روایتی آشنا از امانتداری مردم/ 300 گرم طلای گم شده به صاحبش بازگشت
«پیمان اردکان» يكی از كارمندان علوم پزشكی همدان است كه بعد از پيدا كردن حدود 300 گرم طلا خود را به آب و آتش زد تا آنها را به صاحبش باز گرداند، تلاشی كه بعد از چند روز بالاخره به ثمر رسيد.

«پیمان اردکان» يكی از كارمندان علوم پزشكی همدان است كه بعد از پيدا كردن حدود 300 گرم طلا خود را به آب و آتش زد تا آنها را به صاحبش باز گرداند، تلاشی كه بعد از چند روز بالاخره به ثمر رسيد.
به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، پیدا کردن مقداری طلا توسط یکی از کارمندان قراردادی مرکز آموزشی درمانی شهید بهشتی همدان و تلاش چندروزهاش برای یافتن صاحب آنها بهانهای شد تا با او گفتوگویی داشته باشیم.
«پیمان اردکان» آن طور که میگوید در لحظه پیدا کردن طلا فقط 800 هزار تومان در حسابش پول داشت اما لحظهای در اینکه باید برای پیدا کردن صاحب طلاها تلاش کند درنگ نکرد.
خودش داستان را این طور تعریف میکند:
«پس از خروج از محل کارم در بلوار ارم متوجه بستهای کنار مسیر بلوار بعثت شدم که ماشینها از روی آن عبور میکردند، بسته را برداشتم و بازکردم پر بود از انواع و اقسام طلاشکسته، با توجه به شکل و شمایل طلاها و تیرگی رنگشان تصور کردم متعلق به یک طلافروش باشد؛ به همین خاطر یکراست راهی بازار طلافروشها شدم و پرس و جو کردم، در نقاط مختلف شهر اطلاعیه زدم، راستش حتی فکر کردم شاید صاحب طلاها برای نذر و نیاز به امامزاده عبدالله(ع) هم سری بزند به همین دلیل تعدادی اطلاعیه هم در آنجا نصب کرم اما متاسفانه فردای آن روز اثری از اطلاعیههای نصب شده نبود.
تا اینکه با ماژیکی که در دست داشتم روی اطلاعیه های نصب شده در سطح شهر مانند اطلاعیههای تورهای مسافرتی نوشتم که «مقدار قابل توجهی طلا در بلوار بعثت پیدا شده است، تماس بگیرید.
بعد از این ماجرا برادرم به من گفت یک اطلاعیه گم شدن طلا در اتوبوسهای شرکت واحد مسیر سعیدیه دیده است اما زمانی که پیگیر شدیم اثری از اطلاعیه نبود تا اینکه یکی از آشنایان همسرم که اطلاعیه دیگری را در سطح شهر دیده بود شماره صاحب طلا را در اختیار ما قرار داد.
بعد از تماس تلفنی و دریافت نشانی متوجه شدیم که آن فرد صاحب طلاست؛ او بعد از شنیدن این خبر حالش دگرگون شد و با فریادهای مکرر «یا امام حسین(ع)» پای تلفن، حال ما را هم دگرگون کرد.
زمانی که این امانت پیشم بود بسیار نگران بودم صاحب آن پیدا نشود طوری که شب و روز نداشتم، اما حتماً بیشتر از من صاحب طلاها در سختی و نگرانی بود که مبادا پیدا نشود!
اما به لطف خدا دل هر دویمان شاد شد تا اینکه امروز با همکاری مسوولان مرکز آموزشی درمانی شهید بهشتی این امانت به صاحبش تحویل داده شد».
خانم علیمحمدی که دوشنبه گذشته مقدار زیادی طلا گم کرده بود نیز ماجرا را از نگاه خود برایمان تعریف کرد و گفت:
«بعد از دریافت حدود 300 گرم طلا از طلافروشی اسامی صاحبان طلا و گرمهای مربوط به سهم هر یک را روی کاغذ نوشتم و داخل نایلون طلا گذاشته و داخل کیفم انداختم، زمانی که داخل پارکینگ سوار ماشین شدم برق پارکینگ قطع شده بود وسایل کیفم را در آوردم و داخل صندوق عقب ماشین گذاشتم غافل از اینکه وقتی دستکشم را در آوردم نایلون طلاها هم افتاده است.
به خیال اینکه طلاها داخل کیف است مسیر سعیدیه بالا به سمت خواجهرشید را طی کردم و زمانی که همسرم میخواست طلاها را مشاهده کند متوجه شدم طلایی وجود ندارد.
از همان ساعات ابتدایی از تمام پارکبانها سوال کردیم، به تمام طلافروشها اعلام کردیم، در صفحه همدانیها و نقاط مختلف شهر اطلاعیه نصب کردیم و دوربین همه مسیر را بررسی کردیم اما متاسفانه از ساعت 2 تا 3:56 دقیقه دوربین خاموش بود.
به خاطر اینکه طلاها نزد من امانت بود در این چند روز 10 سال پیرتر شدم و کمرم خم شد چون مدام فکر میکردم پول طلاها را از کجا بیاورم آن هم با توجه به شرایط اقتصادی جامعه؟
فقط میگفتم مگر معجزه شود.
در این مدت فقط نذر و نیاز کردم و روزهای پراسترسی را سپری کردم تا اینکه ظهر جمعه ساعت دو و ربع با ما تماس گرفتند و اطلاع دادند طلاها پیدا شده است، پیدا شدن این طلاها برایم از معجزه هم بالاتر بود، خیلی مدیون این فرد امانتدار هستم که آبرویم را خرید؛ خدا برایش بسازد چون من هیچ جوره نمیتوانم کارش را جبران کنم اما در این شرایط اقتصادی چنین افرادی کم هستند.
تمام اعضای خانوادهام با شنیدن خبر پیدا شدن طلاها بسیار خوشحال شدند».
انتهای پیام/ 89050 / 40/م