از بیآبی یک روستا تا غباری که نفس کودکانش را بند آورد/ بخوانید از دل پر اهالی «چاه احمد»+فیلم و عکس
روز گذشته به اتفاق خیرین پایتخت به روستای چاه احمد از توابع بخش مهران شهرستان بندرلنگه رفتیم و پای درد و دل اهالی این روستای محروم نشستیم.

روز گذشته به اتفاق خیرین پایتخت به روستای چاه احمد از توابع بخش مهران شهرستان بندرلنگه رفتیم و پای درد و دل اهالی این روستای محروم نشستیم.
خبرگزاری فارس، بندرلنگه - فتحالله میرکمانداری: روز گذشته به اتفاق خیرین پایتخت به روستای چاه احمد از توابع بخش مهران شهرستان بندرلنگه رفتیم و پای درد و دل اهالی این روستای محروم نشستیم.
مطلع شدیم سید باقر حسینیپناه خیر مدرسهساز تهرانی که تا کنون در سکوت خبری بیش از ۱۴ مدرسه در روستاهای شهرستان بندرلنگه ساخته است حدود ۵ ماه پیش نیز یک هزار و ۷۰۰ متر لوله بههمت دیگر خیرین پایتخت برای آبرسانی روستای محروم «چاه احمد» بخش مهران تهیه و جایگذاری کرده ولی تا کنون نیز موفق به آبرسانی به این روستا نشده است.
به اتفاق یکی از دوستان قرار ملاقاتی با حسینیپناه در همان روستا تنظیم کردیم تا از نزدیک دغدغههای این خیر ۶۵ ساله را بشنویم.
مسیر ۹۵ کیلومتری از شرق شهر بندرلنگه را به سمت این روستا طی کردیم.
درست در ۵ کیلومتری بندرخمیر از سمت چپ وارد جاده خاکی شدیم، چیزی که همان اول جاده نظر من به خود را جلب کرد نوشتهای بر روی تابلو کمیته امداد بود که جملهای با عنوان «خانوارهای این روستا تحت پوشش کمیته امداد شهرستان بندرلنگه میباشند» بر روی آن حک شده بود که این خود نشان از محرومیت اهالی این روستا بود.
تا چشم کار میکرد خانههای قدیمی در این منطقه دیده میشد و گاهأ کپرهایی که از برگهای درخت خرما ساخته شده بود به چشم میخورد.
برخلاف روستاهای دیگر صدای گوسفندان هم نمیآمد، انگار این روستا را غبار مظلومیت فرا گرفته بود البته به قول اهالی؛ اینجا را ذرات و غبار کارخانه سیمان در سه کیلومتری روستایمان فرا گرفته است.
«آبفار هرمزگان» بیتوجه به اقدامات خیرین
در جاده ورودی روستا آقای حسینیپناه و علیرضایی دو خیر میانسال تهرانی را دیدیم که منتظر ما بودند.
آقای حسینیپناه را قبلا دیده بودم اما تاکنون حاضر به مصاحبه با هیچ رسانهای نشده بود و همیشه در سکوت خبری و دور از هرگونه هیاهو، امورات خیریه خود را به جلو میبرد اما این بار انگار موضوع فرق دارد چراکه وی نسبت به آب این روستا حساس و دغدغهمند است.
این مرد خندهرو پس از احوالپرسی از همان ابتدا خط لولهای را که در خاک گذاشته بود را به ما نشان داد و گفت؛ ۵ ماه پیش این لوله را از محل شاهلوله اصلی تا این روستا زیر خاک بردیم و قرار بر این بود که شرکت آب روستایی بندرخمیر، آب این روستا را وصل کند اما تا کنون هیچ اقدامی نشده است.
نکته جالب اینجاست؛ کودکان این روستا تا این مرد خیر را دیدند دوان دوان بهسویش آمدند و او نیز به رسم همیشگی، آنان را به آغوش کشید، کودکان این منطقه محروم او را میشناختند چراکه متوجه شدم به غیر از لولهکشی این روستا به دفعات بین بچهها و دانشآموزان روستا، لوازمالتحریر، کیف، کفش و لباس توزیع کرده است.
دل پر اهالی روستای «چاه احمد»
فقر و محرومیت و از همه بدتر بیآبی در این روستا نمایان بود، بههمرا حسینیپناه و تعدادی از کودکانی که ما را دنبال میکردند به دل روستا رفتیم که با استقبال بینظیر مردم مواجه شدیم و معتمدین محل به اتفاق اهالی به سمت ما آمدند و جالبتر از همه این مرد خوشرو و خوشبرخورد و در عین حال جدی تهرانی را میشناختند.
مردم دل پری داشتند از بیتوجهی مسؤولانی که حتی حاضر نشده بودند بعد از لولهگذاری، آب را در این لولهها جاری کنند چراکه کار اصلی را خیرین پیش برده بودند و به قول معروف لقمه، جویده و آماده است.
