پاسخی علمی از نقدم بر آثار صادق هدایت دریافت نکردم
محمدرضا سرشار گفت: در سال ۱۳۸۵ نقدی بر آثار صادق هدایت نوشتم که تا الان هیچ پاسخ علمیای به آن داده نشده است. نقد من عمدتا نقد ساختار است اما نهایتا به درونمایه میرسم.

به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه تلویزیونی «شب روایت» با حضور محمدرضا سرشار نویسنده و منتقد سهشنبهشب اول بهمن از شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.
ابتدای اینبرنامه محمدمهدی شیخ صراف بهعنوان مجری درباره اهمیت قصهگویی و اینکه چرا کاری مثل قصههای ظهرجمعه پس از ۲۴ سال متوقف میشود، به بیان سخنانی پرداخت که سرشار در ادامه گفت: بنده بعد از ۲۴سال گویندگی در این برنامه استعفا دادم و تا انتهای سال ۹۵ پنج گوینده اینبرنامه عوض شدند.
از سال ۹۶ تاکنون هم تکرار برنامههای قبلی بنده پخش شده است.
اما در مورد اهمیت قصهگویی نمیتوانیم بگوییم اهمیت قصهگویی کم شده است.
بلکه بعد از تعدد شبکه های تلویزیونی و فضای مجازی، مخاطبان رادیو کمتر شدهاند.
یا کسانی از رادیو استفاده میکنند که به تلویزیون دسترسی ندارند.
وی افزود: مردم روی برنامه قصهگویی حساب باز میکنند و نمیخواهند گویندهای که در رادیو قصهگویی میکند، در جاهای دیگر گویندگی کند.
چون شان قصهگویی بالاتر از هر چیزی است.
اما به طور کل ما مردم شفاهی هستیم.
مردم ترجیح میدهند قصهها را بشنوند تا ببینند.
ایننویسنده در ادامه درباره دغدغه اصلی خود گفت: دغدغه اصلی من نوشتن است و از یکجایی به بعد، احساس کردم معلوم نیست چهقدر زنده باشم.
بنابراین کارهای پراکنده را کنار گذاشتم و سعی کردم فقط بنویسم.
سرشار در پاسخ به سوال مجری برنامه درباره نقدهای ادبیاش گفت: ما ملت تعارف و مجامله هستیم؛ کسی را که دروغ نمیگوید و آنچه را که میبیند میگوید، بیرحم میدانیم.
در جوامعی مثل جامعه ما شجاعت یک اصل مهم و گمشده در امر نقد است.
نقدهای من نقدهای مستدلاند؛ از اثر به طریق استقرا مطالب را جمع بندی میکند و به نتیجه میرسند.
کسی که میگوید نقدی تند است باید تعریف خودش را از نقد تند بگوید.
برای مثال فرض کنید ۶۷سال همه نویسندگان، کسی مثل صادق هدایت را یک ابر نویسنده تصور میکردند و مردم را فریب میدادند اما در سال ۱۳۸۵ بنده نقدی نوشتم بر اثار صادق هدایت؛ که تا الان هیچ پاسخ علمیای به آن داده نشده است.
نقد من عمدتا نقد ساختار است اما نهایتا به درونمایه میرسم.
هنر دینی، هنر درونمایهمحور است که معنایش این نیست ساختار را نادیده میگیریم.
وی در ادامه گفت: منتقد به دو طیف کمک میکند.
اول از همه به نویسنده خدمت میکند و دوم اینکه وقتی اثری نقد میشود، منتقد، آن اثر را در تاریخ ادبیات تثبیت میکند.
افرادی بعد از ما پیدا میشوند و میخواهند تاریخ ادبیات دوره ما را بنویسند.
هیچکس نمیآید تمام کتابهای دوره ما را بخواند.
بنابراین مبنای تاریخ ادبیات همین نقدهاییست که نوشته میشوند.
وقتی نقد مینویسید خیلیسختپسند میشوید.
اما درنقد «جنایات ومکافات» داستایوفسکی یا «جنگ و صلح» تولستوی آن وجد و شوق را در من میبینید.
ایننویسنده در پایان درمورد کتاب خود با نام «آنک آن یتیم نظر کرده» و چاپ جدید آن گفت: از سال ۷۳ تا ۷۶، من دو جلد کتاب «آنک آن یتیم نظر کرده» را نوشتم و بعد از آن میخواستم دوره کوتاهی استراحت کنم.
هربار توفیق نوشتن جلد جدید کتاب پیدا نمیشد اما به گفته مقام معظم رهبری که از من خواسته بودند این کار را ادامه بدهم، باید کار را به سرانجام میرساندم تا اینکه امسال نگارش آن را شروع کردم و چند روز پیش هم نسخهاش نهایی شد که بناست بهزودی به چاپ برسد.