برابری حقوق زنان و مطالبه آن مسئله جهان اسلامی و ایرانی نیست
دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو ایران در «جایگاه زن در تمدن ایران و اسلام» گفت: برابری حقوق زنان و مطالبه آن مسئله جهان اسلامی و جهان ایرانی نیست، بلکه مسأله جهان غرب هم بوده و همچنان هست.

وی در خصوص چگونگی اعطای جایگاه آزاد به زن توسط اسلام و زنده نگاهداشتن زن چنین بیان داشت: به گفته امام خمینی (ره)، زنان مربی بزرگ جامعه هستند.
مردان توسط زنان پرورش یافتهاند.
خوشبختی و بدبختی یک کشور به زنان بستگی دارد.
امام خمینی (ره) معتقد بود که در دوره رژیم شاه، زن نسبت به آنچه در طول سه دوره اسلامی انجام داد، عذاب شدیدتری را متحمل شده است.
در هر دو دوره زنان رنج میکشیدند و این اسلام بود که آنها را نجات داد.
امام خمینی دیدگاه فعلی و تبلیغات منفی مبنی بر اینکه اسلام زنان را منزوی میکند، رد کرد.
این رویکرد جدید به زنان آنها را ترغیب میکند تا نقاط قوت خود را بازیابی کنند.
بنابر نظر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در مورد حقوق بشر؛ هیچ تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد.
زنان مانند مردان حق تعیین سرنوشت خود را دارند و در انتخاب کردن، تفکر، آموزش و هر نوع فعالیت اقتصادی و اجتماعی آزاد هستند.
امام خمینی (ره) مرتباً زنان را به شرکت در انتخابات ترغیب میکند و به بیان خود اظهار داشتند؛ آنچه که من لزوماً احساس به متذکر شدن آن میکنم، مشارکت زنان شجاع انقلابی است و یادآور میشوم که زنان در کنار مردان حضور دارند و حتی بیش از مردان جایگاه حیاتی در انقلاب اسلامی دارند و آنها باید توجه داشته باشند که امروز در رأی دادن به جمهوری اسلامی، نقش خودشان را در ساخت کشور و اسلام ایفا میکنند.
رئیس اتحادیه جهانی زنان مسلمان تصریح کرد: امام خمینی (ره) با تأکید بر کیفیت حقوق زن و مرد، بر آزادی قانونی زن در همه ابعاد اجتماعی و در همه عرصهها تأکید کرده است.
ایشان در وصیتنامه خود به زنان پرداخت و از آنها خواسته که در عرصههای فرهنگی، اقتصادی و همچنین نظامی شرکت کنند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، مشارکت و حضور زنان در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی را برای تحقق اهداف مقدس اسلام و قرآن، بسیار ضروری و مهم دانسته و به نقل از ایشان؛ اسلام آرزو میکند زن به بالاترین سطح رشد ذهنی، سیاسی و علمی برسد.
وی همچنین اظهار داشته که ما بر اساس آموزش عالی اسلام بر این باوریم که در هر جامعه بشری زن موظف است تمام تلاش خود را برای رشد اجتماعی و سیاسی انجام دهد و آنها باید مسئولیتها را بپذیرند و خود را برای داشتن فرصتهای لازم آماده کنند.
به طور کلی، از سخنان امام خمینی (ره) میتوان دریافت که وی تحصیلات زن، مشارکت در امور سیاسی، مشاغل و فعالیتهای اقتصادی را کاملاً قانونی دانسته است و مطابق با تأکید و ادعای اسلام باید این حق به زن داده شود.
وی تصریح کرد: در طول انقلاب اسلامی، زنان ایرانی و مسلمان در همه عرصههای اجتماعی و سیاسی شرکت میکنند.
آنها ثابت کردهاند که ضمن عفت بیحد و حصر، میتوانند در تاریخ جهان و تاریخ اسلام تغییر ایجاد نمایند.
نهضت اسلامی به برکت اسلام تغییر بسیار زیادی را در روح و روان زن و مرد در جامعه ایجاد کرده است.
زنان متعهد ایرانی، کشور را از آشفتگی حکومت امپراتوری یا حکومت امپریالیستی آزاد کردند.
