زیباترین لبخندی که در سیل دیدیم!
گروههای جهادی بومی در همان ابتدای حادثه سیل در منطقه حاضر شدند و جلوی بسیاری از خطرات جانی را گرفتند و در دومین قدم، جان صدها رأس دام را نیز نجات دادند. حالا گروههای جهادی سایر استانها هم رسیدهاند و عده زیادی هم در راهند.

گروههای جهادی بومی در همان ابتدای حادثه سیل در منطقه حاضر شدند و جلوی بسیاری از خطرات جانی را گرفتند و در دومین قدم، جان صدها رأس دام را نیز نجات دادند.
حالا گروههای جهادی سایر استانها هم رسیدهاند و عده زیادی هم در راهند.
مجله فارس پلاس؛ سودابه رنجبر: سدها سرریز شده بودند و سیل داشت وارد پهنه بیابان سیستان و بلوچستان میشد.
اطلاعرسانی مسئولان بهصورت حضوری و توسط بلندگوها در ساعتهای اولیه که هنوز حادثه سیل شکل نگرفته بود توانست جان خیلیها را نجات دهد.
قبل از اینکه اهالی در سیلاب قرار بگیرند و خسارتهای جانی داشته باشند به ارتفاعات پناه برده بودند.
با سرریز شدن دو سد پیشین و زیردان در جنوب استان سیستان و بلوچستان، ساکنان پاییندست این سدها برای جلوگیری از خطرات احتمالی خانههای خود را تخلیه کردند و به محل امن رفتند و نیروهای امدادی چادرهای اسکان موقت را در اختیار آنها قراردادند.
اما شدت سیل بهاندازهای بود که شهرهای شمالیتر سیستان و بلوچستان را نیز درگیر کرد و شهرستانهای خاش، دلگان و روستاهای حاشیه تفتان در محاصره سیل قرار گرفتند.
ارتفاع آب در برخی مناطق از سر هم میگذشت.
جهادیها بهوقت سیل
تعداد زیادی از گروههای جهادی در همان ساعتهای اول در منطقه سیلزده سیستان و بلوچستان حاضر شدند.
یکی از همین جهادیها، گروه «برادران شهید ژیانی» هستند.
این گروه از همان روز جمعه در محل وقوع سیل حاضر شدند و همچنان نیز حضور دارند.
هرچند به دلیل قطع ارتباط و بسته بودن راههای مواصلاتی بین ۳۵۰ روستا، در روزهای ابتدایی تنها به انتقال دامها، بستهبندی مواد غذایی و رساندن وسایل گرمادهی به سیلزدگان اکتفا کردند، اما حالا کارشان وسعت بیشتری گرفته است.
حالا لودرها را برسانید
«امید پژوهشی» نماینده گروه جهادی برادران شهید ژیانی میگوید: «در ابتدای وقوع سیل، کار زیادی از دست ما برنمیآمد و تنها بالگردها میتوانستند خودشان را به محل حادثه برسانند، حتی کامیونها و لودرها نیز در آب گیر میکردند؛ اما باگذشت ۵ روز از سیل، آب فروکش کرد و از روز گذشته نیاز شدید به لودر و ماشینهای سنگین احساس میشود.»
پژوهشی با اشاره به نیروهای بومی جهادی توضیح میدهد: «قبل از حضور گروههای جهادی، نیروهای سپاه قدس اولین گروهی بودند که جان مردم را نجات دادند.
و دیگر نیروهای نظامی کشور و هلالاحمر نیز به آنها ملحق شدند.
وقتی ما به اینجا رسیدیم یکی از پلها شکسته بود و ظرف ۱۲ ساعت دیگر دو پل دیگر نیز با فشار سیل شکست و تقریباً ۳۵۰ روستا راه مواصلاتیشان بسته شد و ما ماندیم و چندین بالگرد که هم سیلزدگان را انتقال میدادند و هم مسئولیت انتقال مواد غذایی را نیز برعهدهداشتند.
نجات دامهای روستائیان
حالا نجات دامها که تنها دارایی دامداران روستائیان بود در اولویت قرارگرفته بود.
چند روز اول شروع سیل، کمکرسانی توسط نیروهای جهادی انجام میشد.
حمایت و جابهجایی دامهای روستائیان تنها از عهده افرادی برمیآمد که خودشان دامداری را تجربه کرده بودند.
