سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

روایت یک نویسنده از روزهای تحقیق برای فیلم سینمایی «ایستاده در غبار»

فارس | فرهنگی و هنری | دوشنبه، 04 فروردین 1399 - 14:57
جواد کلاته از نویسندگان کشور در صفحه شخصی خود با اشاره به فیلم «ایستاده در غبار» زندگی حاج احمد متوسلیان به کارگردانی محمد حسین مهدویان درباره این هنرمند جوان و پرتلاش مطلبی نوشت.
فيلم،حاج،توي،احمد،زندگي،كوهيار،متوسليان،امروزش،فهميدم،غبار،ع ...

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس،‌ جواد کلاته از نویسندگان کشور در صفحه شخصی خود با اشاره به فیلم «ایستاده در غبار» زندگی حاج احمد متوسلیان به کارگردانی محمد حسین مهدویان درباره این هنرمند جوان و پرتلاش نوشت:
* معلم
برای تحقیق «ایستاده در غبار» نزدیک به یک سال در حالی با او کار کردم که هیچگاه شهرت و محبوبیّت امروزش را نداشت، اما جدّیت، پشتکار، خوش‌فکری و وسواس امروزش را داشت.
من و خانم زینب کوهیار، تیم دونفرهٔ تحقیقِ زندگی حاج احمد متوسلیانی که در ابتدای امر، صحبتِ ساخت سریالش را شنیده بودم، نزدیکِ یک سال (خانم کوهیار، بیشتر) توی دوتا از اتاق‌های طبقهٔ۳ مؤسسهٔ ۲۷بعثت، به سرپرستی او روی منابعی کار کردیم که از لشکر۲۷ (سپاه تهران) گرفته بودیم.
در واقع، مؤسسه که وابسته به سپاه تهران بود، میزبانی گروه تحقیق را به عهده داشت.
روزهایی که خاطرات خوش بسیاری برایم به یادگار گذاشت.
تجربه‌ای به یادماندنی و حرفه‌ای، با سختگیری‌ها و قانع‌نشدن‌هایی که گاهی بهم برمی‌خورد، و از یک جاهایی به بعد هم فهمیدم فیلمش است، روشش است.
از اینها گذشته، وقتی پیشِ خودم و دیگران از او یادی می‌کنم، خاطرهٔ آن روزی را مرور می‌کنم که دربارهٔ فیلمنامه‌نویسی با او مشورت کردم.
به یک‌باره جدی شد.
چندتا سوال پشت سر هم ازم پرسید؛ چقدر فیلم می‌بینی؟
آخرین فیلمی که دیدی کِی بوده؟
از کدوم فیلم‌ها خوش اومده؟
اسم ببر؟
بگو چرا؟
چقدر سینما می‌ری؟
و چیزهای دیگر.
آخرش خودم فهمیدم که تصمیمم برای کج کردن قلمم به سمت فیلمنامه‌نویسی، تصمیمی بی‌پایه و اساس و هیجانی بوده.
بعد، یک چیزی گفت که هنوز هم توی گوشم است.
گفت من از بچگی عاشق فیلم بودم.
عاشق سینما.
آپارت جور می‌کردیم توی مدرسه با چه بدبختی‌های فیلم ببینیم.
گفت می‌دونی اون موقع که ساخت «آخرین روزهای زمستان» رو به من پیشنهاد دادند، از من چی می‌خواستند؟
و جواب داد که: هیچی، یک سریال مستند معمولی.اما من خودم خواستم چیزی بسازم و راهی برم که تا حالا کسی نرفته باشه.
شاید می‌خواست بگوید حتی پولِ یک کار معمولی را هم بهش داده‌اند.
اما او برای آن مقدار پول کار نکرده.
برای عشقِ خودش و برای خودش کار کرده.
و شد چیزی که اسمش را سر زبان‌ها انداخت.
شد دلیلی برای اینکه زندگی حاج احمد متوسلیان را هم به او سفارش بدهند.
حالا من ماجرای بالا را برای خیلی‌ها که علاقه به نویسندگی و کتاب و این‌ها دارند و ابتدای راه‌اند، تعریف می‌کنم.
و گاهی هم برای خودم.
انتهای پیام/