تجلی شاعرانه سنندج در اشعار "محی الدین حق شناس"
با خواندن و گوش سپردن به اشعار "محی الدین حق شناس" می توان به دل زمانی بس دور سفر کرد و با آمیخته شدن با این اشعار می توان با فرهنگ و سنت زیبای سنندج در زمانی دورتر سیر کرد.

ایسنا/کردستان با خواندن و گوش سپردن به اشعار "محی الدین حق شناس" می توان به دل زمانی بس دور سفر کرد و با آمیخته شدن با این اشعار می توان با فرهنگ و سنت زیبای سنندج در زمانی دورتر سیر کرد.
در روز ۲۲ دی ماه سال ۱۳۰۳ در محله قدیمی قطارچیان سنندج دیده به جهان گشود و با فراگیری قرآن، بوستان و گلستان سعدی وارد دنیای خواندن، نوشتن، شعر و ادبیات شد.
هرچند که با اصول و قواعد شعری آشنایی دقیق نداشت باز با این وجود از سال ۱۳۲۲ به تشویق یکی از استادان خود بهطور جدی به سرودن شعر پرداخت و "مهیان ئیقبال" اولین شعر او به زبان کُردی بود که در حدود ۵۰ سال پیش در برنامه رادیویی سنندج به نام شعر و سخن شیرین سرود.
اشعارش نقل زبان مردم کوچه و بازار، آیینه تمام نمای فرهنگ صدساله مردم سنندج، زیبایی و نازکی حس و خیال شاعر است که از او چهرهای ماندگار در میان سنندجیها ساختهاست.
اشعار او صدای قشری از جامعه است که قادر به بیان مباحث و مطالبات خود نبودهاند و این شاعر صاحب ذوق، با ذوق و درایت و آگاهی کامل بر روزگار خویش صداهای آن زمان را در قالب اشعاری شیوا و روان بیان کردهاست.
اشعار این شاعر گرانقدر به لهجه زیبا و ظریف سنندجی و یادگاری از سنت، آداب و رسوم مردم این شهر است.
شعر سرایی را در ابتدا با زبان شیرین فارسی یاد گرفت و بعدها به دلیل علاقه زیادی که به فرهنگ و زبان کُردی داشت، به سرودن اشعار کُردی همت گماشت و اشعارش انعکاسی از سنت، فرهنگ، آداب و رسوم محلی شهر سنندج است.
دغدغه اصلی او همواره، زنده نگهداشتن فرهنگ و سنت کردستان و جلوگیری از نابودی آن و انتقال آنها به نسلهای بعدی بود.
این شاعر با احساس و فرهنگ دوست کردستانی کسی نیست جز "محیالدین حقشناس"، کسی که باعلاقه بیش از حد خود به سنندج خاطرات ۶۰ ساله زندگی خود و خاطرات ریش سفیدان آن زمان را به حافظه سپرد و در کتابی به نام "شارهکهم سنه" فرهنگ و آداب و رسوم صدساله شهر سنندج را ثبت و شناسنامهدار کرد و با چاپ این منظومه شعری زیبا رویای چندین سالهاش به تحقق پیوست.
هر روزه با سوار شدن در تاکسی، هنگام پیادهروی و با روشن کردن رادیو صدایی بس دلنشین در فضا میپیچد که همه آن صدای گرم و دلنواز را میشناسند، این صدا صدای "محیالدین حقشناس" است که هر روز روح آدمی را تسلی میبخشد.
اشعارش چنان شیوا و رسا و دلنشین است که همواره گرمابخش محفلها و شبنشینیهای خودمانی مردم سنندج است:
سنه شارەکەم، شاری شیرینم بێشکەی له دایک بوون هەلۆرگ ژینم
سنەی قارەمان، سنەی هەڵۆخان سنەی مەستوورەی شاعیر کوردستان
…
نمیتوان اهل سنندج بود و با اشعار و صدای دلنشینش غریبه بود، نمیتوان از کوچه پس کوچههای قدیمی شهر گذر کرد و اشعارش در نهانخانه ذهنت نپیچد، نمیتوان به دل کوه آبیدر زد و با بالا رفتن از کوه اشعارش را زمزمه نکرد:
کڵاش ههڵ ئهکیشم ، گۆچان ههڵ ئهگرم ئهکهفمه ڕێگه بهر لەوه بمرم
ڕووهو حاجی ئاوا دهشت ئهگرمه بهر ئهڕوم بهرەو ژوور بهرەو ئاویهر
بانگەواز ئەکەم له دەشت و له دەر دەنگم دەنگ باتەو له کێف و کهمهر
ئههای ئاویەر ئەوه من هاتم دەس پەروەردەکەی ئاو و هەواتم
…
هرچند که این شاعر بزرگ سنندجی در سال ۹۲ به دلیل بیماری و کهولت سن دار فانی را وداع و به دیار حق شتافت اما هنوز که هنوز است در زندگی مردم شهر چنان ردپایی از خود به یادگار گذاشته که حتی مرگ قادر به پاک کردن آن نبوده است.
انتهای پیام