کوسه گلین؛ سنتی زیبا در واپسین روزهای اسفند همدان
ننه سرما هنوز رخت سفر نبسته که از راه میرسد؛ ظاهرش خشن است، اما قدمهای پر برکتی دارد؛ انبانش را پر میکند از تحفهها؛ آمدن عمو نوروز و تولد دوباره بهار، خبر کمی نیست که بابتش مشتلق نگیرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، واپسین روزهای اسفند، آن گاه که زمستان رخت سفر میبندد تا جای خود را به بهار گرم و پرطراوت دهد؛ کوسه از راه میرسد؛ پوستین بر دوش و چوبدستی در دست.
قد راست کرده و محکم راه میرود؛ لازم است جذبه داشته باشد و نگاهها را به سمت خود جلب کند؛ زنش پشت سرش راه میرود با ظاهری که دست کمی از شوهر ندارد.
هر دو خود را متفاوت بزک کردهاند؛ این روال همیشگی کوسه است؛ سبیل پشمی بلند و پوستینی که او را ترسناکتر میکند؛ عروسش هم چارقد سپید به سر و بقچه به دست دارد؛ سرتاپایشان پوشیده است و تنها دو روزنه مقابل چشمان و یکی برای تنفس دارند.
ظاهرشان خشن است، اما قدمهای پر برکتی دارند که آمدن بهار را نوید میدهند؛ رفتن ننه سرما و آمدن عمو نوروز؛ خبر کمی نیست که بابتش مشتلق نگیرند.
انبانشان را پر میکنند از انواع هدایا و خوراکیها؛ شکرانههای مردم بابت زندگی دوباره و فرصت زیستن و زندگی کردن.
ساز و دهل می زنند که شادمانی همه جا پخش شود و مردم باخبر شوند؛ بچه ها با فاصله پشت سرشان راه می روند، میدانند آدم است، اما ترس به دل دارند.
کوسه گلین؛ آئین سنتی بهاره؛ نماد شادی و شادمانی؛ دیو صورتی که سیرتی خوش یمن داشت و این روزها باید در کتابها و قصههای مادربزرگها پیدایش کرد.
آئینی که ریشه در قرنها پیش داشت و برای مردم با اهمیت بود؛ در واپسین روزهای سال و آستانه سال نو با اعتقاد ویژهای به نیت دفع شر و بلا و بیماری، تحفه و هدیهای به دورهگردی که به دلیل ظاهر ترسناکش او را «کوسه» مینامیدند؛ تقدیم میکردند.
سنت زیبای «کوسه گلین» که حالا دیگر رنگ فراموشی به خود گرفته و تنها در برخی روستاها اجرا میشود در هر منطقه از ایران پهناور، نام و عنوانی دارد: «کوسه»، «کوسا»، «کوسا چوپانان» و «کوسه گلدی».
نامها متفاوت بود؛ محتوا، اما یکی؛ بهانهای برای شادی و شادمانی و تکاندن غبار غمبار زمستان و فرصتی برای بخشش و سخاوتمندی.
کوسه برای مردم ایران شگون داشت؛ سنتی زیبا که به سادگی برگزار میشد و خبری از زرق و برقها و رسمهای پرتکلف امروزی نبود.
رسمهایی که تیشه بر ریشه سنتها زدند و ساده زیستیهای نوروزی را به حاشیه راندند.
سمیه مظاهری
انتهای پیام/744/ش