دلتنگ یک بابا گفتن «امیرحسام»/ پدر شهید فتنه 88: در پیدا کردن قاتل مسؤولان کوتاهی کردند
دوستان و بسیجیان امیرحسام ذوالعلی شهید فتنه سال ۸۸ شب گذشته در مسجد باب الحوائج(ع) محله وحیدیه نظام آباد تهران به یاد دوست پرتلاش و وفادار خود در دهمین سالگرد شهادتش مراسم گرفتند و در حاشیه این مراسم با پدر شهید گفتوگوی کوتاهی انجام دادیم.

دوستان و بسیجیان امیرحسام ذوالعلی شهید فتنه سال ۸۸ شب گذشته در مسجد باب الحوائج(ع) محله وحیدیه نظام آباد تهران به یاد دوست پرتلاش و وفادار خود در دهمین سالگرد شهادتش مراسم گرفتند و در حاشیه این مراسم با پدر شهید گفتوگوی کوتاهی انجام دادیم.
خبرگزاری فارس از تهران؛ محمد حسینی: دقایقی پای حرف دل عباس ذوالعلی پدر سربلند شهید امیرحسام ذوالعلی در پایگاه بسیج مسجد نشستیم که قد و قامت بسیجیان مسجد، او را یاد روزهای فعالیت، روحیه و انگیزه بالای فرزند بسیجی خود میاندازد و با وجود مستأجری هیچ انتظار و خواستهای در قبال شهیدش نداشت ولی دلتنگ یک بابا گفتن امیرحسام شده است.
پدر شهید ذوالعلی یک فرهنگی بازنشسته که از جانبازان شیمیایی ۸ سال دفاع مقدس است و برای چند دقیقه صحبت با ما مقدار دارویی خود را امروز بالا برده و قبل از شروع از اسپری تنفسی خود استفاده کرده و صحبت را آغاز میکند.
اجر حسام شهادت بود
امیرحسام از بچگی در مسجد و هیأت بزرگ شد و دغدغه انقلاب و اسلام در خانواده ما موج میزد و از دوران راهنمایی با
فقط به راحتی گفتند امکان پیدا کردن قاتل فرزند شما وجود ندارد
کنجکاوی که داشت ولایت فقیه برای او سوال جدی شده بود و توجه خاصی به صحبتهای امام(ره) داشت و من هم کتابها و جزوههایی که داشتم را در اختیارش گذاشتم و به مرور در پایان دوران راهنمایی با این مفهوم آشنا شد و با ورود به دوره دبیرستان فعالیت جدی او آغاز و به وظیفه و تکلیف خود آگاه شد.
امیرحسام در امور خود بسیار خالص و مخلص بود و خدا هم در این مسیر او را یاری میکرد.
از کودکی آموخته بود که حتی آب دست کسی میدهد به نیت رضای خدا باشد و به همین دلیل وقتی از مسجد برای اموری دنبال جوانی مثل امیرحسام بودند که به دلیل گرفتاریهای کاری و مشغولیت زیاد مخالفت کردم، به من میگفت از شماها یاد گرفتم که اگر نیت قصد قربت باشد وقت و زمان هم برکت مییابد و اجازه بدهید دریغ نکنم.
دعای ندبه و کمیل را در مدرسه راه انداخته و میاندار قابلی در هیات و روضه امام حسین(ع) بود و خلاصه اینکه شهدا خصوصیات خاصی دارند که خداوند فیض شهادت را نصیب آنها میکند و اجر امیرحسام فقط شهادت بود.
دعای سوم شهید مستجاب شد
بالای همه برگههای مدرسه، دانشگاه و کار مینوشت «بسم رب الشهدا و الصدیقین» و یک بار هم نوشتن این عبارت در ابتدای هر صفحه را فراموش نکرد و سه دعا و خواسته مهم داشت و اول فرج امام زمان (عج) سپس سلامتی مقام معظم رهبری و سوم آرزوی شهادت که به آرزویش رسید.
بعد از شهادتش اولین کسی بودم که او را دیدم، بوسیدم و شهادتش را تبریک گفتم.
فراق فرزند برای هر پدر و مادری سخت و سنگین است ولی خوش به سعادتش که در این دوره و زمانه آخرالزمان در ۲۳ سالگی با شهادت عاقبت به خیر شد.
شهادت با ذکر و سلام بر حسین(ع)
«امیر حسام» دانشجوی الهیات دانشگاه آزاد بود که در دهم دیماه سال ۸۸ برای مراجعه به مأموریت برای بسیج از دانشگاه خارج و در حالی که سوار بر موتورسیکلت در بزرگراه شهید شیخ فضل الله نوری در حال تردد بوده توسط فتنه گران مورد حمله قرار میگیرد و طبق اعلام پزشکی قانونی به دلیل شکستی دندههای سینه، پارگی طحال و پر شدن ریهها از خون به شهادت میرسد.
پس از مجروحیت به بیمارستان منتقل میشود که در بیمارستان دکترها به من گفتند امیرحسام سه بار به کما رفته و به هوش آمده و هر بار ذکر یا زهرا(س) و یا حسین(ع) را زمزمه میکرده و بار آخر با ذکر و سلام بر حضرت اباعبدالله الحسین(ع) شهید شد.
