کتابی که از کرامات خانم فاطمه زهرا (ع) میگوید
کتاب «۳۶۰ داستان از فضایل، مصائب و کرامات حضرت فاطمه زهرا علیها السلام» نوشته عباس عزیزی است.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، کتاب «۳۶۰ داستان از فضایل، مصائب و کرامات حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام» نوشته عباس عزیزی توسط انتشارات صلات منتشر شده است.
این کتاب در ۳۷۲ صفحه و با داستانهای کوتاه به فضایل و کرامتهای خانم فاطمه زهرا (ع) میپردازد.
عباس عزیزی را بیشتر با داستانها و حکایتهایش میشناسند که با محوریت اهل بیت (ع) تهیه و روانه بازار کرده است.
کتابهایی که شاید حجم زیادی نداشته باشند، ولی سرشار از حکایتهای ناشنیدهای هستند که با حسن سلیقه و انتخاب در جایی گرد آمدهاند.
در بخش از کتاب «۳۶۰ داستان از فضایل، مصائب و کرامات حضرت فاطمه زهرا علیها السلام» میخوانیم:
فصل اول: فضایل و کمالات فاطمه زهرا سلام الله علیها
الف: تولد فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
۱- وجود فاطمه از نور خدا
در کتاب معانی الأخبار به سند معتبر از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است: حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: حق تعالی خلق کرد نور فاطمه را پیش از آن که بیافریند آسمانها و زمین را.
بعضی از مردم گفتند: یا رسول الله!
مگر او داخل انس نیست؟
حضرت فرمود: فاطمه در باطن حوریه است و به ظاهر انسیه است.
گفتند: یا رسول الله!
حقیقت این سخن را از برای ما بیان فرما.
حضرت فرمود: حق تعالی، فاطمه را از نور خود آفرید، پیش از آن که آدم را خلق کند، در هنگامی که ارواح خلایق را آفرید.
چون حق تعالی آدم را خلق کرد، نور فاطمه را بر آدم عرض کرد.
صحابه گفتند: یا رسول الله!
پیش از آفریدن آدم، نور فاطمه در کجا بود؟
فرمود: در حقهای بود در زیر ساق عرش.
گفتند: یا رسول الله!
خوراک او چه بود؟
گفتند: طعام او تسبیح و تهلیل و تحمید حق تعالی بود.
چون حق تعالی آدم (علیه السلام) را خلق کرد و مرا از صلب او بیرون آورد و خواست که فاطمه را از صلب من بیرون آورد، نور فاطمه را سیبی گردانید در بهشت، و جبرئیل (علیه السلام) آن سیب را برای من آورد و گفت: السلام علیک و رحمة الله و برکاته یا محمد!
گفتم: و علیک السلام و رحمة اللهای حبیب من جبرئیل!
پس جبرئیل گفت:ای محمد!
پروردگار تو سلام میرساند تو را.
من گفتم: از اوست سلامتی ها، و به سوی او بر میگردد سلامها و تحیتها.
پس جبرئیل گفت:ای محمد!
این سیبی است که حق تعالی به هدیه فرستاده است به سوی تو از بهشت، پس من آن سیب را گرفتم به سینه خود چسبانیدم، جبرئیل گفت:ای محمد خداوند جلیل میفرماید: این سیب را بخور.
چون سیب را پاره کردم نوری از آن ساطع گردید که من از آن ترسان شدم.
جبرئیل گفت: چرا تناول نمیکنی؟
بخور و مترس!
به درستی که این نور کسی است که نام او در آسمان منصوره است، و در زمین فاطمه است، گفتم:ای حبیب من، جبرئیل!
چرا در آسمان او را منصوره گویند و در زمین فاطمه؟
جبرئیل گفت: او را در زمین فاطمه میگویند، از برای آن که قطع کرده است شیعیان خود را از آتش جهنم، و دشمنان خود را از محبت خود بریده است؛ و در آسمان او را منصوره مینامند، برای آن که محبان خود را نصرت و یاری میکند؛ چنان که حق تعالی میفرماید: یومئذ یفرح المؤمنون بنصر الله ینصر من یشاء (۱)