یک شاعر «فاتحه عاشقی»اش را خواند
دفتر شعر «فاتحه عاشقی» تازه‌ترین مجموعه شعر یدالله گودرزی (شهاب) است که اخیرا در دسترس علاقه‌مندان شعر معاصر قرار گرفته است.
به گزارش خبرگزاری فارس، در مجموعه شعر «فاتحه عاشقی» ۳۱ غزل، ۲۱ شعر در قالب‌های نیمایی و سپید، ۲۰ رباعی و دوبیتی و همچنین ۵ مثنوی گنجانده شده است.
یدالله گودرزی (شهاب) درباره نام این کتاب گفت: نام کتاب، ایهام دارد.
فاتحه در زبان فارسی به دو معنای آغاز و همچنین پایان، تبدل یافته است و هر کسی متناسب با حال و هوای خود، آن را تاویل و تفسیر می‌کند!
وی افزود: مضامین این آثار غنایی و تغزلی است که البته برخی از تاملات مرا درباره زندگی و جهان در برمی‌گیرد.
این کتاب را انتشارات سوره مهر که ناشری معتبر در حوزه آثار ادبی است، منتشر می‌کند و دومین کتاب من در این نشر و هفتمین مجموعه شعر من است.
با هم برخی از شعرهای این مجموعه را می‌خوانیم:
من یک غریب بی‌پناه و دوره‌گردم
بُگذار گِرداگردِ چشمانت بگردم
آن چشم‌ها، عطّار نیشابوری‌ام کرد
من عاشق فیروزه‌های لاجوردم
قطعی‌ترین بُرهانِ ایمانم تویی، تو!
باور مکن از انتخابم باز گردم
آخر به قلبِ سُرخِ خنجر می‌زنم من!
پایانِ خونینِ شهابِ سهروردم!
در ابیات دیگری از این مجموعه آمده:
اول از خوبی، خطابم می‌کند
بعد با یک «نه» جوابم می‌کند!
جُرعه جُرعه جُرعه می‌بخشد به من
مست می‌سازَد، شرابم می‌کند
خشت خشتِ جان من در دستِ اوست
زیرِ پای خود خرابم می‌کند
قطره، قطره، آبرویم می‌بَرَد
از خجالت گاه آبم می‌کند
تا که گیسو می‌سپارَد دستِ باد
مو به مو دارد عذابم می‌کند
پرسشی همواره در ذهن ِمن است
می‌رود یا کامیابم می‌کند؟!
کاش می‌دانستم این حوّاصفت
داخلِ آدم حسابم می‌کند!
باغبانِ کاشیِ روح ِ من است!
می‌بَرَد قمصر، گلابم می‌کند
شب، حضورِ مبهمِ گیسوی اوست
بر مدارِ شب، شهابم می‌کند
عاقبت با تابشِ چشمانِ خویش
ذرّه، ذرّه، آفتابم می‌کند!
شما می‌توانید برای تهیه این کتاب با تخفیف ویژه ٢٠ درصد و ارسال رایگان، اینجا مراجعه کنید.
انتهای پیام/
