در رثای یک کهنه دیپلمات انقلابی
حسین شیخ الاسلام دیپلمات با سابقه کشورمان شامگاه جمعه بر اثر بیماری کرونا درگذشت. یادداشت زیر نگاهی گذرا به دید وحدت آفرین این مرحوم نسبت به مسئله مقاومت همچون دوست دیرینه اش حاجقاسم سلیمانی است که با وجود تفاوت دیدگاه با بعضی از مسؤولین دولتی، هموراه در جهت وحدت کلام میان مسؤولین از هیچ تلاشی فروگذار نمی کرد.

حسین شیخ الاسلام دیپلمات با سابقه کشورمان شامگاه جمعه بر اثر بیماری کرونا درگذشت.
یادداشت زیر نگاهی گذرا به دید وحدت آفرین این مرحوم نسبت به مسئله مقاومت همچون دوست دیرینه اش حاجقاسم سلیمانی است که با وجود تفاوت دیدگاه با بعضی از مسؤولین دولتی، هموراه در جهت وحدت کلام میان مسؤولین از هیچ تلاشی فروگذار نمی کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، سید مهدی حسینی فعال رسانهای در یادداشتی در خاطرهای از حسین شیخ الاسلام دیپلماتی که چند روز پیش دار فانی را وداع گفت، نوشت:
ساعت یازده شب است.
در یکی از ایستگاه های مبادله ای مترو نقشه را نگاه میکنم...ظاهرا چند دقیقه ای مانده است که آخرین قطار به سمت خانه به ایستگاه برسد.تلفن را از جیب بیرون می آورم، قصد چک کردن تلگرام برای بروزرسانی خود میکنم، (آخر چند دقیقه قبلش خبر درگذشت فاطمه رهبر نماینده منتخب تهران را شنیده بودم).
اینترنت را روشن و فیلترشکن را به هزار بدبختی فعال میکنم.بلافاصله آپدیت میشود.
انگشت شست را بر روی صفحه از پایین به بالا میکشم.
ناخودآگاه میبینم "حسین شیخ الاس......" نظرم را جلب میکند.
کانال خبری را باز میکنم، خبر حیرت آور است:حسین شیخ الاسلام دیپلمات باسابقه کشورمان بر اثر بیماری کرونا درگذشت.
باورش سخت است، رفتن کسی را تجربه کنی که همگان خوب میدانند که اگر امثالی چون او را نداشتیم آن رژیم منحوس صهیونیستی مرزهای خود را از نیل و فرات هم فراتر میبرد.
چهل و دوماه قبل
روزهای گرم مرداد تابستان ۹۵را پشت سرمیگذراندم.
در روزهایی که هم غیرانقلابی ها و هم انقلابی نماها سعی در آن داشتند تا با موضع گیری های خود تنور اختلافات بر مسئله سوریه را گرم نگه دارند، نیاز بود صدای واحد خود را از تهران ام القرای جهان اسلام به سرزمین شامات برسانیم.
از همین جهت شهرداری آن روزهای تهران (زمانی که هنوز نام شهدا بر کوچه ها برایش افتخار بود) را متقاعد به برگزاری همایشی "تحت عنوان جوانان جبهه مقاومت اسلامی" کردیم.
طبیعی است که در اینجور مناسبت ها نمایندگان حزب الله، حماس، جهاد اسلامی و انصارالله دعوت ما را لبیک بگویند و نمایندگان خود را به نشست بفرستند.اما مسئله اصلی حضور مسئولین ایرانی بود.
چه کسی حاضر به حضور است؟خیلی مهم بود که غیر از مجاهدان سپاهی که از ابتدا در خط مقدم مقاومت بودند دیگر مسؤولین علی الخصوص متولیان دستگاه دیپلماسی هم در مراسم حضور داشته باشند.لیست شخصیت ها را در صفحه کامپیوتر خود باز کردم، پس از بالا و پایین کردن نام حسین شیخ الاسلام نظرم را جلب میکند.
آخر چند روز قبلش خبردار شده بودم که در پی اختلاف های امیر عبدالهیان با وزیر خارجه، جای خود را با حسین شیخ الاسلام که عهده دار امور بین الملل مجلس بود در حرکتی پوتین- مدودوفی عوض کرده است.
هم مشاور جدید وزیر شده یود هم سفیر سابق ایران در سوریه بود و هم دبیرکل جمعیت حمایت از انتفاضه فلسطین نیز بود.
پس چه انتخابی بهتر از حاج حسین.
گوشی را برمیدارم زنگ میخورد، جواب نمیدهد،چند دقیقه بعد خودش زنگ میزند.
بعد از معرفی، ماجرا را برایش شرح میدهم.
قرار به جلسه حضوری در وزارت خارجه می شود.
با یکی از دوستان به وزارت میرویم.
بعد از گریزی به اوضاع منطقه و تحلیل وضعیت سوریه و اشاره به نقش آمریکا در آن، درخواستمان را میگوییم: از آنجایی که میخواهیم اتحاد موضعگیریها را در بین مسئولان ایرانی نشان دهیم میخواهیم از وزیر خارجه برای حضور در این نشست دعوت کنیم.
حرفهایمان را تائید کرد و پیگیری دعوت از دفتر وزیر را شخصا بر عهده گرفت.
سرآخری برای خاطرجمعیمان گفت: شما جوانان جنبش دانشجویی را نیک میشناسم چون خودم از نزدیک این فضا را درک کرده ام بنابراین از هیچ کمکی دریغ نمیکنم.با وجود هماهنگی های اولیه با دفتر وزیر از سوی حاج حسین، نزدیک به همایش بود که خبر دادند آقای وزیر بدلیل مشغله های فراوان از حضور درنشست عذرخواهی کردند...
به حاج حسین زنگ زدم و تائید کردند که نشد آنچه میخواستیم بشود.
خلاصه گفتیم حالا که ایشان نیامده اند شما تشریف بیارید که قبول کردند.
روز همایش میشود میزبان جوانان مجاهد از ۵۰ کشور اسلامی هستیم.
حسین شیخ الاسلام در حالی که یک پایش لنگ میزند در صلابت یک کهنه دیپلمات انقلابی به پشت تریبون می رود و سخن خود را اینگونه شروع میکند: با قاطعیت میگویم ضریب امنیتی ایران از کشورهای اروپایی نیز بالاتر است واین را مرهوم تلاشهای شما جوانان عرصه مقاومت میدانم.
آری سخن او راست بود اما باید اضافه کرد این امنیت ماحصل سالها مجاهدانی است که یک طرفش امثال حاج قاسم در میدان رزم و طرف دیگرش حاج حسین ها در پشت میز مذاکره قرار داشتند نیز بود.
بخصوص آنکه بعدها شنیدم وقتی حاج قاسم عزیز ما میخواست وزیرخارجه تراز انقلاب اسلامی را مثال بیاورد به حسین شیخ الاسلام اشاره میکرد.
قولش را همان موقع گرفتیم که جلسه بعدی دست حاج قاسم را بگیرد و با خود بیاورد.
اما نمیدانم چه کرد روزگار که حالا حاج قاسم دست او را گرفته و مهمان سفره ارباب کرده است.
روحش شاد و رهش پررهرو باد...
پ.ن: حسین شیخ الاسلام از اعضای سابق جنبش دانشجویی در زمان انقلاب و یکی از تسخیرکنندگان سفارت آمریکا در آبان سال ۵٨ بود.
انتهای پیام/