طلاق؛ معضلی برای کودک تا پیر
یک جامعهشناس گفت: طلاق پدیده شومی است که این روزها در جامعه رواج داشته و از کودک گرفته تا یک پیرمرد یا پیرزن را تحت تأثیر قرار میدهد.

ایسنا/لرستان یک جامعهشناس گفت: طلاق پدیده شومی است که این روزها در جامعه رواج داشته و از کودک گرفته تا یک پیرمرد یا پیرزن را تحت تأثیر قرار میدهد.
تهمینه بیرانوند در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: در اینکه طلاق پدیده شومی است که این روزها گریبان جامعه را گرفته حرفی نیست ولی در بعضی مواقع این امر اجتناب ناپذیر است و این نشان از حکمت دین اسلام دارد که با اینکه طلاق را مذموم می دارد ولی آن را ممنوع نمیکند.
وی با اشاره به اینکه برخلاف برخی از ادیان که طلاق در آن حرام است و زوجی که هیچ سازشی با یکدیگر ندارند باید بسوزند و بسازند و یا اینکه به راههایی کشیده شوند که به هیچ وجه قابل قبول نیست، عنوان کرد: اگر هر دوی زوجین به این نتیجه رسیده باشند که طلاق به نفع آنهاست و راضی به جدایی باشند نمیتوان از پیامدهایی که هرکدام از آنها را درگیر خواهد کرد به راحتی گذشت.
پیامدهای اجتماعی طلاق برای زنان
بیرانوند با اشاره به اینکه غالباً طلاق پیامدهایی در ابعاد فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی به همراه خواهد داشت، تأکید کرد: در این میان سهم زنان از این پیامدها و ناخوشیها بیشتر خواهد بود.
این جامعهشناس با بیان اینکه زنان پس از طلاق در معرض فشارهای روحی و روانی قرار میگیرند، عنوان کرد: زنی که با هزار امید و آرزو پا در خانه مردی میگذارد هیچ گاه تصور پاشیده شدن کانون زندگیش را ندارد ولی زمانیکه با این مسئله مواجه میشود یأس و ناامیدی است که با اینگونه زنان همراه خواهد شد و در بعضی از موارد آنها را تا مرز افسردگی نیز میبرد.
وی افزود: اضطراب و نگرانی از بازگشت به منزل پدری، نوع برخورد اطرافیان، ترس از سرزنش شدن در مورد عدم توانایی اداره زندگی و در بعضی مواقع عذاب وجدان و پشیمانی مشکلات روحی دیگری است که زنان مطلقه را با خود درگیر میکند.
بیرانوند با بیان اینکه اگر زنی که طلاق گرفته دارای فرزند باشد مشکلات بیشتری در انتظار اوست، عنوان کرد: به دلیل اینکه حق حضانت زنان بر کودکان باتوجه به قانون مدنی تا هفت سالگی است، جدایی از فرزند نیز از مشکلاتی است که به شدت زنان را رنج خواهد داد و از سوی دیگر این مورد تبدیل به حربهای شده برای برخی از مردان سود جو که با دادن حق حضانت به زنان در قبال گذشتن از حقوق مالی خویش آنها را از حقوق حقه خویش محروم کنند و برخی دیگر از کودکان بهعنوان ابزاری برای انتقام ازهمسران سابق خود استفاده و آنها را از دیدار کودکان خود محروم میکنند.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه پیامدهای اجتماعی طلاق مسئله بعدی زنان مطلقه است، ادامه داد: عدم پذیرش فرزندان زنان مطلقه در ازدواجهای بعدی، ترس از ازدواج با اینگونه از زنان با تصور داشتن مشکلات شخصیتی و وقوع طلاق مجدد، انتخاب بهعنوان همسر دوم و صیغهای، در امان نبودن از طعنهها و کنجکاویهای اطرافیان، سرخوردگی اجتماعی و بسیاری دیگر از این دست امور، ازجمله معضلات اجتماعی است که زنان مطلقه را با چالشی سخت رو به رو خواهد کرد.
وی ادامه داد: اگر زنی که مطلقه شده است به هر دلیلی نتواند به خانه پدری بازگردد و از حمایت آنها بهرهمند شود باید با مشکلات اقتصادی نیز دست و پنجه نرم کند، زنانی که دارای درآمد و سرمایه مالی نیستند بعد از طلاق اگر از جانب فرد دیگری حمایت نشوند برای تأمین مسکن و مایحتاج زندگی خود نیز دچار مشکلاتی خواهند شد و اگر حضانت فرزندان را هم بر عهده گرفته باشند اوضاع به مراتب سختتر خواهد بود و متاسفانه در بعضی از موارد دیده شده که این زنان برای تأمین نیازهای اقتصادی خود به سمت فعالیتهای بزهکارانه کشیده شدهاند.
