روایتى از کوچکترین باشگاه رزمی ایران در «گافر»/ هجوم «ووشو» به دل فقر+فیلم و عکس
نوجوانانی از «گافر» که باشگاهشان کوچکترین کلاس ووشو ایران لقب گرفته است اما دل بزرگی دارند و تسلیم بیامکاناتی نشدند و در سرمای فراموشی، شعلههای امید را روشن نگه داشتند تا برای منطقهشان افتخار بیآفرینند.

نوجوانانی از «گافر» که باشگاهشان کوچکترین کلاس ووشو ایران لقب گرفته است اما دل بزرگی دارند و تسلیم بیامکاناتی نشدند و در سرمای فراموشی، شعلههای امید را روشن نگه داشتند تا برای منطقهشان افتخار بیآفرینند.
مجله فارس پلاس هرمرگان، علیرضا بهرمن: دیماه سال 97 بود که به اتفاق ابوذر احمدی مدیر فرهنگی هیأت ووشو هرمزگان جهت بازدید میدانی و حضور در جلسه شورای ورزش شهرستان بشاگرد، عازم محرومترین منطقه ایران شدیم.
این سفر به اصرار ابراهیم صفریپور مرد خدوم و پرکار بشاگردی که اکنون متولی ورزش این شهرستان هست صورت میگرفت.
آغاز سفری پرماجرا به بشاگرد
برای نخستین بار به بشاگرد سفر میکردم.
دلهرهای عجیب و بیحد و وصف به سراغم آمده بود چراکه میبایست در جلسه رسمی شورای ورزش با حضور همه مسؤولان بشاگردی قولهایی را میدادم که عملیاتی ساختن آنها بسیار سخت تصور میکردم.
حدود ساعت 6 صبح از بندرعباس مرکز استان هرمزگان به راه افتادیم.
انگار نه انگار که به سفری دروناستانی میرویم.
تا چشم کار میکرد جاده بود.
هرچه میرفتیم پایانی در کار نبود.
ابوذر که اهل سندرک شهرستان میناب است از آنجایی که بزرگشده همان منطقه بشاگرد بود، نقطه به نقطه مسیر را برایم میشکافت و توضیحات دلنشینش سختی راه را به سفری آسان برایم مبدل ساخته بود.
حدود ساعت 12 ظهر همزمان با اذان بود که به «جگدان» نخستین نقطه بشاگرد رسیدیم و نماز شکسته خود را در مسجد این شهر بهجا آوردیم.
جملهای قابل تأمل از مرحوم «حاج عبدالله والی»
در بدو ورود به جگدان، تابلویی که تصویر مرحوم حاج عبدالله والی بر آن حک شده بود نظرم را به خود جلب کرد.
بر روی این تابلو سخنی از حاج عبدالله نقش بسته بود.
«بشاگرد را بشاگردی بسازیم».
سخن این بزرگمرد و قهرمان جهادی ذهنم را مشغول ساخت که چگونه میتوان ووشو را بشاگردی کرد.
آیا میشود هنری رزمی از شرق دور را در فقیرترین نقطه ایران آن هم بهصورت بشاگردی به اجرا در آورد؟.
استمداد از شهدای گمنام
بگذریم، حدود نیم ساعت بعد از جگدان به سردشت مرکز شهرستان بشاگرد رسیدیم.
حاج ابراهیم در ابتدای شهر چشمانتظارمان بود.
به پیشنهاد او ابتدا به زیارت شهدای گمنام رفتیم.
عجب پیشنهادی بود.
از شهدا استمداد جستم که بتوانم ووشو را در بشاگرد گسترش دهم.
جلسه شورای ورزش آغاز نشده بود.
مدیران منتظر حضورمان بودند.
بهگفته آنها دومین رئیس هیأتی بودم که در منطقه حضور مییافتم.
رئیس هیأت ووشو هرمزگان در جلسه چه گفت؟
علیرضا بهرمن در جلسه شوراى ورزش و ستاد ساماندهى جوانان شهرستان بشاگرد که در سالن جلسات فرماندارى این شهرستان برگزار شد، اظهار داشت: تلاش مىکنیم این رشته در سراسر هرمزگان فعال شود و با همت همکارانمان در هیات و نگاه مثبت مسؤولان محلى و استانى، طى دو سال آینده محرومیت ووشو را در سراسر استان هرمزگان از بین خواهیم برد.
وى افزود: فرزندانمان در نقاط محروم استان داراى استعداد ویژهاى در رشتههاى رزمى هستند و امیدواریم در سالهاى آینده شاهد حضور نوجوانان و جوانان بشاگردى در تیمهاى ملى ووشو باشیم.
رئیس هیات ووشو هرمزگان تصریح کرد: یکى از اهدافمان توسعه ووشو در مناطق محروم شرق استان است چراکه استعدادهاى بسیارى در این بخش از هرمزگان نهفته است و بهزودى کلاسهاى آموزشى ووشو را در منطقه محروم بشاگرد فعال مىکنیم و حداقل کارى که ما بهعنوان یک هیات مىتوانیم براى بشاگرد انجام بدهیم از بین بردن محرومیت رشته ورزشى ووشو در این منطقه است.
