از لشکر ۴۱ ثارالله تا گلزار شهدای کرمان + فیلم
بعضی اوقات دوستانی در زندگی انسانها هستند که حتی پس از مرگ هم دوست داری در کنار آنها باشی. گاهی حس میکنی که نباید لحظه ای از آنها دور شد. ندیدنشان چنان حالت دلتنگی به آدم دست می دهد که حتی حاضر می شوی در کنارش بمیری و دفن شوی. این حکایت، حکایت زبان زد حاج قاسم است و محمد حسین. می خواهم از عشق "قاسم" و "محمدحسینی" بگویم، که غبار فراق و دوری ذره ای از عشق و دوستی آنها نکاست.

ایسنا/کرمان بعضی اوقات دوستانی در زندگی انسانها هستند که حتی پس از مرگ هم دوست داری در کنار آنها باشی.
گاهی حس میکنی که نباید لحظه ای از آنها دور شد.
ندیدنشان چنان حالت دلتنگی به آدم دست می دهد که حتی حاضر می شوی در کنارش بمیری و دفن شوی.
این حکایت، حکایت زبان زد حاج قاسم است و محمد حسین.
می خواهم از عشق "قاسم" و "محمدحسینی" بگویم، که غبار فراق و دوری ذره ای از عشق و دوستی آنها نکاست.
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ ...
به گوش میرسد جلوی میروم بچههای اطلاعات عملیات سپاه هستند، زیارت عاشورا میخوانند، میخواهند بروند عملیات شناسایی ...
پس از مدتی دوباره صدایی بهگوش میرسد، همان بچهها از عملیات ظفرمندانهشان برگشتند و نماز شکر میخوانند.
تلفیق کار نظامی با توکل و توسل مکتبی بود که محمدحسین یوسفالهی در لشکر ثارالله پایهگذاری کرد، بهطوریکه رزمندگان قبل از عملیات توسل میجستند و پس از بازگشت نیز نماز شکر به شکرانه اینکه خداوند به آنها کمک کرده میخواندند.
یوسفالهی عارف بهمعنای واقعی بود و با عارفانی که در کتابها میخوانیم فرق داشت، ایشان کسی بودند که به واسطه کار برای خدا و اخلاص، خداوند چشم حقیقت بین برای ایشان باز کرد و حقایق را میدید.
حاج قاسم «بیا اینجا».
من رفتم، محمدحسین گفت «اکبر موساییپور و صادقی برنگشتند.» خیلی ناراحت شدم و گفتم «ما هنوز شروع نکردیم، دشمن از ما اسیر گرفت و این عملیات لو رفت»، با عصبانیت این حرف را بیان کردم.
من یک روز آنجا ماندم و بعد برگشتم، چراکه جبهههای متعددی داشتیم.
دو روز بعد دوباره محمدحسین یوسفالهی با من تماس گرفت و گفت بیا؛ من هم رفتم.
حسین به من گفت که فردا اکبر موساییپور برمیگردد.
به او گفتم حسین!
چه میگویی؟
حسین، یک خندهی خیلی ظریفی آن گوشهی لبش را باز کرد و گفت «حسین پسر غلامحسین این را میگوید.»
گفتم «حسین!
چه شده؟» گفت «فردا اکبر موساییپور برمیگردد و بعدش صادقی برمیگردد.» گفتم «از کجا میگویی؟» گفت «شما فقط بمانید اینجا» من ماندم.
ما یک دوربین خرگوشی داشتیم که دورش را گونی چیده بودیم و دژ درست کرده بودیم.
برادرهای اطلاعات که پشت دوربین بودند، نزدیک ساعت یک بعدازظهر بود که گفتند یک سیاهی روی آب است.
من آمدم بالا دیدم درست است؛ یک سیاهی روی آب خوابیده بود.
بچهها رفتند داخل آب و دیدند که اکبر موساییپور است.
روز بعدش هم حسین صادقی آمد.
عجیب این بود که آن آب با همهی تلاطماتی که داشته، اینها را به همان نقطهی عزیمتشان برگردانده بود.
هر دو در آب شهید شده بودند.
یوسفالهی بشارت پیروزی عملیات والفجر ۸ را قبل از آغاز عملیات به حاج قاسم سلیمانی داده بود و واقعا اینگونه شد.
آری یوسفالهی یک انسان عارف و فقط برای خدا کار میکرد و تنها خدا را میدید؛ باید هم حاج قاسم عاشقانه دوستش میداشت و او نیز عاشق حاج قاسم بود.
اگر امروز جنازه حاج قاسم سلیمانی سوخته است فقط بهخاطر این است که جنازه یوسفالهی سوخته است چون حاج قاسم بالای پیکر مطهر یوسفالهی گفت «خدایا من را هم بسوزان» و سوخت.
سردار حسنی سعدی مدیرکل سابق بنیاد شهید استان و از هم رزم های قاسم سلیمانی هم درباره اردات حاج قاسم می گوید: به سردار گفتم نظرت این بوده که بعد از ۱۲۰ سال که شهید شدی نزدیک شهید یوسف الهی دفن شوی و این مسئله را به آقایان رجایی و نامجو پیغام دادهای؟
سردار گفت "حالا اگه نشد همان نزدیکی و دور و برها".
خدایا...
ارادت تا این حد...
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.
فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4
حاج قاسم و حسین هر دو فقط برای رضای خدا کار میکردند و هیچ چیزی جزء خدا نمیدیدند و همانند برخیها نبودند که آن طرف میزیها را خدا ببینند.
آنها واقعا عبارت «لا إله إلّا اللّه» را با تمام وجود درک کرده بودند.
همچنین این دو بزرگوار اخلاص داشتند زیرا هرچه خاطرات و زندگی این دو بزرگوار را کنکاش کردم هیچ جا مشاهده نکردم که کلمه «من» را بهکار برده باشند.
حاج قاسم سلیمانی کل صحنه مقاومت را منسجم کرد و همه جبهه مقاومت زیر نظر ایشان کار میکرد و ایشان جبهه مقاومت را بهوجود آورد اما هیچ کجا در صحبتها و نوشتههای حاج قاسم کلامی پیدا نکردم که کلمه «من» را بهکار برده باشد.
چون بندگی کن تا سلطانت کنم و این دو عزیز بندگی کردند و خدا سلطانشان کرد.
شجاعت یکی دیگر ویژگیهای مشترک حاج قاسم و حسین است و آنها از دشمن بههیچ عنوان نمیترسیدند و همچنین ارادت این دو شهید بزرگوار به اهل بیت بهویژه حضرت فاطمه زهرا(س) داشتند.
انتهای پیام