پژوهشی میگوید: «دامها را بار کامیون میکردیم و به مناطق امن انتقال میدادیم و از همان ساعتهای ابتدایی به دنبال علوفه دامی برای آنها بودیم بااینوجود تعداد زیادی از دامها در آغلهایشان خفه شدند.
بعد از تخلیه آغلها در حال حاضر نیروهای جهادی محل نگهداری دامها را مرمت میکنند.»
ازدحام مانع کمکرسانی میشد
امید پژوهشی درباره حضور گروههای جهادی میگوید: «تعداد داوطلبانی که برای کمک آمده بودند بسیار زیاد بود؛ اما به دلیل ازدحام و سردرگمی نیروها قرار شد از حضور مستقیم گروههای جهادی داوطلب که از استانهای دیگر آمده بودند جلوگیری شود تا گروههای جهادی مستقر در چابهار و سیستان و بلوچستان بتوانند با تمرکز بیشتر خدماترسانی را انجام دهند و در شرایط دیگری از کمکهای آنها استفاده شود.
بنابراین گروههای جهادی همجوار شهرها و روستاهای سیلزده در روزهای ابتدایی همراه با سپاه قدس وارد عمل شدند، به این دلیل که بیشتر با زبان و فرهنگ روستاها و مناطق سیلزده آشنا بودند و راحتتر میتوانستند خدمت کنند.
هرچند حالا که آب فروکش کرده و کارهای سختتر روی زمینمانده، منتظر حضور نیروهای جهادی از استانهای دیگر هستیم.
در همان چند روز اول، کسانی که با وسایل نقلیه خودشان کمکهای مردمی را میرساندند نیز از شهرهای اطراف بودند.
این را میشد از پلاکهای وسایل نقلیهشان متوجه شد.
اهالی چابهار که دچار تفاوت سطح طبقاتی بسیار پررنگی هستند در ساعتهای اولیه بسیار کمکرسان بودند و قبل از رسیدن هر نوع کمک، نیازهای اولیه سیلزدگان مثل خوراک را تأمین کردند.
طوری که فقیر و غنی برای کمکرسانی دستبهجیب شدند و وسایل گرمادهی و مواد غذایی را بهموقع رساندند.
آشپزخانههای صحرایی مستقر میشوند
در حال حاضر کمبود وسایل گرمادهی و غذای گرم بیشتر به چشم میآید.
به دلیل نزدیکی کارخانههای کنسروسازی به چابهار، خرید و رساندن کنسرو غذایی به این مناطق تقریبا آسان است.
حالا نیروهای جهادی در حال تدارک آشپزخانههای صحرایی هستند که خوشبختانه در مدارس اطراف در حال برپایی این آشپزخانهها هستیم و تابهحال چند وعدهغذای گرم به بخشی از مناطق سیلزده رسیده است.
پژوهشی با اشاره به کمک نیروهای دریایی میگوید: «ابتدا قایقهای موتوری به کمک آمدند اما به دلیل خس و خاشاک داخل آب و برخورد قایقها با درختهایی که سرشاخههایشان زیرآب بود موتورهایشان از کارمی افتاد و دستآخر قایقهای بادی جایگزین قایقهای موتوری شدند.»
لبخند پسران موفق
پژوهشی میگوید: این روزها گروه جهادی ما که تعدادشان ۵۵ نفر بود به ۲۰۰ نفر رسیده و ظرف چند روز گذشته خواب به چشمانشان نیامده است.
در این چند روز شاهد اتفاقات تلخ و بیخانمانی خانوادهها بودیم؛ اما روز گذشته وقتی آب کمی فروکش کرده بود سه پسربچه را دیدیم که تا شانه در آب فرورفته بودند و زیرآب افتانوخیزان وسایلی را با خودشان حمل میکردند و به خشکی میآوردند.
چند نفر از بچههای جهادی داخل آب رفتند که به آنها کمک کنند که بهیکباره فرمان دوچرخههایشان از آب بیرون آمد و متوجه شدیم که برای آوردن تنها داراییشان یعنی همان دوچرخههایشان به آبزدهاند.
کمکشان کردیم و در این چند روز توانستیم برای اولین بار لبخند را روی لبان این نوجوانهای سیستانی ببینیم.
انتهای پیام/