نقش روحانیت در پیروزی انقلاب/ مرجعیت و همراهی مردم ۲ رکن انقلاب
سمنان - نقش روحانیان در انقلاب با جایگاه مطالبهگری و نقادی رژیم طاغوت تا مبارزه و پیروزی انقلاب اسلامی همواره نقشی بیبدیل بوده است اما امروز روحانیان چه نقشی در تداوم انقلاب دارند.

خبرگزاری مهر، گروه استانها: بسیاری نقش روحانیت را در مبارزات انقلابی بیبدیل میدانند نقشی که ابتدا با مطالبهگری آغاز و سپس به مبارزه انجامید و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تداوم یافت چراکه روحانیان حرف مردم را میزدند و درنتیجه خیلی زود جای خود را در بین مردم و قلوبشان بازیافتند.
این نقش تا آنجا مرجعیت و اهمیت یافت که ما شاهد حضور میلیونی مردم در تشییع شهیدان محراب و همچنین چهرههای سرشناس بودیم که نشان میداد مردم ما علاقه خاصی به روحانیان دارند و این حضور بهمثابه قدردانی از قشر روحانیان بهعنوان پیشگام راهبری مبارزات ضد طاغوتی محسوب میشد.
بعد از انقلاب نیز روحانیان در کمیتههای انقلاب، دانشگاهها، حوزههای علمیه، حتی ارتش و سپاه، و ساختارهای جدیدی مانند سازمان تبلیغات اسلامی و … نقشآفرینی تبیینیشان را نسبت به ترویج دین اسلام داشتند اما یکی از مشکلاتی که همیشه با آن روبرو هستیم عدم ثبت و ضبط تاریخ این نقشآفرینی بهخصوص برای انتقال به نسل جوان و البته بیشتر در شهرستانها و استانها و بین روحانیان کمتر شناختهشده است.
از سوی دیگر باید به هر صورت مسائل را برای جوانان گفت تا بدانند نقش روحانیان در پیش و پس از انقلاب چگونه بوده است؟
برای بررسی این موضوعات به حجتالاسلام علی شکری مدیرکل تبلیغات اسلامی استان سمنان به گفتگو نشستیم.
*درباره نقش روحانیان در قبل از انقلاب بگویید
نقش روحانیان در شکلگیری و پیروزی انقلاب اساسی و محوری بود روحانیان در آن زمان جایگاه مطالبهگری داشتند و نقادی حکومت را انجام میدادند و وقتی رژیم مطالبه گری را نپذیرفت، اقدام به برخورد خشن با روحانیت کرد و لذا زندانی، تبعید یا ورود ساواک و … مسائلی بود که برای این قشر مشکلاتی را ایجاد کرد درنتیجه این نقش مطالبهگری به نقش مبارزه تبدیل شد.
استراتژی که رژیم گذشته برای خودش تعریف کرد که همان مقابله با روحانیت بود سبب شد تا روحانیت میدانداری بیشتری صورت دهد و نقش رهبری اجتماعی پیدا کند و این حرکت رژیم طاغوت باعث شد تا روحانیت بیشتر در دل مردم جای باز کند زیرا روحانیان حرف مردم را میگفتند و آنچه بیعدالتی، ظلم، خیانت و دزدی و … بود را برملا میساختند.
درنتیجه باید گفت روحانیت یک نوع مرجعیت اجتماعی یافت که در رأس آن نیز حضرت امام خمینی (ره) قرار داشت که رهبری را بر عهده داشتند پس رویکردها جدیتر شد، یعنی امام بهمثابه رهبر نقش ایفا کرد و روحانیان نیز به دنبال ایشان در منطقه خودشان رهبری امام خمینی (ره) را تجلی میبخشیدند درنتیجه به لحاظ تاریخی باید این حرکت روحانیان را بتوانیم به تصویر بکشیم که بتوانیم با ثبت آنها، فیلمسازی، سریال، تدوین کتب و … نقش روحانیان درگذشته را برای نسل دوم و سوم انقلاب تبیین کنیم.
*پس این نقش میدانداری را برای روحانیان قائل هستید؟
بله و فراتر؛ حتی پس از انقلاب و زمانی که کمیته انقلاب شکل گرفت تا کشور به سامانی برسد خیلی اوقات این روحانیان بودند که میدانداری میکردند و بعد کمکم به مسئولان واگذار کردند همچنین در دوران دفاع مقدس نیز این نقش دیده میشد درنتیجه باید گفت نقش روحانیان نقش کلیدی در پیروزی انقلاب بود.
البته نباید از نقش مردم نیز در انقلاب غافل شد چراکه مردم بهخوبی درک موقعیت کردند و پشت سر روحانیان راه افتادند.