ما زنان مسلمان به آنها برای قیام و تلاش در تحقق اهداف اسلام مدیون هستیم.
به یاد بیاورید که چگونه این تحولات رخ داد هنگامیکه زن وارد عرصه میشود، زنانی که نوزادان خود را در آغوش دارند، زنان پیر و جوان به پشت بامها رفتند و فریاد الله اکبر سر دادند.
به یاد داشته باشید که چگونه یک زن در میان آن همه شلوغی، با کسانی که هیچ ترسی از خدا نداشتند و به دنبال خرد کردن آنها با تانکها بودند، روبرو شد.
این زمانی رخ میدهد که خداوند یاور آنها باشد.
این روحیه فقط توسط روح زن اسلامی تحقق مییابد، زیرا این اعمال برای خدا بوده و دست خداوند در آن نقش دارد.
اگر اکنون در مورد زنان فکر کنیم، متوجه خواهیم شد که زنان در کجا قرارگرفته اند.
زنان اسلامی به ویژه زن ایرانی مذهبیتر شده است.
جمال در پایان سخنانش گفت: آیا زن ایرانی کاملاً کنار گذاشته شده است یا آنها در حال توسعه پروژهها، شانه به شانه با مردان هستند؟
این همان چیزی است که اسلام برای آنها محقق کرده است.
این واقعاً با تغییراتی که در سایر کشورهای اسلامی اتفاق افتاده است و در آنجا اسلام واقعی برای آشکار شدن وجود ندارد، متناقض است.
جایگاههایی که زنان در آن قرار دارند با پیروزی انقلاب اسلامی برقرار است.
خانمها ثابت کردهاند که در این جنبش پیشرو هستند.
آنها ثابت کردهاند که رهبری و خط مقدم جامعه توسط زن محقق میشود.
تمام مردان و زنان جهان از زنان ایران درس گرفتند زیرا این زنان پیشگام جنبش اسلامی در جهان هستند.
آنها سهم زیادی در نهضت اسلامی دارند.
آینده اسلام به حمایت آنها بستگی دارد.
اگر رهبر وجود نداشته باشد و زن نباشد بیشترین بخش از رشد انقلاب اسلامی حاصل نمیشود.
بنابراین ما میتوانیم زن را در کنار رهبری قرار دهیم، چرا که آنها میتوانند برای رهبری تأثیرگذار باشند.
میخواهم از همه زنان انقلاب اسلامی تشکر کنم.
از همه زنان بخشنده، زنانی که جان خود را فدا کردند، زنانی که سلامتی خود را از دست داده اند، زنانی که تمام توان خود را برای داشتن این پیروزی به کار بستند.
از خداوند سبحان بهترین جایگاه را برای تمام این زنان در بهشت مسئلت دارم.
برابری حقوق زنان و مطالبه آن مسئله جهان اسلامی و جهان ایرانی نیست
حجت الله ایوبی، دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو ایران و عضو شورای سیاستگذاری همایش بینالمللی «جایگاه زن در تمدن ایران و اسلام» نیز در افتتاحیه همایش ضمن پیامی پژوهشهای صورت گرفته در خصوص جایگاه زنان در تمدنهای جهانی را درخور بحث و کنکاش دقیق و عالمانه دانست و این چنین بیان کرد: برابری حقوق زنان و مطالبه آن مسئله جهان اسلامی و جهان ایرانی نیست، بلکه در جهان غرب هم بوده و همچنان هست.
گفتمان حاکم بر روابط زن و مرد در جهان غرب بنابر نظر پیر بوردیو (جامعهشناس فرانسوی)، سلطه مردانه و حاکمیت مردان بر زنان است.
این سلطه در غرب در ضمیر ناخودآگاه زنان و مردان نهادینه شده و زنان این سلطه را پذیرفتهاند و آن را مشروع میدانند.
در راستای پذیرش این سلطه بوردیو آن را به عنوان «خشونت نمادین» نامگذاری کرده است.
خشونت نمادین به معنای پذیرش خشونت و تسلط بر اساس نظام ارزشی و باورها و اعتقادات است.
وی افزود: در جهان غرب از سال ۱۸۴۸ حق رأی تنها برای مردان عمومیت پیدا کرد.
