد.
در مجموع سرمایهداران و دولتها در راستای افزایش تولید و ثروت خود و انجام توسعه راهی را جز انجام اصلاحاتی در راستای خدمات عمومی و رفاه اجتماعی نیافتند.
در همین میان روزبهروز تامین اجتماعی مفهوم عمیقتر و کاملتری به خود گرفت و ابعاد پیچیدهتری پیدا کرد و سطوح بیشتری از زندگی مردم را حداقل در ساختارهای قانونی تحت پوشش خود قرار داد.
امروزه میتوان تامین اجتماعی را حقی برای همه مردم دانست که تمام طول عمر آنها و حتی دوران پیش و پس از تولدشان را تحت پوشش قرار میدهد و در عین حال همانطور که بیان شد این امر برای دولتها و سرمایهداران مبرهن شده است که عدالت اجتماعی زمینهساز توسعه در حوزههای مختلف اعم از اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است کما اینکه بسیاری از صاحبنظران رشد اقتصادی را در ارتباطی تنگاتنگ با این مساله میدانند و در واقع یک ارتباط دوسویه برای آن تصویر میکنند که هر کدام مولد دیگری است.
تامین اجتماعی در ایران
تامین اجتماعی در ایران نیز سابقه طولانی دارد اما مشخصا نه به قدمت جوامع صنعتی اروپایی.
پرداختن به تمامی مراحل شکلگیری و تکامل نظام تامین اجتماعی در ایران از حوصله این بحث خارج است، اما میتوان یک سری از این موار را از نظر گذراند.
پیشینیه تامین اجتماعی به تصویب اولین قانون استخدامی کشوری در سال ۱۳۰۱ باز میگردد که در طی آن نظامی برای بازنشستگی به وجود آمد و اصولی از جمله حق و تامین خاص برای کسانی که پس از خدمت توانایی فعالیت خود را از دست میدهند، مقرری خاص برای کسانی که به هر علتی علیل و از کار افتاده میشوند و حمایت کارفرمایان از هر مستخدم که فوت میشود، در این نظام جای گرفتند.
این اولین اقدام قانون در راستای شکلگیری تامین اجتماعی در ایران بود که در پی آن نخستین اقدام عملی با تشکیل صندوق احتیاط کارگران راهآهن در سال ۱۳۰۹ توسط دولت انجام شد که تسهیلاتی را برای کارگرانی که در حین کار دچار سانحه میشوند و در نتیجه آسیب میبینند یا فوت میشوند در نظر گرفت.
این اقدامات به مرور و در حوزههای مختلف بسط پیدا کردند و اشکال مختلف به خود گرفتند.
در سال ۱۳۱۵ پوشش بیمهای برای کارگران صنعتی در راستای نظامنامه کارخانجات و موسسات صنعتی به تصویب رسید.
در ادامه در اقدامی حائز اهمیت قانون کار در سال ۱۳۲۵ توسط هیات دولت تصویب شد و بنا بر آن کارفرمایان علاوه بر رعایت قانون بیمه کارگران مکلف بودند که صندوق بهداشت و صندوق تعاون را در هر کارگاه تشکیل دهند.
در سال ۱۳۲۸ وزارت کار تاسیس شد که این وزارتخانه و نقش آن از ابتدای تاسیس تا به امروز دستخوش تغییرات فراوانی شده است.
در همان زمان صندوق تعاون و بیمه کارگران برای معالجه و پرداخت غرامت کارگران تشکیل شد.
در سال ۱۳۳۱ نیز لایحه قانونی بیمههای اجتماعی کارگران تصویب شد و بنابر آن سازمان مستقلی به نام سازمان بیمههای اجتماعی کارگران تاسیس شد که موظف بود کمکها و مزایایی که در لایحه مقرر شده بود را برای کارگران بیمهشده تامین کند.
در فروردین سال ۱۳۴۲ سازمان بیمههای اجتماعی کارگران به سازمان بیمههای اجتماعی تغییر نام یافت و بدین منوال زیر نظر وزارت کار و امور اجتماعی به فعالیت خود ادامه داد.
در سال ۱۳۴۷ بیمههای اجتماعی روستاییان به تصویب رسید.
چهار سال بعد یعنی در سال ۱۳۵۱ قانون تامین خدمات درمانی مستخدمین دولت در ۱۸ ماده تصویب شد و سازمان تامین خدمات درمانی نیز تشکیل شد.