انقلاب وقتی شکل گرفت دو رکن اساسی داشت آنهم جلوداری روحانیت و همراهی مردم؛ تبیین روحانیان از وضعیت حکومت در رژیم گذشته که حرف دل مردم را در آن فضای امنیتی که ساواک داشت با همراهی مردم روبرو شد از سوی دیگر مردم نیز شرایط را احساس میکردند و لذا انقلاب با همگرایی به پیروزی رسید.
بعد از انقلاب روحانیان را در میدانهای مختلف مشاهده کردهایم مانند دفاع مقدس، اداره شهرها در روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب و … که روحانیان نقش میدانداری داشتند اما ممکن است سوال شود پس این نقش چه شد؟
طبیعی است که اگر حاکمیتی استقرار یابد ارکان و اجزایی را نیز باید داشته باشد که هرکدام کار خودشان را باید انجام دهند.
در زمان انقلاب شاکله حکومت بهنوعی به همریخت و روحانیان جلوداری میکرد اما بعد از انقلاب دیگر ساختار جدیدی با تعریفی که امام خمینی (ره) از نظام اسلامی ارائه میکردند، مطرح شد.
درنتیجه کشور علاوه بر ساختارهای گذشته نیازمند برخی ساختارهای جدید بود که اینها اضافه شدند تا باهم در ۴۰ سال گذشته توانستند فعالیت کنند اما قرار شد در این ساختار هر کس در جایگاه خودش قرار گیرد درنتیجه روحانیان که درگذشته میدانداری میکردند امروز هم هستند اما در جایگاه خودشان.
*آیا میتوان گفت نقش روحانیان بعد و قبل انقلاب تفاوت نکرد؟
آن موقع روحانیان نقش رهبری داشتند و کارشان جهاد تبیینی بود که امروز در گام دوم انقلاب از روحانیان و از قشر جوان مطالبه میشود، لذا امروز هم همین است، رسالت و وظیفه روحانیان تبیین است حال این تبیین در آن زمان تبیین اسلام بود و مفاسد و خیانتهای رژیم را برملا میکرد امروز نیز وظیفه روحانیان تبیین اسلام ناب و پاسخ به شبهات پیرامون آن محسوب میشود، پس وظیفه روحانیان همان تبیین است و قبل و بعد از انقلاب نیز باهم فرقی ندارند.
آن موقع هم امثال شهید مطهری و مفتح و … دفاع در برابر شبهات داشتند، امروز هم دفاع در برابر شبهات وجود دارد اما مسائل متفاوت شده است آن موقع در دهه ۶۰ و ۵۰ موضوعاتی مانند سرمایهداری، ماتریالیست و… بود امروز شبهات شکل دیگری دارند درنتیجه وظیفه روحانیان تغییری نکرده و اصول کار یکی است.
روحانیان امروز افق دیدش به افق دید انقلاب اسلامی است.
زمانی امام خمینی (ره) میفرمود که ما انقلاب را صادر میکنیم و هیچکس نمیفهمید ایشان چه میگوید اما امروز میبینیم که در این ۴۰ سال انقلاب صادرشده است.
نمونه آن شهادت سپهبد سلیمانی است.
ما کجا میتوانستیم ببینیم کسی از ما شهید شود و در کشوری دیگر با تشییع میلیونی روبرو شود؟
پس این تجلی انقلاب اسلامی و صدور انقلاب است و ما معتقد هستیم که اگر پیکر شهید سلیمانی در یمن، سوریه، افغانستان و … نیز برده میشد همین مقدار جمعیت میآمدند که در عراق و ایران آمدند.
این نمونه جدیدی از صدور انقلاب است.
اصول کار روحانیت پس تفاوتی ندارد اما مسائل کاری آن بیشتر شده است اما در بحث تبیین و دفاع از اسلام و پاسخگویی به شبهات فکری در مسائل دینی؛ دیگر تفاوت این است که گستره کاری روحانیت درگذشته در چارچوب ایران بود اما امروز در جغرافیای جهان است یعنی هر جا انسان است آنجا جای کار روحانیان است و حتی درجایی که مسلمان نیست هم باید حضور یابیم لذا دانستن زبانهای متعدد برای روحانیان یکی از کارهای ضروری است که حوزههای علمیه نیز به آن توجه دارند زیرا جغرافیای رسالتهای یک روحانی تغییر کرده است.
اگر روحانیان به همین یک مسئله بپردازد درزمینهٔ سازی ظهور موفق عمل کردهایم ما امروز در جهانیسازی اسلام نیز باید همین کار را کنیم.
