وقتی کودکان نابینا دنیا را میبینند
اهل اینجاست ولی مسافر؛ از راه دور میآید به سرزمین مادری. «اعظم بانو ترابی» هر بار میآید برکتی میآورد؛ اولین و دومین مرکز هوشمند نابینایان ایران را راهاندازی کرده است برای ارائه خدمات رایگان. این بار نوبت «باغچه حواس» است.

مجله فارس پلاس؛ امین رحیمی: از نوجوانی رفته انگلستان و ساکن لندن است؛ این را اول حرفهایمان میگوید.
فارسی را خوب اما کمی دستوپاشکسته صحبت میکند؛ کلمات را اگر هم بشکند، معنا را استوار ادا میکند.
نیمی اهل اینجا و نیمی اهل آنجاست انگار.
غریبه است و آشنا؛ گلایه میکند از بیمهریهای برخی مسئولان و میگوید ناامید نباید شد.
تابهحال ۳ سنسوری روم (اتاق حس) راه انداخته برای کودکان و نوجوانان نابینا؛ اولی در مرودشت استان فارس، دومی در محدوده مرکزی تهران و سومی در شرق تهران.
اتاق حس جایی است برای نابینایان و کمبینایان تا دنیا را بشناسند و حواسشان را تقویت کنند؛ برای آموختن، برای بالندگی، برای سالم ماندن، برای زندگی.
اهل آنجاست تنش و اهل اینجاست دلش؛ آخر حرفهایمان معلوم میشود.
وقتی میگوید: «میدانی کتاب موردعلاقهام چیست؟» و منتظر میمانم تا چه خواهد گفت.
نگاهش اینجایی میشود و به فارسی درست، سخن آشنا میگوید: «قرآن؛ به فارسی و انگلیسی خواندهام.»
نخستین مرکز در مرودشت
سالها قبل، از لندن به شیرخوارگاهی در جنوب تهران کمک میکرد؛ دستی داشت در کار خیر و دلی داشت برای نیکوکاری حتی از راه دور.
چند سال پیش گذرش افتاد به لیندن لادج؛ مرکزی ویژه نابینایان و کمبینایان.
یکبار ازآنجا بازدید کرد و اجازه دادند برود و کار را یاد بگیرد و با شیوههای آموزش آشنا شود.
یک روز هم گفت باید برای کودکان نابینای وطنم کاری کنم.
همه اینها را میگوید و دلیل هیچکدام را نمیگوید.
میپرسم و پاسخ اینکه: دنبال دلیل میگردی برای اینجور کارها؟
سال ۹۱ رفت به مرودشت فارس و چند ماه در هتل ماند تا «باغ طاووس اعظم» را راه بیندازد؛ نخستین سنسوری روم (اتاق حس) ایران.
۳ اتاق بود و یک حیاط کنار یک کارخانه قند.
تا ۳ سال هزینهها را خودش پرداخت کرد و پس از بیمهری مسئولان بهزیستی این مرکز بالاخره پارسال تعطیل شد.
خودش میگوید: «هدف این بود که این مرکز راهاندازی شود و ادارهاش را نهادهای مرتبط بر عهده بگیرند.
ولی چنین اتفاقی نیفتاد و آنجا تعطیل شد.
آن موقع کودکان نابینا و کمبینا از روستاهای اطراف هم میآمدند و گاهی که پول کرایه نداشتند هزینه آن را هم میپرداختیم که والدین بتوانند کودک را به مرکز بیاورند.
هنوز هم والدین کودکان نابینا و کمبینا تماس میگیرند و درخواست میکنند آنجا دوباره بازگشایی شود.»
پول هم بگیریم؟!
سال ۹۴ از لندن آمد و مرکزی دیگر برای کودکان نابینا و کمبینای تهران راه انداخت؛ در ۲ اتاق در سرای محله بهارستان.
خودش تعریف میکند: «یکراست رفتم، یعنی خدا مرا برد به ساختمان معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران.
راهاندازی چنین مرکزی را پیشنهاد دادم و استقبال شد.
میخواستم در جنوب شهر ساختمانی برای این کار اختصاص یابد ولی آخرسر رسیدیم به محله بهارستان.»
این مرکز را سال گذشته به شهرداری تحویل داد تا خودشان ادارهاش کنند.
آنهم با یک شرط.
میگوید: «این خدمات باید رایگان باشد و رایگان بماند.
مخالفتهایی هم میشود ولی من گوش نمیکنم و اصرار دارم که حتماً تمام خدمات کاملاً رایگان باشد.» دلیلش هم اینکه: «بهمحض اینکه نابینایی یک کودک تشخیص داده میشود یکی از والدین بیکار میشود؛ یعنی درهرصورت باید حداقل یک نفر تماموقت مراقب کودک باشد.
اینطوری درآمد خانواده نصف میشود و بخش عمده درآمد نیز برای هزینههای درمان میرود.
اینطوری خانواده با مشکلات مالی مواجه میشود.
این وضعیت مشکلات دیگری در پی میآورد و بعد خانواده بهجایی میرسد که مشکل پشت مشکل.
خب، حالا بیاییم از این خانواده پول هم بگیریم؟!»