در سال ۱۳۵۳ وزارت رفاه اجتماعی تاسیس شد و در نتیجه امور مربوط به رفاه، بیمه و درمان همگی زیرنظر این وزارت قرار گرفت.
در سال ۱۳۵۴ به نوعی یکی از مهمترین گامها در شکلگیری نظام تامین اجتماعی در ایران برداشته شد که در این راستا قانون تامین اجتماعی به تصویب رسید و سازمان تامین اجتماعی نیز تشکیل شد و همچنین بیمههای اجتماعی روستاییان که در سال ۴۷ تشکیل شده بود در این سازمان ادغام شد.
وزارت رفاه دو سال پس از تشکیل منحل شد و وزارت بهداری و بهزیستی جایگزین آن شد و همچنین سازمان تامین اجتماعی به صندوق تامین اجتماعی تغییر نام داد و تعهدات و امکانات درمانی آن به وزارت بهداری واگذار شد اما در سال ۱۳۵۸ با تصویب لایحهای در شورای انقلاب، سازمان تامین اجتماعی مجددا احیا شد.
پس از انقلاب چیستی تامین اجتماعی و وظایف دولت در قبال شکلگیری این ساختار در اصل ۲۹ قانون اساسی گنجانده شد.
در دوران جنگ تغییرات چندانی در نظام تامین اجتماعی صورت نگرفت البته در سال ۱۳۶۶ قانون بیمه بیکاری تصویب شد.
در دوران پس از جنگ با شروع برنامههای توسعه تامین اجتماعی نیز در دستور کار قرار گرفت.
در سال ۱۳۶۷ نیز قانونی برای بازنشستگی پیش از موعد بیمهشدگان تصویب شد که این قانون با کاهش سن و تجربه برای بازنشستگی هزینههای زیادی را بر روی دست صندوق تامین اجتماعی گذاشت.
دو سال بعد نیز تغییری عملکردی اتفاق افتاد و با تصویب قانونی ارائه تعهدات درمانی و اداره امروز مراکز درمانی سازمان تامین اجتماعی از وزارت بهداشت به سازمان تامین اجتماعی محول شد.
در راستای حمیاتهای درمانی در سال ۱۳۷۳ قانون بیمه همگانی خدمات مصوب شد.
با تاسیس وزارت رفاه و تامین اجتماعی در سال ۱۳۸۱ اقدامی ساختاری در جهت یکپارچه کردن نهادهای خدماتی حمایتی و بیمهای صورت گرفت که تاسیس این وزارتخانه از همان ابتدا مخالفان سرسختی داشت و حتی در سالهای آغازین فعالیت خود نیز سخن از ادغام یا انحلال آن زده میشد و این وزارتخانه با چالشهای زیادی روبهرو بود تا اینکه در نهایت در سال ۱۳۹۰ با وزارتخانههای تعاون، کار و امور اجتماعی ادغام شد و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را شکل داد که کماکان این وزارتخانه به همان شکل پابرجاست.
امروز با اینکه قریب به یک قرن از آغاز نخستین گامها برای شکلگیری نظام تامین اجتماعی در ایران میگذرد و تلاشهای فراوانی برای شکلگیری این ساختار شده و بارها شکل و شمایل آن نیز تغییر کرده است اما کماکان چالشهای اساسی پیش روی آن است؛چالشهایی که در قالبهای سیاسی، ساختاری، قانونی و مالی تقسیمبندی میشوند که در عین مجزا بودن، پیوستگی تنگاتنگی با هم دارند که قطعا برای اصلاح این ساختار نیاز به اقدامی همهجانبه و اساسی دارند که پرداختن به ریز آنها در این مطلب نمیگنجد.
منابع:
ستاریفر، محمد (۱۳۷۸).
《زمینه تاریخی تامین اجتماعی》، فصلنامه تامین اجتماعی دوره اول، شماره اول
ستاریفر، محمد، (۱۳۸۱).
《طرح برپایی نظام جامع تامین اجتماعی کشور》، فصلنامه برنامه و بودجه، شماره ۷۴
نونژاد، مسعود و دیگران، (۱۳۸۷)، 《تاثیر تامین اجتماعی بر رشد اقتصادی در ایران》، اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره ۲۵۸
سبحانیان محمد هادی، (۱۳۹۵)، 《نظام رفاه و تامین اجتماعی در ایران؛ برخی چالشها و راهکارهای برون رفت از آنها، موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی》، موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی
انتهای پیام