وداع با سردار دلها در سومین حرم اهل بیت (ع)/ راه «حاج قاسم» ادامه دارد
عشق سردار مرز نمیشناسد، استان و شهر هم نمیشناسد. اینجا شیراز است، سومین حرم اهل بیت(ع) حضرت شاهچراغ؛ شهری که کیلومترها با کرمان فاصله دارد اما همزمان با مراسم تشییع و خاکسپاری سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی، اینجا هم مملو از جمعیتی میلیونی بود که حماسه آفریدند.

عشق سردار مرز نمیشناسد، استان و شهر هم نمیشناسد.
اینجا شیراز است، سومین حرم اهل بیت(ع) حضرت شاهچراغ؛ شهری که کیلومترها با کرمان فاصله دارد اما همزمان با مراسم تشییع و خاکسپاری سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی، اینجا هم مملو از جمعیتی میلیونی بود که حماسه آفریدند.
خبرگزاری فارس، شیراز - سردار دلهای مردم، همه شهرهای ایران و خارج از ایران را با خود همراه کرده است؛ اینجا شیراز است، جایی که از صبح امروز سهشنبه محل مراسم گرامیداشت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، شهید ابومهندس و همرزمانشان بود و با حضور میلیونی مردم استان فارس، نشان داد که این عشق حد و مرز و شهر و استان ندارد.
از دیشب همه از عشق حاج قاسم در انتظار سپیدهدم بودند تا جامه سیاه بپوشند و خود را به مراسم بزرگداشت از مبادی اعلام شده در شیراز برسانند.
برای مردم فرق نمیکرد امروز در کرمان هستند یا شیراز، تهران، آبادان، همدان یا هرجای دیگر.
این روزها سراسر ایران مراسم تشییع سردار دلهاست، ایران یکدست مشکیپوش و در سوگ عزای حاج قاسمش نشسته است.
این مردم نشان دادند که انقلاب و سردار سلیمانی نسل اول، دوم، سوم یا چهارم نمیشناسند؛ چون با نگاهی به صفوف تشییعکنندگان در همه شهرهای ایران می توان دید که همه آمدهاند از بزرگ و کوچک، مرد و زن، جوان و کودک، از طفل شیرخوار تا پیرمرد ۸۰ ساله، سیاسی یا غیرسیاسی، راست یا چپ و یکصدا فریاد سر میدهند: ای لشکر صاحب الزمان، آماده باش آماده باش...
هنوز دلم نمیآید بنویسم «شهید حاج قاسم سلیمانی»؛ هنوز باورم نشده است، هنوز در باور هیچکس نمیگنجد حتی آنان که در خیابان ها پیکرش را تشییع می کنند و در باور کسی نیست که دیگر حاج قاسم بین ما نیست و آسمانی شده است.
به صورت اشک باران و ماتم زده مادر شهیدی مینگرم که تکیه بر درختی در خیابان پیروزی شیراز زده است؛ های، های میگرید و امان از اشکهایش برده شده است؛ به چهره نوجوان ۱۲ سالهای مینگرم که با لباس رزم آماده است و بر روی لباسش نوشته شده «جانم فدای رهبر».
لابلای تشییع کنندگان در شیراز چهره مادری را می بینم که کودک شیرخوارهاش را با سربند «یا منتقم» به خیابان آورده است.
به کدامین اشاره کنم؛ جانباز شیمیایی که با ماسک و اکسیژن بر روی ویلچر نشسته است و حاج قاسم را صدا میزند؟
یا دخترانی که با تاسی از حضرت زینب (س) آمدهاند و صدا میزنند: ما دختران گام دوم انقلاب با زینب سلیمانی عهد بستهایم منتقم خون پدرش باشیم.
همه دارند زیر لب زمزمه میکنند: این همه لشکر آمده، به عشق رهبر آمده ...
این پیروان سردار دل ها میگویند: این روزهای ایران اسلامی را تاریخ فراموش نخواهد کرد...
تاریخ فراموش نخواهد کرد که اشک آقایمان سیدعلی باخون حاج قاسممان یکی شد، پس بترسد ترامپ قمارباز که روزگار سیاهی در انتظارش است...
امروز را تاریخ فراموش نخواهد کرد که مردم ایران از هر قشر و حزبی، با هر عقیدهای به خیابانها آمادند و فریاد «انتقام سخت» را سر دادند...
امروز را تاریخ فراموش نخواهد کرد که حاج قاسم سلیمانی را در دل گلزار شهدای کرمان به خاک سپردیم اما باور داریم از خون حاج قاسم هزاران هزار حاج قاسم دیگر روییده است...
امروز را تاریخ فراموش نخواهد کرد که مردم ایران بیدار شدهاند و متحدتر از قبل پشت رهبرشان ایستادهاند ...
امروز را تاریخ فراموش نخواهد کرد که هزاران زینب سلیمانی با یادگار حاج قاسم پیمان بستهاند که رهرو راه پدرش باشند ...
و امروز را تاریخ فراموش نخواهد کرد که ایران، منتقم خون سردار حاج قاسم سلیمانی خواهد بود...
اینها همه جملات و دلگویه های مردمی بود که امروز در شهر میزبان سومین حرم اهل بیت (ع)، در کنار هم جمع شده بودند تا با رهبرشان و با شهدایشان تجدید پیمان کنند و به دنیا نشان دهند «حاج قاسم سلیمانی» زندهتر از قبل است و نام و یادش هیچگاه فراموش نخواهد شد و راهش خالی نخواهد ماند.
انتهای پیام/ح