از من پرسیده گرگ چیه؟
در مرکز بهارستان حدود ۱۰۰ کودک نابینا و کمبینا پرونده داشتند و ترابی از طریق بررسی پروندهها متوجه شد اغلبشان ساکنان شرق و جنوب شرق تهران هستند.
اینطوری شد که دوباره یکراست رفت مرکز خدمات اجتماعی و رفاهی شهرداری منطقه ۱۵ و باز پیشنهادش با استقبال مواجه شده است.
امسال دوباره دستبهکار شد و تجهیزات و اسباببازیهای مناسب این کودکان را از لندن آورد و مرکزی راه انداخت با ۵ کارگاه و یک حیاط نسبتاً بزرگ.
نامش هم «باغچه حواس» است.
هنوز شروع به کار نکرده ولی آماده افتتاح است.
از ۷ ماه پیش کار شروع شد؛ فضای مناسب را شهرداری در اختیارش گذاشت و مثل باقی مراکز، تجهیزات و وسایل را خودش تأمین کرد.
برخی از این تجهیزات برای استفاده نابینایان و کم بینایان طراحی و ساخته شده اند.
۳۰۰ کتاب بریل هم آورده برای این مرکز تا یکی از کارگاهها، کتابخانه باشد.
کارگاههای دیگر سنسوری روم هستند و کارگاه موسیقی و کارگاه سفال و هنر و آخرسر کارگاه بازی و مهارت.
دراینباره میگوید: «کل کاری که میکنیم این است که از طریق بازی و ارتباطات اجتماعی به کودکان و نوجوانان نابینا و کمبینا کمک میکنیم تا دنیای اطرافشان را بشناسند.
اجازه بدهید یک مثال بیاورم تا موضوع روشن شود.
اینجا مجسمههای مدل از حیوانات مختلف داریم که هر یک صدای همان حیوان را پخش میکند.
اینطوری کودک نابینا یا کمبینا میتواند به مجسمه مدل یک حیوان مشخص دست بزند و فرم بدن آن حیوان را بشناسد و صدایش را بشنود.
بعد وقتی در تلویزیون صدای آن حیوان را شنید، میتواند آن را تصور کند.
یک کودک نابینا میشناسم که بارها از من پرسیده «گرگ چیه؟» و برای همین این بار یک مجسمه مدل گرگ هم از لندن آوردهام که نشانش بدهم.
دیگر اینکه در این مرکز هیچ رنگی و هیچ طرحی و هیچ شکلی بیدلیل نیست.
رنگ دیوارها و میزان زبری و نرمی بافت سطح آنها متفاوت است تا کودکان کمبینا و نابینا از طریق لمس متوجه شوند در کدام بخش مرکز هستند.
این قدرت مکانیابی برای نابینایان حیاتی است و باید از کودکی مهارتهای مرتبط با آن را بیاموزند.
در طراحی نماهای داخلی نیز از آینهکاریهایی با اشکال مختلف استفاده کردهایم تا راهنمای کمبینایان برای مکانیابی باشد.»
آسمان شب در یک اتاق
تقویت حواس در سنسوری روم معنایی تازه مییابد.
در این کارگاه نمای آسمان شب بازسازیشده است تا کمبینایان بتوانند کورسوی ستارهها را ببینند و آسمان شب را تصور کنند.
اتفاقی که بارها افتاده و ترابی میگوید از ذوق بالا و پایین پریدهاند و اشک شوق او را درآوردهاند.
سنسوری روم ستارههای درخشان دارد و ماه تابان و اسباببازیهایی که همگی نور دارند و صدا و جلوه و درخشش.
کارگاهی است برای ما و دنیایی است برای کودکان نابینا و کمبینا.
ستارهها را مهندسان ایرانی از روی نقشه گوگل و بهصورت اختصاصی برای این مرکز طراحی کردهاند و ماه از خارج آورده شده.
نکته مهم اینکه چشمهای حدود ۹۰ درصد نابینایان به نور تااندازهای حساس هستند و همین مقدار حساسیت ناچیز برایشان حیاتی است.
کارکرد سنسوری روم نیز تقویت همین حساسیت است و اینکه لااقل نگذارد این حساسیت از بین نرود.
در اتاق سفال و هنر، فعالیتهای هنری و از همه مهمتر لمس بافت انواع سفال انجام میشود تا حس لامسه تقویت شود.
کارگاه بازی و مهارت نیز دنیایی کوچک است از اسباببازیهایی که لذت بازی را به کودکان کمبینا و نابینا هدیه میدهد و لذت داشتن دوست و لذت فعالیتی مفرح و آموزنده در کنار اعضای خانواده را.
و همه اینها در سخن آخر ترابی تعبیر میشود که میگوید: «تهران ۲ تا ۴ هزار کودک و نوجوان نابینا و کمبینا دارد.
حالا آخرین باری که یکی از آنان را دیدهاید کی بود؟
آنان هستند ولی بیرون نمیآیند و جلوی چشم ما آفتابی نمیشوند به هزار و یک دلیل.
حالا آرزوی ما این است که این کودکان برای بازی هم شده از خانه بیرون بیایند.»
باغچه حواس همین روزها افتتاح میشود و برای دریافت خدمات رایگان این مرکز میتوانید با شماره ۳۳۴۳۵۰۲۰ تماس بگیرید.
انتهای پیام/