«صد روسی» را دریابید
یزدانیار عزیز از آن رزمنده های باحال و غیرقابل پیش بینی و شر و شور جبهه بوده که در بیان خاطرات و پراندن تیکه های بامزه و ترسیم صحنه ها و حالات رزمندگان و... جسارت و صراحت و رگ گویی او کاملا مشهود است.

به گزارش مشرق، حسن مجیدیان از فعالان حوزه فرهنگ و کتاب در متنی کوتاه درباره کتاب صد روسی که شامل خاطرات جانباز عبدالعلی یزدانیار است، نوشت:
کتاب سبک و خوش خوان صد روسی را دو سه روزه خواندم.
کار روان و صمیمی آقای میثم رشیدی مهرآبادی و ثبت خاطرات شیرین جانباز و رزمنده ی عزیز آقای یزدانیار.
زبان روایت ،ساده و صمیمی و بدون پیچ و اطنابها و فخرفرو شی های ادبی است و خاطرات هم شنیدنی و باورکردنی.
کتاب آدم را می برد به سختی های جنگ.
به دلهره ها.
به مظلومیت و صفای رزمنده ها و...
.
با این کتاب هم خندیدم و هم نم اشکی بر چشمانم آمد.
آقای یزدانیار عزیز از آن رزمنده های باحال و غیرقابل پیش بینی و شر و شور جبهه بوده که در بیان خاطرات و پراندن تیکه های بامزه و ترسیم صحنه ها و حالات رزمندگان و...
جسارت و صراحت و رگ گویی او کاملا مشهود است.
فرم روایت با وجود فاصله و جابجایی زمانی خاطرات ، یک دست است و سکته و خلل ندارد.
نویسنده خودش را و قلمش را به رخ نکشیده.
از خوبی محتوا و طرز بیان که بگذریم، متاسفانه شکل و شمایل کتاب دل چسب و زیبا نیست.
سر و شکل درست و درمان به کتاب دادن از ضروریات کار است که برای مخاطب هم بسیار مهم است.
در دنیای عجیب و پیچیده ی امروز که محتویات فاسد و آلوده را در بسته بندی جذاب و شمایل قشنگ، به خورد مخاطب میدهند چرا باید صد روسی را این طور به دست مخاطب بدهند؟
این جفا در حق کتاب و راوی و نویسنده و مخاطب نیست؟
می شد که ناشر سلیقه به خرج می داد و این مهم را از قلم نمی انداخت!
کاش در چاپ های بعدی این نقیصه جبران شود.
از آثار دیگر آقای رشیدی عزیز میتوان به این ها اشاره کرد: مثل باران.حاجی فیروز.معلم شهر.خیابان تبریز.شنبه ی پرماجرا و...
خواندن کتاب های ایشان را از دست ندهید...