بارانی که کلید پیروزی عملیات والفجر8 شد
در همین نگرانی و اضطراب بودیم که به مدد خانم حضرت فاطمه زهرا(س) یک ابر آسمان اروند را گرفت و بارش باران شروع شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عملیات والفجر 8 در تاریخ 20 بهمن 1364 در منطقهی جنوبی عراق، به منظور تصرف شبه جزیرهی فاو و کسب یک برتری سیاسی به طور مشترک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران و با رمز یا فاطمه الزهرا (س) اجرا شد و در تاریخ 29 فروردین 1365 با تصرف شبه جزیرهی فاو، پایان پذیرفت.
آنچه پیش روی شماست خاطرهای نیروهای تخریبچی لشگر 10 سیدالشهداء است در این عملیات حضور فعال داشتند:
با تعدادی از برادران تخریبچی از جمله شهید علی اصغر صادقیان به گردان حضرت علی اکبر(ع) مامور شدیم.
به محض اینکه سوار قایقها شدیم، نگرانی شدیدی وجودمان را گرفت.
هواکاملا روشن و مهتابی بود و بیم آن میرفت که برای غواصان خط شکن مشکل ایجاد شود.
در همین نگرانی و اضطراب بودیم که به مدد خانم حضرت فاطمه زهرا(س) یک ابر آسمان اروند را گرفت و بارش باران شروع شد.
اشک توی چشم بچههایی که سوار قایقها آماده برای حمله به دشمن بودند حلقه میزد.
همه دست به دعا برداشته بودند و شکرگزار نعمت باران به درگاه الهی بودند.
توی شدت باران از آنسوی اروند نور چراغ قوهها بود که خاموش و روشن میشد و این علامت بچههای تخریبچی غواص بود که رفته بودند معبر باز کنند و این نوید باز شدن معبر و حرکت قایق ها به سمت معابر در جزیره ام الرصاص بود.
باران که شروع شد آب اروند هم به خروش آمد و موج اروند به قایقها میخورد و آب به سر و روی بچهها میریخت.
قایقها داخل معبر از حرکت ایستادند و با هدایت بچههای تخریب از داخل موانع رد شدیم و داخل کانال در ساحل جزیره ام الرصاص به طرف منطقه درگیری حرکت کردیم.
پاکسازی سنگرها شروع شد و تقریبا به سمت عمق جزیره پیش رفتیم و ماموریت هامون را انجام دادیم.
تعدادی از بچهها مجروح و شهید شدند و فرمان عقب نشینی صادر شد و جزیره را ترک کردیم چون عملیات ما ایضایی بود و سایر یگانها وارد در عملیات اصلی وارد فاو شدند و عملیات در آن محور ادامه پیدا کرد.
بعد از اینکه به خرمشهر برگشتیم به یکی از همشهریان که اهل علم و مطالعه و شب زنده داری بود برخورد کردم و او از چگونگی عملیات از بنده پرسید و من هم شرح درگیری بچهها با دشمن و بارانی که به لطف خدا بارید را برایش نقل کردم و او مطلبی گفت که خشکم زد.
آن مرد اهل علم و عمل گفت: فلانی؛ میدانی ابری که شب عملیات بالای سر بچهها قرار گرفت و شروع به بارش کرد با دعای چه کسی بود...
گفتم: نه ...
و ایشان ادامه داد.
آن شب خداوند دعای حاج عبدالله نوریان را مستجاب کرد و با دعای ایشان بود که نصرتی حاصل شد و رزمندگان توانستند با کمترین تلفات دشمن بعثی را در جزیره ام الرصاص تارو مار کنند.
راوی : تخریبچی جانباز محمد زارعکار
انتهای پیام/