برای پیدا کردن قاتل فرزندم کوتاهی شد
سالهای زیادی است در این محله زندگی میکنیم و اهالی، دوستان و آشنایان همواره به ما لطف و محبت داشتهاند و این موضوع با شهادت امیرحسام بیشتر هم شده ولی ما از کسانی که انتظار داریم چوب خوردیم و خیلی بابت ندانم کاری مسؤولان نارحت هستم.
برای دادگاه فرزندم و پیدا کردن قاتل او بسیار اذیت شدیم و سختی کشیدیم و در نهایت هم نتیجهای نگرفتم و با وجود اینکه پسرم در دانشگاه به دلیل عقاید و باورهای انقلابی و اسلامی خود تحت فشار بود و با وجود اینکه اطلاعات و سرنخهای لازمی که در اختیارشان گذاشتیم هیچ تحقیقی از دانشگاه یا جاهای دیگر صورت نگرفت و چون مادر امیرحسام مریض بود و امکان رفتوآمد مکرر وجود نداشت پس از دو سال دیگر پیگیر نشدم و فقط به راحتی گفتند امکان پیدا کردن قاتل فرزند شما وجود ندارد.
وقتی از پدر شهید سوال میکنم پس از طی این مسیر سخت از شهادت فرزندتان پشیمان نشدید با نگاه و لحن برافروختهای ادامه میدهد: این باور و نگاه کاملا غلط است که ما انقلاب کردیم یا شهید دادیم تا به مال و قدرت برسیم و همه هدف فقط حفظ اسلام، قرآن و نظام است ولی اینکه کشور را به جایی برسانند که حتی کسانی که به آنها رأی دادند پشیمان شدند و انتظارات ما از کسی که لباس روحانیت بر تن دارد و باید برای تداوم انقلاب و اسلام تلاش کند این نبود که از خط قرمزها با لبخند عبور کند.
فتنه ۹۸
مسؤولان ما از سال ۸۸ درس نگرفتند و این اتفاقات اخیر در آبانماه بسیار عجیب و ناراحت کننده بود که بغض و رنجش خیلیها را درآورد و خیلی از داخلیها در نقش جاده صافکن دشمن ظاهر شدند و با تصمیمات غلط در مسیر برنامه ریزی دشمن حرکت کرده و بهانه ناآرامیها و آشوب را رقم زدند.
خدا خانواده شهدای فتنه اخیر را یاری کند و باور داریم خدا یار بیکسان است و واقعا در این روزگار بیتوجهی مسؤولان خیلی سخته که یک مادر با فرزند شیرخواره خود نانآورش را با ندانمکاریها از دست بدهد.
این پدر شهید گلایههای زیادی از دولتمردان داشت و با اشاره به بیان امیرالمؤمنین(ع) ادامه میدهد: علی(ع) میفرماید «خداوند بر پیشوایان حق واجب کرد که بسان زیر دستان و یا فقیرترین زیردستان خود زندگی کنند تا فقیر به سبب فقرش خوار نشود و دارا برای آنچه دارد خدا را حمد کند» و واقعا تا چه اندازه مسؤولان ما به این بیانات و سبک زندگی علوی توجه دارند که ما میبینیم در کنار تفکر آقایان واژههایی مثل آقازاده در کشور ما رواج یافته است.
برای اولین و آخرین بار کنارم خوابید
از وقتی پسرم شهید شده او را بیشتر در خواب با سن و سال کودکی میبینم و چند شب پیش خواب دیدم دسته جمعی به جایی میرفتیم و امیرحسام با همان سن کم لباس یک دست سفیدی بر تن داشت و به سرعت از ما با دغدغههای همیشگی جدا شد و گفت: میروم مسجد نمازم را بخوانم.
فیلم| روایت آخرین خوابی که پدر شهید از فرزندش دیده است
وقتی از پدر امیرحسام میخواهم جملهای به فرزندش بگوید با تأملی و چشمانی که اشک در آن حلقه زده میگوید یک سری چیزها راز است و با اصرار من خاطرهای از روز آخر نقل میکند: صبح روز دهم دیماه سال ۸۸ بعد از نماز صبح امیرحسام باید خیلی زود سرکار میرفت و از او خواستم یک ساعتی که زمان داشت کنار بخاری کنار من بخوابد و من متکای خود را به او دادم که به من میداد و میگفتم پسرجان بخواب الان وقت رفتنت میشود و در نهایت پتوی رویش را زیر سر من گذاشت و برای اولین و آخرین بار حدود یک ساعتی کنار من خوابید.
این پدر شهید در پایان میگوید: خوش به حال امیرحسام جان ولی کاش یک «بابا» گفتن دیگر ازش میشنیدم.
بسیجی شهید امیرحسام ذوالعلی در یکم دیماه سال ۱۳۶۵ چشم به جهان گشود و ۲۳ سال بعد در دهم دیماه سال ۱۳۸۸ لباس شهادت بر تن پوشید.
انتهای پیام/۶۷۰۵۲