نقد و بررسی کتاب «چرا حقوق بشر همچنان مهم است؟»
کتاب «چرا حقوق بشرهمچنان مهم است؟» توسط دکتر محمود منشی پور و جمعی از اساتید دانشگاههای مطرح امریکایی تالیف شد.

خبرگزاری مهر - گروه بین الملل: کتاب «چرا حقوق بشرهمچنان مهم است؟» توسط دکتر محمود منشی پور و جمعی از اساتید دانشگاههای مطرح امریکایی از سوی انتشارات راتلج منتشر شد.
این کتاب شامل یک مقدمه و پنج بخش اصلی است و هر بخش با موضوعات مختلفی در ارتباط با حقوق بشر و به قلم نویسندگان تالیف شده است.
مقدمه این کتاب با عنوان «چرا حقوق بشر در روابط جهانی امروز همچنان مهم است؟» توسط دکتر «محمودمنشی پور» نوشته شده است.
منشی پور، استادیار دانشگاه دولتی سان فرانسیسکو است که بر مباحث جهانی شدن، خاورمیانه و حقوق بشر تمرکز دارد و پیش از این نیز کتاب «اسلام گرایی، سکولاریسم و حقوق بشر در خاورمیانه» را منتشر کرده بود.
منشی پور در کتاب فعلی نیز به عنوان سرویراستار جمع آوری و تدوین مقالات مربوطه را دنبال کرده است.
در مقدمه کتاب که به قلم این استاد دانشگاه سان فرانسیسکو است، او مروری بر مباحث نظری و سیاسی در ارتباط با کارایی حقوق بشر در صحنه جهانی دارد.
این مباحث در واقع پیچیدگی و تنوع حقوق بشر را نشان میدهد.
در حالی که منتقدان حقوق بشر این قوانین را مانع اعمال حاکمیت لازم دولتها میدانند، اما در مقابل برخی دیگر این قوانین را مانع اقداماتی همچون بردهداری، قتلهای فراقانونی و شکنجه میدانند.
نویسنده در مقدمه کتاب در واقع مباحث و انتقادات از قوانین حقوق بشری را بررسی می کند.
به طور کلی این بخش در نظر دارد تا به این سوالات پاسخ دهد که چرا حقوق بشر در جهان امروز هنوز مهم است؟
نقش حقوق بشر در توانمندسازی ها چگونه است و چه باید کرد تا از سقوط حقوق بشر جلوگیری کرد؟
پس از مقدمه، کتاب وارد بخشهای اصلی میشود.
در بخش اول، نویسندگان گفتمان حقوق بشر و بنیادهای نظری آن را در هر دو سطح منطقهای و جهانی و دلایل اهمیت حقوق بشر در روابط جهان معاصر را بررسی میکنند.
در بخش دوم، موضوع حقوق بشر با توجه به ارتباط با دیگر مسائلی همچون مسئولیت، حقوق و اخلاق مورد بررسی قرار میگیرد.
در این بخش مباحث به صورت عمیق تری بر مسئولیت دولت، اقدامات بشردوستانه سازمان های مردم نهاد و تعهد به حقوق محیط زیست و عدالت انتقالی تمرکز دارد.
بخش سوم کتاب نیز مرتبط با حفاظت از حقوق اقتصادی در یک جهان آشفته که به سرعت در حال تغییر است، می باشد و بر راههایی برای درک انواع مختلف حقوق از جمله حقوق کارگر، حق غذا، حقوق کارگران مهاجر، حق توسعه اقتصادی و مقابله با نابرابری اقتصادی که بر عملکرد اخلاقی دولتها موثر است، تاکید دارد.
بخش چهارم کتاب هم چالشهای جهان لیبرال را بررسی میکند که از جمله این چالشها تهدید آزادی مطبوعات، بردباری و تحمل مذهبی، حقوق زنان، حقوق پناهندگی اقتصادی و تغییرات آب و هوایی مورد بررسی قرار گرفته است.
این بخش همچنین نشان میدهد که چگونه سیاستهای نئولیبرال که از آن تحت عنوان «توافق واشنگتن» یاد میشود، باعث قطع و کاهش هزینههای عمومی برای خدمات اجتماعی، مقررات زدایی، خصوصی سازی، بازکردن تجارت و سرمایهگذاری جهانی از طریق سیاستهایی در راستای حذف کنترل سرمایه شد.
این در حالی است که این سیاستهای اقتصادی، نابرابری اقتصادی را گسترش داد و به شرکتها و سرمایهداران بزرگ اجازه داد تا بیشترین منافع و سود را به دست آورند، در حالی که تاثیرات زیان بار این سیاستها بر حقوق کارگران را نادیده گرفت.
با توجه به این که نئولیرالیسم در واقع نابرابری موجود را بدتر کرده است، در این بخش تلاش می شود تا به این سوال پاسخ داده شود که چه اقداماتی لازم است انجام شود تا مطمئن شویم که حقوق بشر دچار فروپاشی بی دلیل نخواهد شد.
بخش پنجم به مباحث درباره تاب آوری حقوق در عصر و دوران پسالیبرال است.
این بخش به دنبال این نتیجه گیری است که برای پیشرفت و سازگاری با چالشهای جدید اقتصاد بین الملل، فعالان حقوق بشر همزمان که کرامت انسانی را در نظر دارند، باید همچنین نگرشهای جدید را به مشکلات جهانی ایجاد کنند و این نگرشها را توسعه دهند.
در عین حال هر کدام از این بخشها شامل مجموع مقالاتی است که از سوی نویسندگان مختلف در موضوعات مربوط به همان بخش تهیه شده است.
«حقوق بشر چگونه اهمیتی دارد؟» به قلم «مایکل گودهارت»، «توسعه حقوق بشر: نگرش چندجانبه گرایی» به قلم «حسین بنائی و آنتونی تیرادو»، «معنادار کردن حقوق بشر در عمل: درسهایی از خاورمیانه» به قلم شادی مختاری، «ارزیابی سیستمهای حقوق بشر منطقهای: از همگرایی تا واگرایی» به قلم «دانیل جی ولان و آندرو سی مک وارد» از جمله مقالات منتشر شده در بخش نخست این کتاب است.
همچنین نویسندگان دیگری همچون «مارک جیبنی»، «دیوید پی هیسکس»، «ویلیام وی دونلپ»ف «کارول سی گولد»، «آنتونی پانک»، «شارین هرتل»؛ راجشواری ماجومدار»، «زهرا بابار»، «رزا هواردحسمان» و «آندرو ریچتر» در بخشهای مختلف این کتاب مقالات خود را در موضوعات حقوق بشری ارائه دادهاند.
بخش پایانی و نتیجه گیری کتاب نیز شامل مقالهای با عنوان «تاب آوری حقوق در جهان پسالیبرال» است که به قلم «آلیسون بروسک» نوشته شده است.
ویژگی مشترک اغلب نویسندگان کتاب نیز این است که این نویسندگان جملگی از افراد برجسته و صاحب نظر در حوزه حقوق بین الملل و روابط بین الملل در دانشگاههای مطرح آمریکایی به شمار میروند و همین موضوع به غنای بیشتر این کتاب منجر شده است.
این کتاب از سوی انتشارات راتلج در ۳۸۰ صفحه منتشر شده است.