پای درد دل جانباز فتنه 88/ زخم‌هایم فدای انقلاب

سال 88 کشور روزهای ناآرامی را پشت سر گذاشت.
فتنه گران هم که فرصت را برای برهم زدن امنیت کشور مناسب دیده بودند، شروع به ماهی گیری از آب گل‌آلود کردند.
حال در روز نهم دی با یکی از جانبازان امنیت کشور به گفت‌و‌گو پرداختیم.
خبرگزاری فارس از تهران؛ علی‌اکبر امانی: ۳۰ خردادماه سال ۸۸ بود که نیروهای بسیج برای برقراری آرامش، امنیت و جلوگیری از تخریب اموال عمومی در کشور وارد میدان شدند.
نیروهای ناحیه مقاومت بسیج پاکدشت در آن روزها بسیار خوب و تأثیرگذار عمل کردند و به همین دلیل از سوی مسئولان وقت بارها مورد قدردانی قرار گرفتند.
اما حضور آن‌ها درصحنه با شهید و جانباز شدن بسیاری از مدافعان حریم امنیت کشور همراه شد.
«جعفر سرلک» یکی از فرماندهان شجاع بسیجیان ناحیه مقاومت پاکدشت در آن روزها بود که براثر ضربه چاقو جانباز شد.
نباید می‌گذاشتم خون شهیدان پایمال شود
جعفر سرلک، ۳۰ سال دارد اما عنوان جانبازی را به دوش می‌کشد.
۱۰ سال پیش در جریان فتنه ۲۰ سال بیشتر نداشته است.
اما باوجود سن کم در آن روزها احساس مسئولیت می‌کند و برای دفاع از انقلاب که پای آن خون‌های بسیاری ریخته شده بود شجاعانه وارد عمل می‌شود.
سرلک که مدرک کارشناسی فقه و اصول دارد می‌گوید: «در سال ۸۸ مشغول تحصیل مبانی اولیه حقوق بودم.
زمانبندی دقیقی کرده بود تا هم به درس برسم و هم برای دفاع از انقلاب در میدان باشم.
اما به‌ناچار دچار افت تحصیلی شدم اما فدای انقلاب.
من به‌عنوان یک بسیجی نباید می‌گذاشتم که خون شهیدان پایمال شود».
فتنه گران با چاقو به شکمم ضربه زدند
سرلک این روزها در شهرداری پاکدشت کار می‌کند و از مدیران جوان است.
از او می‌خواهم نحوه جانبازی‌اش را تعریف کند که می‌گوید: «بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ نقشه دشمنان برای بر هم زدن امنیت کشور توسط فتنه گران داخلی با اسم رمز تقلب بزرگ کلید خورد.
البته تقلب در انتخابات بهانه آن‌ها برای ایجاد ناامنی بود تا اموال عمومی را تخریب و آرامش مردم را بر هم بزنند.
در همین شرایط ما بسیجیان ناحیه مقاومت پاکدشت برای برقراری امنیت به غرب تهران اعزام شدیم.
فتنه گران خیابان‌ها را بسته بودند و برای مردم مزاحم شده بودند ما هم طبق وظیفه ذاتی‌مان مشغول کمک‌رسانی به مردم شدیم.
اما عده‌ای از آشوبگران به سمت ما حمله‌ور شدند و یکی از آن‌ها با چاقو ضربه‌ای را به شکم من زد.
پس‌ازآن از حال رفتم و دوستانم من را به درمانگاه ناحیه بسیج مقداد منتقل کردند».
جانم فدای ولایت‌فقیه
با شنیدن حرفه‌ای سرلک کنجکاو می‌شوم که بدانم برخورد اطرافیان با این موضوع چه بوده است.
سرلک دراین‌باره می‌گوید: «بعدازاین اتفاق سعی کردم تاکسی از اتفاقی که برایم افتاده مطلع نشود و فقط تعدادی از دوستان نزدیکم از ماجرا خبردارند.
از صمیم قلب می‌گویم از این اتفاق که درراه حفظ انقلاب و امنیت کشور برایم افتاده ذره‌ای ناراحت نیستم و احساس رضایت می‌کنم».
او با لبخندی که بر چهره‌اش نقش بسته ادامه می‌دهد: «هیچوقت پرونده جانبازی تشکیل ندادم و دنبال این مسائل هم نخواهم رفت.
من باخدا پیمان بستم که درراه دفاع از ولایت‌فقیه از فدا کردن جان ناقابلم دریغ نکنم».
آبان ۹۸ خاطرات فتنه ۸۸ را برایم زنده کرد
بدون تردید اتفاقات آبان ۹۸ یادآور روزهای ناآرام سال ۸۸ بود.
سرلک دراین‌باره می‌گوید: «وقتی اتفاقات آبان ماه از رسانه ها دنبال می‌کردم ناخودآگاه یاد آن روزها می‌افتادم.
اما با شنیدن خبر شهادت تعدادی از بسیجیان به یاد شهدای مدافعان امنیت و حرم می‌افتادم».
او سابقه دوستی با شهید مدافع حرم «خواجه صالحانی» را دارد که دراین‌باره تعریف می‌کند: «به خاطر دارم که شهیدان خواجه صالحانی و راه چمنی از شهدای مدافع حرم شهرستان پاکدشت خارج از وظایف سازمانی خود به شکل یک بسیجی برای برقراری نظم و امنیت در سال ۸۸ کنار ما حضور داشتند.
این ۲ شهید بزرگوار به فاصله یک سال از یکدیگر به فیض شهادت نائل آمدند که هر ۲ شهید هیئتی، بسیجی، ورزشکار و فعال اجتماعی بودند».
انتهای پیام/