کندوکاوی در سیاق بیانیه گام دوم انقلاب
محمدرضا نجفی در یادداشتی به تحلیل بیانیه «گام دوم انقلاب خطاب به ملت ایران» در سه بخش پرداخت.

به گزارش خبرگزاری فارس از تهران، محمدرضا نجفی در یادداشتی به تحلیل بیانیه «گام دوم انقلاب خطاب به ملت ایران» پرداخت؛ متن این یادداشت به شرح ذیل است:
بخش اول: کندوکاوی در سیاق بیانیه گام دوم انقلاب
از سیاق بیانیه چنین برداشت میشود که در تمام جملات، یک اصل نهفته وجود دارد.
آن اصل نهفته مبارزه با نوعی تفکر است.
تفکری که هرگاه مانع و مشکلی برای کشور حادث میشود، با ناامیدی نظام را ناکارآمد میخواند.
اگر وجهۀ حزب اللهی هم داشته باشد، با همان ناامیدی میگوید خود امام زمان (عج) باید بیاید کارها را درست کند.
تفکری که برای منافع شخصیاش نسبت به منافع ملی و اجتماعی ارزش بیشتری قائل است.
برایش هزینه شدن در راه آرمان های انقلاب معنا ندارد و همه چیز را دو دو تا چهارتا میکند.
تفکری که هر چه برایش پیشرفتهای نظام را مرور کنید آخر دست چند ایراد به گوشه و کنار برخی سازمانها میگیرد و با سفسطه و تغییر دادن اصل و فرع، شایعات را جای حقیقت به خوردتان می دهد!
به نظر میرسد یکی از اصلی ترین اهدافی که در باطن بیانیه دنبال میشود، اثبات این نکته به جوانان و مردم بصیر کشور است که از آن نوع تفکری که امثال قوم بنی اسرائیل نسبت به حضرت موسی (ع) داشتند، فاصله بگیرند.
همان تفکری که " گفتند: ای موسی!
تا آنان [دشمنان] در آنجا هستند، ما هرگز وارد آنجا نخواهیم شد، پس تو و پروردگارت بروید [با آنان] بجنگید که ما [تا پایان کار] در همین جا نشسته ایم.[1]" باید نگاه ما به تمدن سازی و آماده سازی شرایط برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) باشد و بدون شک این مهم در گرو خواست، مسئولیت پذیری و تلاش عموم مردم[2] بالاخص جوانان است و نشستن و چشم دوختن به وعده های کفار برای گشایش و رفع مشکلات (باوجود تجربه های مکرر در طول چهل سال اخیر) خطایی نابخشودنی است.
امام حاضر، زمانی ظهور میکنند که پیروانش بهترینها در زمین باشند؛ علم شان، اقتصادشان، فرهنگ شان و سبک زندگی شان.
پس دست روی دست نباید گذاشت و منتظر معجزه بود تا شرایط، خود به خود برای ظهور حضرت حجت (عج) آماده شود.
به فضل خدا در این چهل سال، قدم های محکم ولی سختی با درایت ولایت فقیه برداشته شده است.
اول باید قدر دانست و سپس باید پیش برد...
بخش دوم: چک لیست عملیاتی بر اساس نامه رئیس جمهور
رییس هیات دولت اولین کسی بود که در قالب نامه به رهبری ابراز خرسندی از انتشار این بیانیه کرد و گفت: وظیفه خود میداند نسبت به اجرای توصیههای راهبردی حضرت مستطابعالی اقدام نماید.
به همین منظور شوراهای عالی کشور و هیئت دولت را موظف میکنم تا سیاستها و برنامههای اجرایی مناسب برای تحقق منویات آنحضرت را در اولویت کار خود قرار دهند.
بسی از این عرض ارادت رئیس جمهور باید تشکر کرد.