گلایههای این اهالی آفتابسوخته، زیاد بود از کارخانه سیمان در ۳کیلومتری روستا گرفته تا بدعهدی اداره آب و فاضلاب روستایی بندرخمیر و همچنین هزینههای هنگفتی که برای خرید آب شیرین از تانکر سیار پرداخت میکنند.
آسم و تنگی نفس کودکان؛ هدیه کارخانه سیمان بندرخمیر
مبارک، یکی از اهالی این روستا در گفتوگو با ما با گلایه از کارخانه سیمان هرمزگان که در نزد اهالی به کارخانه سیمان خمیر معروف است، گفت: اکثر کودکان روستا را حداقل ماهیانه یک بار برای آسم و تنگی نفس به بیمارستان میبریم و این موضوع به خاطر وجود ذرات معلق و گردوغبار کارخانه سیمان است.
وی تصریح کرد: این کارخانه تا کنون هیچ خدماتی به ما نداده به غیر از اینکه با پیگیری فرماندار بندرلنگه یک مدرسه نیمهکاره برای روستا ساختهاند که آن هم با کمک اهالی و خیرین به پایان رسید، به هنگام بارندگی، این روستا زیر آب میرود چراکه کارخانه سیمان در بالا دست، سیلبند ایجاد کرده که آب به این روستا سرازیر میشود.
مرگ و میر دامها بر اثر بیتدبیری کارخانه سیمان
این معتمد روستا افزود: قبلأ این روستا با توجه به سرسبزی فراوان، مکان گردشگری بوده است اما امروز گردوغبار کارخانه سیمان به زمین روستایمان نشسته و دیگر آب هم نفوذ نمیکند و جلوی رشد گیاهان را گرفته و همه چراگاهها و مراتع ما خشک شده است و اگر در گذشته ۳۰۰ دام داشتیم امروز به ۳۰ عدد هم نمیرسد و همه تلف شدند.
این پیرمرد با چهرهای آفتابسوخته بیان داشت: انتظار ما از کارخانه سیمان این است که حداقل فیلتر سر راه دودکشهای کارخانه قرار دهند چراکه اکنون بچههای زیر 10 سال ما مشکل تنگی نفس و آسم دارند و این از زمانی شروع شد که کارخانه سیمان، اینجا احداث شد وگرنه ما در گذشته با این مشکلات تنفسی روبرو نبودیم.
وی افزود: حداقل انتظارمان این است که کارخانه سیمان در آبرسانی به روستا حتی با تانکر به ما کمک کند نه اینکه هزینه گزاف برای تهیه آب آشامیدنی بدهیم.
مسؤولان بندرخمیر حتی حاضر نیستند جواب تلفن خیرین را بدهند
پس از گلایههای این پیرمرد، حسینیپناه خیر تهرانی نیز که از عدم همکاری برخی مسؤولان به ستوه آمده بود لب به سخن گشود و گفت: هر بار برای وصل کردن آب اینجا، بهانه میآورند که یک روز پمپ نداریم، یک روز لوله نداریم در صورتی که منبع اصلی آب در کارخانه سیمان است و تا اینجا راهی نیست.
این خیر ادامه داد: جای تأسف است که هیچ استقبالی از کار خیر از سوی مسؤولان منطقه نمیشود و گاهأ مسؤولان جواب تلفن ما را هم نمیدهند و برای اهالی اینجا سخت است که بابت هر تانکر آب بین ۷۰ تا ۱۴۰ هزار تومان پول بدهند.
حل این مشکل یک همت کوچک میخواهد.
استفاده از خمرههای غیربهداشتی برای مصارف آب شرب
گلایههای دیگر اهالی نیز از زن و مرد گرفته تا کودکان این روستا، نبود آب و گردوغبار سیمان بود.
بههمراه یکی از همین اهالی برای صرف چای به منزلش رفتیم.
خانهای که اکثر اتاقهایش کپری بود.
در بدو ورود به منزل چشمم به ۲۰لیتریهای ذخیر آب و خمرههای گلی افتاد که متوجه شدم از این خمرهها جهت سرد کردن آب استفاده میشود.
کودکان، لیوان فلزی را درون این خمرهها میزدند و آب مینوشیدند که محیطی کاملأ غیربهداشتی را بهوجود آورده بود و سلامتی آنان را تهدید میکرد.
در حین خوردن چای یکی دو نفر از اهالی از تنگی نفس کودکانشان در شبهنگام گفتند که با چه مصیبتی و با موتورسیکلت آنها را به مراکز درمانی منتقل میکنند.
سخنی با مسؤولان؛
در پایان این انتظار از مسؤولان بهویژه کارخانه سیمان هرمزگان میرود که در عین احترام و استقبال از خیرین، نگاهی ویژه به این روستا با ۳۰خانوار محروم و مستضعف داشته باشند و در گام نخست، آب این روستا را تأمین سازند و دلگرمی را در بین آنها بهوجود آورند و در گامهای بعدی، خدماتی بهداشتی را جهت درمان این عزیزان، روانه روستا کنند.
انتهای پیام/۸۸۰۲۸/ر