معرفت امام به چه معناست؟
همه باید در حد توان و درک خود برای رسیدن به سطحی قابل قبول از شناخت و معرفت امام بکوشیم و معرفت اجمالی خود را به معرفت تفصیلی تبدیل کنیم.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر برشی از کتاب «معرفت امام زمان» اثر ابراهیم شفیعی سروستانی است که در ادامه میخوانید؛
همه ما کم و بیش تاکنون در مورد لزوم «معرفت امام زمان (ع)»، مطالبی خوانده یا شنیدهایم و به اجمال میدانیم بر اساس روایات قطعی و تردیدناپذیری که از پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) نقل شده، نداشتن معرفت نسبت به امام زمان (ع) به منزله مرگ در زمان جاهلیت؛ یعنی مردن در حال کفر و شرک است.
همچنین از جایگاه و نقشی که در آموزههای اسلامی برای امامان معصوم (ع) ترسیم شده است، شناخت داریم، ولی شاید بسیاری از ما نسبت به کم و کیف و لوازم این معرفت چندان آگاه نباشیم و به درستی ندانیم که چه شناخت تفصیلی باید نسبت به امام عصر خود داشته باشیم.
این وضعیت برای کسانی که همه افتخار خود را در پذیرش امامان معصوم و اعتقاد به امام عصر (ع) میدانند، هرگز زیبنده نیست.
از این رو، همه باید در حد توان و درک خود برای رسیدن به سطحی قابل قبول از شناخت و معرفت امام بکوشیم و معرفت اجمالی خود را به معرفت تفصیلی تبدیل کنیم.
دانشوران بزرگ شیعه از دیرباز با درک عمیقی که نسبت به اهمیت و جایگاه موضوع امامت در مجموعه معارف اسلامی داشته اند، برای تبیین ابعاد مختلف این موضوع، به ویژه ویژگیهای امامان معصوم تلاش فراوانی کرده و با بهره گیری از منابع متقنی که در اختیارشان بوده است، به توضیح و تشریح موضوع یادشده پرداخته اند که کتاب های ارزشمند این عالمان پرهیزکار شاهدی بر این مدعاست.
یکی از کتابهای گرانسنگی که ابعاد مختلف معرفت امام به طور نسبتاً کامل و در عین حال به اختصار در آن بیان شده، کتاب الهدایة [فی الأصول و الفروع] اثر محدث و فقیه بزرگ شیعه شیخ صدوق (ره) [۱] است.
این عالم فرزانه در «باب الإمامه» این کتاب پس از بیان مبانی امامت و اصول اعتقاد شیعه در این زمینه، به موضوع معرفت امامان پرداخته و در ذیل بابی با عنوان «باب شناخت امامانی که پس از پیامبر، حجت بر مردم هستند»، به تفصیل در این زمینه سخن گفته است.
با توجه به اتقان و استحکام مطالب این کتاب و همچنین با توجه به مشی متعادل شیخ صدوق؛ که از دیرباز به عنوان جریان مخالف با خط غلوّ شناخته شده است، در این فصل، با محور قرار دادن مباحث امامت کتاب یاد شده به تحلیل و بررسی ویژگیهای امامان معصوم (ع) میپردازیم، باشد تا به مدد انفاس قدسی این فقیه وارسته، همه ما بیش از پیش به معرفت امام زمان خود نائل شویم.
شیخ صدوق (ره) در آغاز باب یاد شده از کتاب الهدایة، دوازده ویژگی امامان معصوم (ع) را که لازم است هر مسلمان نسبت به آنها معتقد باشد، برشمرده است.
این ویژگیها به شرح زیر است: [۲]
۱.
پیشوایان دوازده گانه
نخستین ویژگی امامان اهل بیت (ع) این است که نام و تعداد آنها براساس نص الهی و تعیین رسول گرامی اسلام مشخص شده است و هیچ تغییر و تبدّلی در آن راه نمییابد.
از این رو، بر همه معتقدان به امامت لازم است که تمامی امامان دوازده گانه را یکی پس از دیگری از امام علی (ع) تا خاتم اوصیاء حجت بن الحسن العسکری (ع) بپذیرد و به آنها معتقد باشد.
شیخ صدوق در این زمینه مینویسد: [بر هر مسلمان] واجب است که معتقد باشد حجتهای خدای عزّ و جلّ بر آفریدگانش پس از پیامبر او، محمد (ص)، امامان دوازده گانه هستند که نخستین آنها، امیر مؤمنان، علی زاده ابیطالب است و سپس حسن، سپس حسین، سپس علی زاده حسین، سپس محمد زاده علی، سپس جعفر زاده محمد، سپس موسی زاده جعفر، سپس علی فرزند موسی، سپس محمد فرزند علی، سپس علی فرزند محمد، سپس حسن فرزند علی، سپس علی فرزند محمد، سپس حسن فرزند علی و سپس حجت قائم، صاحب زمان، خلیفه خدا در زمین که صلوات خدا بر همه آنها باد....