اما برای اینکه به ملت ایران اثبات شود که ایشان صرفا اهل حرف و نامه زدن و انتشار در رسانه ها نیست، برخی از مطالبات رهبری از دولت در این بیانیه را مرور می کنیم تا چک لیستی برای عملی کردن نامه رییس جمهور تنظیم و مشخص شود دولت باید چه کارهایی را در اولویت خود قرار دهد:
1- از بی توجهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی دست بردارد.
آن ها را بی شناسنامه و بی سواد نخواند.
اگر در گذشته بدین امر اهتمام داشت، بسیاری از مشکلات فعلی بهوجود نیامده و ملت این خسارت ها را متحمل نمی شد !
2- برای ظرفیت های استفاده نشده اهتمام جدی نشان دهند و از ظرفیت مردم و نیروی کار جوان برای حل مسائل کشور استفاده کنند.
به جای شعار جوانگرایی، تعدادی از جوانان مومن، انقلابی، دانا و کاردان را در سطوح بالای مدیریتی بکار بگیرند.
3- به جای طرح مباحث حاشیهای و تحلیلهای ساده اندیشانه (مانند آن که گفته شد: "درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین میباشد" یا آنجا که گفتند: "نمیتوان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد") اولا به وظیفه ذاتی خود که مدیریت اجرائی مملکت است بپردازند و دوما برای خوشآمدِ عدهای خاص، سخن نگویند!
بلکه اتفاقا به کانون های ضدمعنویت اجازه ندهند مردم را به زور و فریب، جهنمی کنند.
4- در قبال ابزارهای رسانهای فراگیر، مانند ایسنتاگرام و تلگرام که امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضد اخلاق نهادهاند، هوشمندانه و مسئولانه عمل کنند.
دنبال شعار دادن و ایجاد دو قطبی فیلترینگ و ضدفیلتر نباشند.
در قبال زیان های جبران ناپذیر اخلاقیِ نشات گرفته از ترویج سبک زندگی غربی، احساس مسئولیت کنند.
هوشمند برای دنیای دیگران، آخرت خودش را خراب نمیکند.
کف و هورای عدهای غرب زده همچون کف روی آب از بین میرود؛ خلاصه برنامه کوتاه مدت و میان مدت برای فتح این خرمشهر اشغال شده داشته باشند.
5- با کاهش هزینه های جاری دستگاه های اجرایی، با بودجه بندی دقیق مطابق با فضای تحریم (که اگر دقیق می بود، رهبری نسبت به اصلاح آن تذکر نمیدادند!) و از بین بردن فاصله طبقاتی، ثابت کنند که قصد دارند مشکلات مردم از قبیل بیکاری جوانان و فقر درامدی در طبقه ضعیف را حل کنند.
مثلا جهت اثبات خدمتگذار بودن، خودشان مثل یک کارمند حقوق بگیرند.
جلوی همه تشریفات و هزینههای نجومی که در جلسات شان یا سفرهای استانی میشود را بگیرند.
دو هفته گوشت نخورند تا جلوی دوربین وقتی به مردم می گویند سختی هایشان را درک میکنند، تعدادی حداقل حرف شان را باور کنند.
6- این تحلیل سراپا غلط که همه مشکلات ناشی از تحریم است؛ علت تحریم هم تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راه حل، سازش و بوسه زدن بر پنجه گرگ است را در هیچ اظهار نظری بیان نکنند.
در این صورت دیگر حجت تمام است که از سر غفلت نبوده و بوی خیانت می دهد.
7- در اولین جلسه سران سه قوه، موضوع تعریف دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سه گانه که در درون دستگاه های حکومتی به معنای واقعی با فساد مبارزه کند را بررسی و گزارش آن را به مردم اعلام کنند.
8- سعی کنند بصیرت شان را به حد مردم برسانند.
ملت ایران علاوه بر آمریکا، تعدادی از دولت های اروپایی را هم اهل خدعه و فریب می داند.
حکیمانه، مصلحت جویانه و انقلابی عمل کنند و مرزبندی های خود ر ا با آنها حفظ کنند.