از قرن بیستم سال ۱۹۱۹ در کشورهای اسکاندیناوی، فنلاند و نروژ و دیگر کشورها به تدریج حق رأی زنان پذیرفته شد.
در فرانسه سال ۱۹۴۲ و آخرین کشور اروپایی در سال ۱۹۷۰ پذیرفتند که زنان حق رأی دارند.
برای اینکه گفتمان حاکم سلطه مردها بود و زنها صلاحیت حضور در عرصههای سیاسی و اجتماعی را نداشتند.
به تعبیر پیر بوردیو این عدم صلاحیت را خود زنها پذیرفتند و به همین دلیل است که بعد از عمومی شدن حق رأی، آمار و تحقیقات نشان میدهد که در جهان غرب درصد بانوانی که وارد مجلس و پارلمانها میشوند و به پستها و مناصب سیاسی بالا رسیدهاند بسیار پایین بود، در نتیجه در کشورهای غربی از سالهای دو هزار به بعد احزاب سیاسی را بر اساس قانون مجبور کردند که تعداد نامزدهای زن و مرد برابر باشد.
ایوبی در ادامه سخنانش اظهار کرد: در جهان ایرانی و ایران باستان گفتمان حاکم، گفتمان احترام به بانو و حقوق زن بود.
گفته میشود که در دوران پادشاهان ماد، ما شاهد زنسالاری هستیم و گفتمان حاکم، حاکمیت زنها است.
در دوران هخامنشی بخشی از تاریخ پر افتخار این سرزمین و بخشی از هویت ما ایرانیها مسئله حقوق زمان بارداری زنان را داریم و زنها حق حضانت دارند.
زنهایی داریم که سرکارگرند.
«آرتیمیس» فرمانده سپاه بوده و به همراه لشکر خشایار در لشکرکشی به یونان شرکت کرده و این نشان میدهد که گفتمان حاکم گفتمان حضور فعال زنها در عرصههای سیاسی، اجتماعی و حتی نظامی بوده است.
مهرههایی از زمان هخامنشی پیدا شده که زنان سرپرست برخی از ادارات هستند.
همچنین در شاهنامه فردوسی ما زنان قهرمان را داریم.
وی تصریح کرد: اسلام در جزیره العرب ظهور پیدا کرد و پیامبر اکرم (ص) در آنجا مبعوث شد.
در جهانی که گفتمان غالب، گفتمان نادیده انگاشتن زن بود.
در فرهنگ جهان عرب زن یک کالا و شیء بود، جز داراییها و املاک افراد تلقی میشد.
دخترها را زنده به گور میکردند و داشتن دختر ننگ بود.
در چنین شرایطی اسلام ظهور کرد و پیامبر اکرم (ص) آن مقام بالا را به زن داد، حضرت خدیجه (س) و همچنین حضرت فاطمه (س) مقام بالایی داشتند.
ایرانیها اسلام را پذیرفتند و طبیعی بود که در فرهنگ ما ایرانیها به خاطر جایگاهی که برای زن در فرهنگمان قائل بودیم و هستیم، حضرت فاطمه (س) به خاطر کمالاتی که دارد بسیار برجسته است.
دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو ایران گفت: در عهد قاجار به تدریج نگاه سختگیرانه در جامعه متدینین غالب میشود و زنها را به حاشیه میرانند و از صحنه جامعه کنار کشیده میشود.
در عصر پهلوی، رضاشاه تحت تأثیر فراوان آتاتورک بود و به این باور و جمعبندی غیر عالمانه رسیده بود که زنها در صورتی میتوانند در عرصههای اجتماعی حاضر شود که دست از حجاب و سنتهایشان بردارند.
زن سنتی و زن ایرانی و مسلمان بر سر دوراهی حضور در عرصههای اجتماعی و حفظ ارزشها، عقاید، حجاب و سنتها قرار گرفته بود.
طبیعی بود که برخی راه دوم را انتخاب کردند و صحنه سیاست کمتر و صحنههای اجتماعی جولانگاه بانوان و زنانی شد که دست از آئینها و سنتهای خودشان شستند.