[۳]
از عصر پیامبر اعظم (ص) بر موضوع امامت امامان دوازده گانه تأکید میشد و ایشان در شرایط و موقعیتهای مختلف، این موضوع را به مردم گوشزد میکرد.
در منابع روایی شیعه و سنی نیز روایات فراوانی از آن حضرت وجود دارد که در آنها این موضوع به صراحت بیان شده است.
در اینجا برای روشنتر شدن موضوع، برخی از روایاتی را که از طریق شیعه و سنی در این زمینه نقل شده است، بررسی میکنیم:
الف) روایات سنی
محدثان بزرگ اهل سنت در جوامع روایی خود، روایات مربوط به دوازده خلیفه یا جانشین رسول خدا (ص) را نقل کرده اند که برخی از آنها به قرار زیر است: سلیمان بن داوود معروف به ابوداوود طیالسی (م ۲۰۴ ه.
ق) در مسند خود از جابر بن سمره چنین نقل میکند: از رسول خدا (ص) شنیدم که میفرمود: «إِنَّ الإِسلامَ لایَزالُ عَزِیزا إِلی اثنی عَشَرَ خَلِیفَةً؛ اسلام پیوسته عزیز است تا دوازده خلیفه [بیایند]». آنگاه سخنی فرمود که من آن را نفهمیدم.
این بود که از پدرم پرسیدم: پیامبر خدا چه فرمود؟
او گفت: فرمود: «کُلُّهُمْ مِنْ قُرَیْش؛ همه آنها از قریش هستند».
[۴]
اسماعیل بن ابراهیم جعفی معروف به بخاری (م ۲۵۶ ه.
ق) در صحیح خود روایت یاد شده را با تفاوت اندکی نقل میکند.
[۵]
احمد بن حنبل (م ۲۴۱ ه.
ق) نیز از جابر بن سمره نقل میکند که پیامبر خدا فرمود: لایَزالُ الدِّینُ قائِما حَتّی یَکُونُ اثناعَشَرَ خَلِیفَةً مِنْ قُرَیْش.
این دین پیوسته پابرجاست تا اینکه دوازده خلیفه از قریش بیایند.
[۶]
او همچنین در مسند خود از مسروق چنین روایت میکند: نزد عبدالله بن مسعود نشسته بودیم، در حالی که او قرآن میخواند مردی به او گفت: ای ابوعبدالرحمان!
آیا از رسول خدا (ص) پرسیدید که این امت چند خلیفه خواهد داشت؟
عبدالله گفت: از زمانی که به عراق آمده ام، کسی جز تو این پرسش را از من نکرده است.
سپس گفت: آری، از پیامبرخدا پرسیدم.
فرمود: «إِثْنا عَشَرَ، کَعِدَّةِ نُقَباءِ بَنِی إسرائِیلَ؛ دوازده نفر به تعداد نقبای بنی اسرائیل».
[۷]
مسلم بن حجاج (م ۲۶۱ ه.
ق) نیز در صحیح خود روایت زیر را نقل میکند: وَ لایَزالُ الدِّینُ قائِما حَتّی تَقُومَ السّاعَةُ، أَوْ یَکُونَ اثْناعَشَرَ خَلِیفَةً کُلُّهُمْ مِنْ قُرَیْش.
[۸] این دین تا قیام قیامت یا تا زمانی که دوازده خلیفه که همگی از قریش هستند، [بر شما بیاید] پابرجا خواهد بود.
نکته ای که در مورد روایات یاد شده باید بدان توجه داشت، این است که منظور رسول خدا از دوازده خلیفه پس از خود، کسانی است که شایستگی و صلاحیت خلافت و جانشینی ایشان را دارا هستند و لازم نیست حتماً آنها بر اریکه قدرت نشسته باشند تا عنوان خلیفه بر آنها بار شود.
اگر چه خواست پیامبر در واقع این بود که همین دوازده نفر مورد نظر به خلافت ظاهری برسند و قدرت را به دست گیرند.
از سوی دیگر، اگر احادیث خلفای دوازده گانه را به معنای یادشده حمل نکنیم، حتماً بدون تفسیر خواهد ماند؛ زیرا تعداد خلفای اموی و عباسی که همگی از قریش بوده و به حکومت ظاهری رسیده اند، چند برابر تعداد ذکر شده در این احادیث است.
