خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

یکشنبه، 18 خرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

پخت سحری و افطار در سلول انفرادی

مشرق | یادداشت | سه شنبه، 09 اردیبهشت 1399 - 11:58
خب ماه مبارک رسید؛ طبق قول‌وقرار، قبل از افطار چراغ را زدم. دو مأمور آمدند، غذایم را گرفته و بردند ‏برایم گرم کرده و آوردند. روز اول غذا جا نیفتاد...
گرم،روز،غذاي،افطار،چراغ،غذا،غذايي،كنه،خواهش،مأمور

به گزارش مشرق، یک‌روز به گایسلِر گفتم:‏
ـ گایسلِر!
تو می‌دونی من مسلمونم و روزه می‌گیرم، ‌دوـ‌سه‌روز دیگه هم رمضون شروع می‌شه.‏
ـ آره آره شنیده‌ام!
خب؟
ـ من نباید در طول روز چیزی بخورم یا بیاشامم.
باید غذایی رو که ظهر می‌گیرم، برای شب نگه‌دارم.
خب سرد ‏می‌شه و بدن من حداقل به یک‌وعده غذای گرم نیاز داره.‏
ـ من چه کار می‌تونم برات بکنم؟
ـ خواهش می‌کنم بگو یه مأمور بیاید غذای مرا گرم کنه!‏
ـ ما چه‌جوری غذا را گرم کنیم؟
ـ در اتاق کناری اتاق وکلا یه میکرووله هست، که مأموران هم در اون‌ غذاشون رو گرم می‌کنند و می‌خورند.
به ‏مأموری که شب اونجاست بگو، وقتی من می‌خوام افطار بکنم چراغ هشدار را می‌زنم، او که چراغ روشن را دید، بیاد ‏غذای منو بگیره و ببره، و پنج دقیقه بذاره توی اون میکرووله، گرمش کنه و بیاره.‏
ـ صحبت می‌کنم بهت خبر می‌دم.

گایسلِر روز بعد آمد و گفت «باشه غذات رو گرم می‌کنیم»، خیلی ازش تشکر کردم.
خب ماه مبارک رسید؛ طبق قول‌وقرار، قبل از افطار چراغ را زدم.
دو مأمور آمدند، غذایم را گرفته و بردند ‏برایم گرم کرده و آوردند.
روز اول غذا جا نیفتاد.
روز بعد خواهش کردم که مدت بیشتری آن را در ‏میکرووله بگذارند.
از روزهای بعد دیگر غذای زندان را برای گرم کردن نمی‌دادم، بلکه خودم با موادی که ‏می‌خریدم غذا درست می‌کردم.
مثلاً چهار تا تخم‌مرغ را ته کاسه می‌شکاندم،* بعد دوـ‌سه‌تا پیاز و گوجه ‏توش خرد و مقداری هم سوجوق اضافه می‌کردم، کمی هم نمک می‌زدم.
سوجوق از این سوسیس‌های ‏ترکی است که خیلی تند و البته حلال است.
غذای خوش‌مزه و کاملی می‌شد.
گاهی هم که غذای ظهر ‏ماهی بود، آن را با همین فر حسابی سوخاری می‌کردم.

در ماه رمضان، برایم سرگرمی خوبی ایجاد شده بود، از روز قبل در فکر برنامه‌ریزی و تهیه مواد غذایی ‏برای افطار بودم، تا غذایی زودپز، کامل و آسان تهیه کنم.
به این طریق وقتم حسابی پر می‌شد.
تا نُه روز ‏به خوبی و خوشی این برنامه ادامه داشت، و زندان‌بان‌ها غذاهای افطار مرا گرم می‌کردند، یا اجازه ‏می‌دادند خودم این کار را بکنم.
‏تا اینکه...
آنچه خواندید، بخشی از کتاب نقاشی قهوه‌خانه، (ص ۱۸۹) خاطرات کاظم دارابی متهم دادگاه میکونوس، بود که تحقیق و تألیف آن بر عهده محسن کاظمی بوده و ‏انتشارات سوره مهر آن را چاپ کرده است.