اما جامعه بزرگی از زنها به طور طبیعی راه اول را انتخاب کردند و باز در این دوران به دلیل شکاف بین سنت و مدرنیته و به دلیل برخورد غیر عالمانه با مسئله نوآوری و نوگرایی و در مقابل هم قرار گرفتن سنتها و ارزشها و تجدد، زنان این سرزمین و این روزگار و زنان متدین به خانهها رفتند.
خانهنشینی، عدم حضور در عرصههای اجتماعی و عدم ظهور و بروز زنان متدین که بخش غالب جامعه بودند، به یک هنجار در جامعه مذهبی تبدیل شد و این گفتمان (عدم حضور زنها در عرصههای اجتماعی) بر جامعه مذهبی حاکم و غالب شد.
وی تصریح کرد: انقلاب بزرگ و رنسانس حضور زنان در عرصههای اجتماعی در ایران به انقلاب اسلامی ایران و رفتار حضرت امام رضوان الله تعالی علیه برمیگردد، قبل از انقلاب اسلامی حضرت امام (ره) حضور در راهپیماییها را برای زنان واجب کردند، در حالی که گفتمان حاکم جامعه متدینین بر عدم حضور زنان در عرصههای اجتماعی بود.
امام (ره) فرمودند که زنها باید وارد عرصه شوند و به خیابانها بروند و زنان متدین از خانه بیرون آمدند و اینجا نقطه آغازین مشارکت زنان در چهل سال اخیر بود.
در دوران جنگ تحمیلی بحث بسیار جدی در بین علما مطرح بود که آیا زنها میتوانند در جبهه حضور پیدا کنند؟
حال آنکه آن گفتمان سنتی نمیپذیرفت!
ولی امام (ره) فرمودند زنها میتوانند در کنار مردها در جبهههای حق علیه باطل حضور داشته باشند.
از منظر جامعه شناختی این یک رویداد بسیار مهم است.
ما در زمان جنگ نزدیک به چهار هزار بانوی شهید و چندین هزار زن جانباز داریم.
طبیعی است که بعد از جنگ زنان ایرانی، ایران امروز را از آن خودشان میدانند.
در انقلاب اسلامی نیز زنها نقش داشتهاند.
بنابراین حضور زنان در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی یک امر کاملاً طبیعی است.
ایوبی اذعان کرد: گفتمان غالب در این شرایط همان گفتمانی است که هم در آیات، احادیث و روایات و همچنین در شعر و ادبیات ما وجود دارد.
حضرت مولانا ابیات و اشعار فراوانی در تمجید و ستایش از نقش زنان در جامعه دارد.
مولانا در فیه ما فیه میفرماید؛ این جهل است، کسانی که حاکم بر زنانشان میشوند و زنانشان را سرکوب میکنند.
مولانا سخنگوی فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست.
مولانا کسی است که بیانکننده گفتمان غالب اسلامی و ایرانی با زبان شعر و ادبیات است.
وقتی در اشعار ما زنان چنین جایگاهی دارند یعنی فرهنگ این جامعه چنین است.
بنابراین ما با روزگاری مواجه هستیم که در این روزگار شکاف بین سنت و مدرنیته به نفع جمع بین این دو در حال از بین رفتن است.
زنان پس از انقلاب اسلامی حضور در جامعه را با ارزشها، تدین و سنتهای خود در تقابل و تضاد نمیبینند.
دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو ایران در پایان سخنانش گفت: ما امروز بعد از چهل سال کارنامه درخشان نظام جمهوری اسلامی ایران را داریم که حضور دوباره زنان در عرصههای مختلف است.
امروز زنان در دانشگاهها، شوراهای شهر، مجلس و دیگر عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حضور فعال دارند.
در عرصه فرهنگ و هنر نقش زنان بسیار برجسته است و ما کارگردانان بانو و زن ایرانی داریم که در جهان شناخته شده هستند.
در عرصه تجسمی، خط و خوشنویسی لشکر عظیمی از هنرمندان زن ایرانی هستند که سفیران فکر و فرهنگ و اندیشه کشور عزیزمان هستند.
اگرچه شاید تصور بشود که موضوع برابری حقوق زنان، از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گرفته ولی همچنان موضوع بسیار مهمی است.