خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

جمعه، 09 خرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

تصاویر منتشر نشده از «آقای اصغر»

فارس | برگزیده | دوشنبه، 25 فروردین 1399 - 10:48
سالها بود که اصغر را درست و حسابی ندیده بودیم. دقیقتر بخواهم بگویم از ابتدای جنگ سوریه. آخرین باری که اصغر با مادر صحبت می کند مکالمه نصفه رها می شود و اصغر از گریه شهادت فرمانده تاب صحبت ندارد.
اصغر،قاسم،حاج،فرمانده،صدايش،شهادت،سليماني،گلوله،درست

به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس: وقتی حاج قاسم سلیمانی برای همیشه روزی خور درگاه حضرت حق شد و به شهادت رسید عکس ها و فیلم های زیادی از او منتشر شد.
اما در میان همه این عکس و فیلم ها یکی از همه بیشتر به چشم آمد.
مردی که به دلیل مسائل امنیتی چهره اش نشان داده نمی شود فقط صدایش را می شنوی، چندین بار از سردار سلیمانی خواهش می کند جلوتر از این جایی که هست نرود.
از صدایش پیداست چقدر نگران فرمانده اش است.
تنها چیزی که از این مرد می دانستیم همان نامش بود که حاج قاسم صدایش می کند و می گوید: «آقای اصغر زشته منو از دو تا گلوله می ترسانی؟» اما برای آقای اصغر فرقی نمی کرد یک گلوله یا 100 گلوله.
او می داند جایی که برای سردار سلیمانی خطر دارد نباید برود.
باید خودش جلو بیافتد مبادا گزندی به حاج قاسم که نه فقط فرمانده بلکه مراد او نیز هست، برسد.
خواهرش می گفت: «سالها بود که اصغر را درست و حسابی ندیده بودیم.
دقیقتر بخواهم بگویم از ابتدای جنگ سوریه.
آخرین باری که اصغر با مادر صحبت می کند مکالمه نصفه رها می شود و اصغر از گریه شهادت فرمانده تاب صحبت ندارد.
می گویند وقتی خبر را شنید بدون اینکه حرفی بزند به اتاقی رفت و بدون صدا های های ساعت ها گریه کرد.» مگر می شود مردی که سالها عاشقانه در رکابش بود به یکباره او را بگذارد و خودش پرواز کند به اعلی علیین؟
پس حالا اصغر چه کند بدون حاج قاسم؟
یکی دور روز که گذشت خودش را جمع و جور کرد و رفت و دوباره به خط زد.
اما این بار انگار جانش به نیمه رسیده و عهدی با فرمانده اش بسته است.
درست روزی که یک ماه از شهادت حاج قاسم می گذشت تصاویری منتشر شد که آقای اصغر را نشان می داد.
او درست یک ماه بعد از فرمانده اش به شهادت رسیده بود.
آقای اصغر که تا پیش از این فقط صدایش را شنیده بودیم رخ نمایان کرد و پرکشید.
شهیدان اصغر پاشاپور و محمد پورهنگ
انتهای پیام/