مثلا بجای امید بستن به گشایش از طریق تصویب FATF و تهدید دیگران نسبت به پذیرش عواقب (ساختگی) آن، لطف کنند صندلی خود را در مجمع تشخیص مصلحت پر کنند !
بخش سوم : جوابِ سلامِ ویژه را چگونه باید داد؟
[«واذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منهآ او ردوهآ.[3]..»؛ هرگاه به شما تحیّت و سلام گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید!]
در سرتاسر بیانیه بارها و بارها تحیت و رسلام هبری عزیز خطاب به جوانان به چشم میخورد.
در انتها نیز با سلامی ویژه به جوانان به پایان میرسد.
این ابراز تحیتها، مسئولیت پاسخگویی بهتر از ان را بر دوش جوانان مینهد.
همۀ جوانان باید نسبت خود با این بیانیه را مشخص و برای وصول به جایگاهی که رهبر انقلاب از آنان انتظار دارند برنامه ریزی کنند.
نکته قابل توجه این است که جوانان نباید منتظر روزی بنشینند که جزو مسئولان شمرده شوند، آنگاه بخواهند نقش آفرینی کنند.
فرمان آتش به اختیار تکلیف همۀ توجیه ها و بهانه تراشی ها را گرفته است.
البته باز عده ای سوءاستفاده نکنند و این فرمان را بی قانونی تفسیر کنند.
در اینجا برخی از مطالبات رهبری از جوانان را با کمی تلخیص اشاره میکنم:
1- اولین وظیفه جوانان، درک جایگاه، قدر و قوت خدادادی است.
با آن قدرت جوانی، خرمشهر محاصره شده در تبلیغات مایوس کنندۀ دشمن را با کاشتن نهال امید در خود و دیگران پرورش دهند و این نخستین جهاد آنهاست.
2-از مطالعه تاریخ و درس گرفتن از تجربه ها غفلت نکنند تا دروغ را به جای حقیقت به خوردشان ندهند و جای جلاد و شهید را در نظرشان عوض نکنند.
هر روز با خود مرور کنند که استقلال و آزادی و امنیت کشور خون آورد صدها هزار شهید است.
3-به استقبال مسئولیت بروند و از مشکلات نترسند.
تمایز مسئولیت پذیری با جاه طلبی را عاقلانه در وجود خود ثبت کنند.
خود را صاحب انقلاب بدانند و با عمل جهادی و نگاه انقلابی ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیش رفته اسلامی بسازند.
4- با احساس مسئولیت بیش تر همچون جهاد، علم اندوزی را پیش بگیرند.
بدانند دشمن بدخواه از جهاد علمی آنها بیمناک است.
به همین دلیل است که دانشمندان علمی کشور را ترور کرده است.
از کسانی که علم را فقط در مدرک تحصیلی و مقاله می دانند فاصله بگیرند تا طعم خوشِ حل مسائل کشور از طریق مجاهدۀ علمی را بچشند.
5- مراقب ابزارهای رسانه ای پیشرفته باشند و منتظر دستگاه های حکومتی نباشند.
بدون شک از اصلی ترین مصادیق آتش به اختیار بودن جوانان، تسخیر فضای مجازی و تبلیغ و تبیین برای هدایت دل ها و خارج کردن آن از انحصار کانون های ضد معنویت جهانی است.
6- مروج سبک زندگی اسلامی در زندگی شخصی و اجتماعی خویش باشند و در جمع های مومنانه، در پرهیز از سبک زندگی غربی و ترویج سبک زندگی اسلامی مسابقه بگذارند.
امید است که به فضل خدا و با تلاش بی وقفه خود، نقشی هرچند اندک، در مهیّا کردن شرایط ظهور برداریم...
یادداشت از محمدرضا نجفی
[1] آیه 24 سوره مائده
[2] آیه 11 سوره رعد
[3] آیه 86 سوره نساء