بهرمن یادآور شد: طی ماههای گذشته کلاسهای آموزشى ووشو در بخش سندرک شهرستان میناب که از آن بهعنوان یکی از مناطق محروم استان یاد میشود راهاندازی شد و به لطف خدا امروز استعدادهای بسیارى از این منطقه به ووشوی استان معرفی شده است و با تلاش مسؤولان محلی و هیأت استان در بشاگرد هم این اتفاق خواهد افتاد.
وى در ادامه با بیان اینکه بشاگرد سرشار از استعداد ورزشی است، عنوان داشت: قصد داریم در نیمه دوم سال ٩٨ رقابتهای استانی ووشو را در بشاگرد برگزار کنیم و یکی از اهدافمان از این کار، آشنایى بیشتر جوانان و مردم با این رشته رزمی مهیج و پرطرفدار است.
رئیس هیات ووشو هرمزگان بیان کرد: به گفته رئیس ورزش و جوانان شهرستان بشاگرد، بنده دومین مسؤول هیات ورزشی استان هستم که به این منطقه آمده است که از مدیرکل ورزش و جوانان هرمزگان درخواست میشود تمامی رؤسای هیأتهای ورزشی مجاب شوند علاوه بر حضور مستقیمشان، رشتههای ورزشی خود را در بشاگرد فعال کنند.
بهرمن افزود: بشاگرد دارای سه بخش گوهران، مرکزى و گافر، 6 دهستان و ١٨٠ روستاست و نیاز است جهت توسعه ورزش در این منطقه یک برنامهریزی گسترده و جهادی در این زمینه صورت پذیرد.
روزهای خوب فرا رسید
هرچند موفق نشدیم بهدلیل بروز ویروس کرونا در کشور، مسابقات استانی را در این زمان از سال در بشاگرد طبق تقویم هیأت برگزار کنیم که البته قرار است در آیندهای نهچندان دور با همکاری اداره ورزش و جوانان و کمیته امداد بشاگرد در «خمینیشهر» این شهرستان برگزار شود اما سرانجام، ووشو در این منطقه محروم راهاندازی شد.
در کشوقوصهای کار با میثم یکی از معلمان دلسوز اهل رویدر شهرستان بندرخمیر آشنا شدم.
این معلم رزمیکار و علاقمند در مدارس شبانهروزی بشاگرد مشغول به تدریس بود.
از او کمک خواستم و وی نیز به درخواستم لبیک گفت.
طی حکمی به پیشنهاد رئیس ورزش و جوانان بشاگرد، میثم زاهدی را بهعنوان سرپرست هیأت ووشو این شهرستان منصوب کردم و این نیز سرآغاز یک کار جهادی در ورزش بشاگرد بود.
عجب انتصاب خوبی صورت گرفت.
میثم «جهادیوار» سنگ تمام گذاشت.
جالب است پای صحبتهای این مربی جهادی جوان که در دل فقر عاشقانه کار میکند بنشینیم:
میثم زاهدی، یک معلم از شهرستان بندرخمیر هماکنون در بشاگرد مشغول تدریس هستم.
از بدو ورودم به عرصه تعلیم و تربیت همه تلاشم کشف و هدایت استعداد دانش آموزانم بود.
آشنایی کودکان بشاگردی با هنر میثم
یک سال و نیم قبل وقتی برخی از دانش آموزانم فیلم یکی از مبارزاتم را در اینستاگرام دیده بودند مرتب اصرار داشتند که به آنها هم مبارزه آموزش بدهم.
ابتدا قبول نکردم و اصلأ آمادگی راهاندازی یک کلاس رزمی را در این منطقه محروم نداشتم چراکه نه امکاناتی داشتیم و نه این بچهها را در حدی میدیدم که توان اجرای نظم و مقررات و سختگیریهای مرا داشته باشند.
ابتدا فکر میکردم بچهها از دیدن یک فیلم جوگیر شدهاند و تا چند روز دیگر فراموش میکنند اما مسعود، علی، محمد و سجاد از خواسته خودشان کوتاه نمیآمدند و مرتب از آنها اصرار و از من انکار.
بالاخره قبول کردم که یک روز از آنها تست بگیرم، آنقدر خوشحال شدند که انگار دنیا را به آنها بخشیده باشند، بعد از آن، هر روز به اصرار میآمدند و تقاضای تمرین داشتند، آنچه کاملأ مشخص بود استعداد ورزشی بالای این بچهها بود، در کنار این استعدادهای خدادادی، بسیار پرتلاش و سختکوش ظاهر میشدند.
عدم وجود امکانات، مانع از کار نشد
امکاناتی نداشتیم، دو میت قدیمی از باشگاه شهر خودم آورده بودم و روی زمین سیمانی پشت کلاسهای مدرسه شروع به تمرین کردیم.
روز به روز به تعدادشان اضافه میشد، بچههایی که تشنه تمرین بودند، عاشق مبارزه، عاشق افتخارآفرینی، میخواستند خودشان را نشان دهند.