[۹]
ب) روایات شیعه
علمای شیعه نیز در کتابهای خود، روایتهای دوازده امام را مورد توجه قرار داده و آنها را نقل کرده اند که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
علی بن محمد خزّاز قمی (از علمای قرن چهارم) در کتاب خود از پیامبر اکرم (ص) چنین نقل میکند: أهْلُ بَیْتِی عِتْرَتِی مِنْ لَحْمِی وَ دَمِی وَ هُمُ الأئِمَّةُ بَعْدی، عَدَد نُقَباءِ بَنِی إِسرائِیلَ.
[۱۰] خاندان من، عترت من از گوشت و خون من هستند.
آنها امامان پس از من و به تعداد نقبای بنی اسرائیل هستند.
او همچنین از سلمان فارسی نقل میکند که پیامبر گرامی اسلام فرمود: الأَئِمَّةُ بَعْدِی اَثْناعَشَرَ.
ثُمَّ قالَ: کُلُّهمْ مِنْ قُرَیش، ثُمَّ یَخْرُجُ قائِمُنا فَیَشْفِی صُدُورُ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ.
[۱۱] امامان پس از من دوازده نفرند.
آنگاه فرمود: همه آنها از قریش هستند.
سپس قائم ما قیام میکند و قلوب مؤمنان شفا مییابد.
محمد بن یعقوب کلینی (م ۳۲۹ ه.
ق) در «کتاب الحجة» الکافی، بابی را به روایاتی اختصاص داده که در موضوع امامان دوازده گانه وارد شده است.
او در این باب، بیست روایت از پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) در این زمینه نقل میکند.
[۱۲] از جمله این روایات، روایت زیر است که کلینی آن را به سند خود از امام محمدباقر (ع) روایت میکند:
قَالَ رَسُولُ اللّهِ (ص): مِنْ وُلْدِی اثْناعَشَرَ [أَحَدَعَشَر] نُقَباءُ نُجَباءُ مُحَدَّثُونَ مُفَهَّمُونَ آخِرُهُمُ الْقائِمُ بِالْحَقِّ یَمْلَأُها عَدْلاً کَما مُلِئْتُ جَوْرا.
[۱۳] پیامبر خدا درود خدا بر او و خاندانش باد فرمود: از فرزندان من، دوازده نفر پیشوا، برگزیده، مُحدَّث و مُفهَّم [۱۴] خواهند بود که آخرین آنها قیام کننده به حق است که زمین را از عدل پر میکند چنان که از ستم پر شده بود.
گفتنی است برخی بر روایت یادشده اشکال گرفته و گفته اند بر اساس این روایت باید تعداد جانشینان پیامبر اکرم (ص)، سیزده نفر باشد؛ زیرا آن حضرت در اینجا میفرماید: «دوازده نفر از فرزندان من به پیشوایی میرسند» و با توجه به اینکه نخستین پیشوای مسلمانان، امام علی (ع) از فرزندان پیامبر نبود و ما هم یقین داریم که پیامبر اکرم (ص)، ایشان را به جانشینی خود انتخاب کرده بود، در نتیجه، تعداد جانشینان پیامبر و پیشوایان مردم سیزده نفر خواهند بود، نه دوازده نفر.
در پاسخ این اشکال باید گفت به ظاهر، اشتباهی از سوی نسخه نویسان الکافی رخ داده و به جای کلمه «أحد عشر»، «إثناعشر» نوشته شده است؛ زیرا در کتاب ابوسعید العصفری که از جمله اصول روایی شمرده میشود، این روایت به این صورت نقل شده است: «مِنْ وُلْدِی أَحَدَ عَشَرَ نُقَبَاء نُجَباء…».
[۱۵]
ابن شهرآشوب (م ۵۸۸ ه.
ق) نیز به سند خود نقل میکند که پیامبر خدا در یکی از خطبههای خود فرمود: مَعاشِرَ النّاسِ، مَنْ أرَادَ أنْ یُحْیِی حَیاتِی وَ یَمُوتُ مِیتَتی فَلْیَتَولَّ عَلِیَّ بنَ أبِیطالِب، وَ لْیَقْتَدِ بَالأَئِمَّةِ مِنْ بَعدِه.
ای مردم!
هر کس میخواهد مانند من زندگی کند و مانند من از دنیا برود، سرپرستی علی بن ابیطالب را بپذیرد و از امامان پس از او پیروی کند.
آنگاه پرسیده شد: امامان پس از شما چند نفرند؟
فرمود: عَدَدَ الأَسباطِ [۱۶] وَ انْفَجَرَتْ لِمُوسی اثْنَتا عَشَرَةَ عَینا.
[۱۷] و [۱۸] به تعداد قبایل [بنی اسرائیل] برای موسی، دوازده چشمه جوشیدن گرفت.