پیامدهای اجتماعی طلاق برای مردان
بیرانوند با اشاره به اینکه میتوان گفت مردان نسبت به زنان با آسیبهای کمتری مواجه هستند، افزود: مردان هم از این آسیبها در امان نیستند، افزایش بزهکاری در مردان مطلقه، اختلالات و انحرافات جنسی، تمایل به زندگی مجردی و ...
از جمله آسیبهایی است که این مردان را تهدید میکند.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه طلاق برای کودکان و زنان پیامدهای ناگواری را به همراه دارد ولی نباید فراموش کرد که این مسئله عواقب ناگوار و آسیبهایی را نیز برای مردان به وجود خواهد آورد، عنوان کرد: مردان نیز با مشکلات روحی و روانی نظیر افسردگی، یأس، ناامیدی و کاهش اعتماد به نفس بعد از طلاق مواجه می شوند و همانند زنان در این دوران مستعد ابتلاء به افسردگی هستند.
وی ادامه داد: مردان به دلیل تفاوت در مکانیزمهای دفاعیشان با زنان و بسته به شخصیتی که دارند ممکن است بعد از طلاق دچار مشکلاتی نظیر ناراحتیهای قلبی و عروقی، بیماریهای ریوی و گوارشی و ریزش موی سر شوند.
پیامدهای اجتماعی طلاق برای فرزندان
بیرانوند با بیان اینکه اکثر والدین مطلقه، در مورد واکنشهای کودکشان نسبت به جدایی و طلاق، خیلی نگران هستند، افزود: آنها میخواهند بدانند آیا کودک من سالم و شاداب رشد خواهد کرد؟
این درحالی است که جدایی پدر و مادر یک اثر آنی و زود گذر نیست بلکه در تمامی مراحل زندگی فرزندان اثرات منفی و زیان باری را بر جای خواهد گذاشت.
این جامعهشناس افزود: پراکنده شدن اعضای خانواده و محرومیت فرزندان از سرپرستی مشترک والدین، پس از فروپاشی و از هم گسیختگی خانواده آنان را از داشتن مواهب و مزایای زندگی خانوادگی محروم و هویت فردی و خانوادگی فرزندان طلاق را مختل میکند.
وی افزود: فرزندان که بر اثر طلاق والدین، حامیان اصلی خود را از دست میدهند بیشاز دیگران در خطرند و به راحتی فریب ظاهر آراسته و سخنان فریبنده افراد را میخورند.
بیرانوند با اشاره به اینکه طلاق آثار مخرب معنوی و مادی زیان باری در پی دارد که بارزترین نتیجه آن از نظر کمی و کیفی بر روی کودکان است، عنوان کرد: بیگمان بعضی از بزهکاران جوان متعلق به خانوادههایی هستند که دچار تعارض و کشمکشهای خانوادگی و اختلالات روانی و عاطفی هستند.
این جامعهشناس بیان کرد: وجود تنشهای روانی و اختلالات عاطفی در خانواده کودک میتواند او را وادار به فرار از خانه کند تا با گروه بزهکاران همکاری و تشریک مساعی کند.
وی تصریح کرد: در روانشناسی جنایی، بروز انحرافات اجتماعی یا جامعه زدگی و تشکیل گروه آسیبدیدگان اجتماعی، ثمره جراحت عاطفی کودکان در خانوادههای طلاق تشخیص داده می شود.
بیرانوند بیان کرد: طلاق علاوهبر ناراحتیهای روانی و گرفتاریهای زندگی، فرزندانی را برجای میگذارد که به علت پرورش در شرایط نامساعد از نظر روانی و جسمانی وضع طبیعی ندارند.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه طلاق موجب افسردگی نوجوانان میشود، به نحوی که کمتر از زندگی لذت میبرند، عنوان کرد: در این شرایط بیاشتهایی بر آنان چیره شده و خسته به نظر میرسند، همچنین روحیه وسواسی و اضطراب، پرخاشگری و عصیان، بیقراری، حسادت، سوء ظن و سماجت از دیگر حالاتی است که در بچههای طلاق دیده میشود، البته سن کودک در زمان طلاق، در واکنش او نسبت به این رویداد مهم است.
وی تأکید کرد: تجربه طلاق برای تمام اعضای خانواده اضطرابزا و رفتار کودکان بعداز طلاق، نشان دهنده این اضطراب است، پس از جدایی بلافاصله میزان اختلالات عاطفی و رفتاری در کودکان بالا می رود.
انتهای پیام