کار به جایی رسید که ۶۰ دانش آموز درخواست عضویت در کلاس داشتند، هم خوشحال بودم و هم ناراحت، از این همه علاقه نوجوانان به ورزش لذت میبردم و از این که امکانات لازم برای تمرین این تعداد را نداشتم، ناراحت بودم.
به ناچار دوازده نفر از مستعدان را انتخاب کردم و تمریناتمان را ادامه دادیم.
در کنار تمرین سعی میکردم با بحثهای روانشناسی، ذهنیت آنها را تغییر دهم، اخلاق، نظم و مسؤولیتپذیری را سرلوحه کارم قرار دادم تا آنها را برای فردایی بهتر آماده کنم.
نخستین افتخارات بشاگردیها در پیکارهای استانی
پس از ۵ ماه خبر برگزاری مسابقات رزمی استانی در شهرستان بستک به گوشم رسید، حدود ۵۰۰ کیلومتر فاصله ما تا شهرستان بستک بود، نمیدانستم این بچهها را چگونه به مسابقات ببرم، دوست داشتم کل استان تعریف دیگری از بشاگرد را متصور شود تا به جای محرومیت بشاگرد، هدفم این بود که مردم هرمزگان، استعدادهای ناب بشاگردی را هم ببینند.
به هر مکافاتی که بود بچهها را به مسابقات اعزام کردیم، برای همه تیمها اسم بشاگرد تازگی داشت و همه منتظر بازیکنانی تازهوارد و کمتجربه بودند، اما فرزندان برومند بشاگرد کاری کردند کارستان، یکی پس از دیگری حریفانشان را شکست میدادند و به نیمهنهایی و فینال میرسیدند، کسانی که برای اولین بار تشک مبارزه را از نزدیک میدیدند، بیشتر از ۴-۵ ماه سابقه تمرین نداشتند اما با قدرت رو در روی حریفان عنواندار خود قرار میگرفتند و آنها را میبردند، حاصل کار ما از اعزام ۹ رزمیکار بشاگردی، یک طلا و ۴ نقره و ۳ برنز بود.
اسم بشاگرد سر زبانها افتاد، بچهها بعد از افتخارآفرینی، اعتماد به نفس تازهای گرفتند.
آغاز رسمیت «ووشو» در بشاگرد
خداوند در این برهه به کمکمان آمد، میگویند از تو حرکت از خدا برکت، آوازه کلاس رزمی بشاگرد به گوش استاد علیرضا بهرمن رئیس هیأت ووشو استان هرمزگان که اکنون سرمربی تیم ملی ووشو جوانان ایران است، رسید.
لطف و مرحمت خدای بزرگ شامل حال ما شد و استاد بهرمن پیشنهاد راهاندازی اولین باشگاه ووشو شهرستان بشاگرد را به ما داد، اسم باشگاه را گذاشتیم «آیندهسازان بشاگرد»، آنها که قرار است آینده این سرزمین را بسازند.
با امکانات و حمایتهای رئیس هیأت ووشو استان، باشگاه ما رونق گرفت و بر تعداد رزمیکاران افزوده شد تا اینکه مسؤولان شهرستان بشاگرد به کمک ما آمدند و سالن در اختیارمان گذاشتند.
ایجاد کلاس ووشو در «گافر»
علی، پسر پرتلاش ووشوکار ما که همیشه سعی میکرد بیشتر از یک شاگرد باشد و بهدنبال یادگیری بیشتر بود یک روز آمد و پیشنهاد داد که یک باشگاه رزمی را در روستایشان راهاندازی کنیم، از قرار معلوم نوجوانان روستا وقتی خبر افتخارآفرینی علی را شنیده بودند به رشته ووشو علاقهمند شده بودند.
روستای «دوگنویر» از بخش گافر و پارامون بشاگرد در منطقهای دور از شهر قرار گرفته است و امکانات رزمی خاصی هم نداشت اما آنچه ما را دلگرم میکرد علاقه و تلاش بچههای این روستا برای راهاندازی این باشگاه ووشو بود.
بدون هیچ امکانات خاصی و با تلاشهای «علی آبتین» باشگاه ووشو در روستای دوگنویر راهاندازی شد، اسمش را گذاشتیم «باشگاه امید بشاگرد»، باشگاهی که امید را در روح و جسم فرزندان این روستا زنده نگه داشته بود، کودکان و نوجوانانی که برای فردایی بهتر تلاش میکنند.
سخن پایانی؛
نوجوانانی از «گافر» که باشگاهشان کوچکترین کلاس ووشو ایران لقب گرفته است اما دل بزرگی دارند و تسلیم بیامکاناتی نشدند و در سرمای فراموشی، شعلههای امید را روشن نگه داشتند تا برای منطقهشان افتخار بیآفرینند.
این داستان ایجاد باشگاه رزمی ووشو در بشاگرد است، داستان کودکانی که عاشق سرزمینشان هستند، رزمیکارانی که اگر حمایت شوند میتوانند قلههای افتخار را فتح کنند.
انتهای پیام/3264