روحانیان باید به همین کار بپردازند تا بتوانیم شاهد تبیین اسلام ناب باشیم همچنین باید این اسلام ناب را از اسلام آمریکایی جدا و به انسانها چه مسلمان و چه غیرمسلمان معرفی کنیم بهعبارتدیگر اگر روحانیان بتوانند حقیقت دین اسلام و شیعه را آنطور که در قران و روایات است، معرفی کند، فطرت پاک زنده میشود و تعداد مسلمانان بیشتر میشود.
در همین چهار دهه چقدر تعداد مسلمانان و مساجد در غرب بیشتر شده است؟
این مسیر باید سرعت بگیرد وقتی این مسیر سرعت بگیرد ظهور جلو میافتد.
*ابزارها چیستاند؟
تبلیغ درست بسیار مهم است به هر میزان بتوانیم درست عمل کرده و شبهات را رفع کنیم جغرافیای انسانی را گسترش میدهیم و هر میزان این پهنه وسیعتر شود به ظهور ولیعصر (عج) نیز نزدیکتر میشویم و اینجا دقیقاً جایی است که گام دوم انقلاب کلید میخورد و به همین جهت خطاب رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به جوانان است.
بیانیه گام دوم یک منشور و یک راهبرد برای جهان است که اگر مطابق آن با استفاده از تجارب ۴۰ سال گذشته و نگاه به آینده عمل کنیم موفق خواهیم شد.
ما باید نقاط ضعفمان را برطرف کنیم تا انقلاب سرعت بگیرد مانند ماشینی که کارکرده و قطعات آن مستهلکشده است راه میرود اما نیاز به تعویض قطعه دارد درنتیجه اگر قطعاتش تغییر کنند سرعت بیشتری مییابد.
در گام دوم باید نقایص را برطرف کرد.
تبیین همیشه زبانی نیست وقتی یک مدل خوب اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و … پیشرفتهایی داریم درواقع همینها نیز تبیین است بخشی از تبیین لسانی است اما بخش بزرگ آن عملی است که در آن اجزا حکومت و مردم نقش دارند ما امروز هم تبیین لسانی را نیاز داریم و هم عملی.
*چگونه میتوان در این راه موفق بود؟
اگر مدل انقلاب اسلامی ما بتواند موفق عمل کرده و حضور مردم درصحنههای مختلف پرشورتر شود، مستضعفان جهان نیز امیدوارتر میشوند و این امیدواری مساوی با رجوع به اسلام است.
پیامبر (ص) نیز با رفتار خود به امین معروف شده بود.
تبیین درست اسلام و ارتقای کارکرد حکومت اسلامی دو رکنی هستند که مردم جهان را به مدل اجتماعی اسلام امیدوار و جذب میسازد.
مفهوم انتظار این نیست که گوشهای نشست و کاری نکرد لذا انتظار یعنی دوری از ایستایی و در کنار آن تلاش برای آمادهسازی جامعه و بهنوعی عملگرایی که در این بخش روحانیان میتوانند خیلی تأثیرگذار باشند و در گام دوم نیز نقشآفرین باشند.
*مهمترین دلیل موفقیت روحانیت شیعه در منطقه چیست؟
تفاوت این است که ساختار اندیشه شیعه آزاداندیشی است که هم نوگرایی دارد و هم شجاعت ایجاد میکند این نوگرایی سبب میشود که اسلام متناسب با اقتضائات زمان نوسازی ادبیاتی داشته باشد.
علامه طباطبایی یک نوع ادبیات داشت، آیتالله مصباح و … نوعی دیگر لذا امروز ادبیات و زبان گفتارمان باید متناسب با زمان باشد.
در روحانیان شیعه این ویژگیها وجود دارد و از سوی دیگر همواره روحانیت شیعی استقلال از حکومت داشته باشد در هیچ دورهای روحانیان تحت تأثیر حکومتها قرار نگیرند.
روحانیان در کنار مشکلات مردم است و این ویژگی در طرف دیگر وجود ندارد.
در اهل سنت روحانیان زمینگیر بوده و پویایی را ندارد که یک دلیل به همین موضوع وابستگی بازمیگردد.
*آیا توانستهایم روحانیان جدید را بهخوبی تربیت کنیم؟
خوشبختانه توانستهایم در حوزههای علمیه تربیت روحانیان را داشته باشیم و اتفاقات خوبی در این زمینه رقم خورده است.
امروز شاخههای نیازمندیها گسترده شده است ما باید مبلغ برای آفریقا، اروپا و … داشته باشیم لذا نیازها زیاد است و متناسب با نیازها توانسته این پرورش نیروی انسانی خوبی داشته باشیم.
در این راه برنامههایی آغاز شده و دستگاههایی مانند حوزه ارتباطات اسلامی اقدامات و آموزشهایی را دادهاند که افراد برای تبلیغ حاضر شوند و برخی روحانیان نیز خودشان آغاز میکنند که به ثمر مینشیند.